مرحله دوم تعامل سازنده
محسن شریعتی‌نیا
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

با اجرایی شدن تدریجی برجام، سیاست خارجی ایران وارد دوره‌ای جدید خواهد شد. تعامل سازنده مهم‌ترین شعار انتخاباتی حسن روحانی در زمینه سیاست خارجی بود و پس از به قدرت رسیدن به مفهوم غالب سیاست خارجی او تبدیل شد. در گام نخست تعامل سازنده او کوشید بحران هسته‌ای به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های ایران و جامعه بین‌المللی را حل‌وفصل کند. اگرچه پیشبرد تعامل سازنده در این حوزه دشوار بود، اما او در نهایت موفق به انجام آن شد. بنابراین می‌توان گفت که گام نخست را محکم برداشته است. اکنون فاز دوم تعامل سازنده که در ایران به پسابرجام موسوم شده در حال آغاز شدن است. ویژگی‌های گام دوم تعامل سازنده کدامند؟ در این نوشتار نویسنده می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد.

نخستین ویژگی را می‌توان تداوم بخشیدن به وضعیت کنونی در تعامل با آمریکا دانست. در ماه‌های اخیر بر خلاف پیش‌بینی‌های خوش‌بینانه‌ای که ابراز می‌شد، به تدریج روشن شد که ایران و آمریکا بر سر برقراری رابطه وارد مذاکره نخواهند شد، زیرا باوجود توافق بر سر بحران هسته‌ای، اختلافات در سایر حوزه‌ها همچنان عمیق است و رهبران دو کشور زمان را برای آغاز گفت‌وگوها با هدف عادی‌سازی روابط مناسب نمی‌دانند. بنابراین نخستین ویژگی فاز دوم تعامل سازنده را می‌توان تداوم بخشیدن به نوعی تنش زدایی حداقلی با آمریکا و مذاکره گزینشی با این کشور در قالب‌های چندجانبه و در موضوعات خاص همچون سوریه دانست. دومین و مهم‌ترین ویژگی مرحله دوم تعامل سازنده، احتمالا گسترش روابط با اتحادیه اروپا خواهد بود. اروپا در چند سده اخیر همواره مهم‌ترین شریک صنعتی و تجاری ایران بوده است. اما در سال‌های اخیر تجارت ایران و اتحادیه اروپا از ناحیه تحریم‌ها ضربه سختی خورده است. بر مبنای آمارهای کمیسیون اروپا، مجموع واردات اتحادیه اروپا از ایران بین سال‌های 2012 تا 2013 حدود 86 درصد کاهش یافته است. در همین مدت صادرات این اتحادیه به ایران نیز با 26 درصد کاهش همراه بوده است. ارقام به خوبی گویای ضربه‌ای است که طرفین از تحریم خورده‌اند. تحریم‌ها باعث شد تا اتحادیه اروپا سهم خود در بازار ایران را تا حدی از دست بدهد و ایران از همکاری با بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین بلوک اقتصادی جهان محروم شود. اما اکنون اراده سیاسی قوی در طرفین برای احیای گذشته وجود دارد. از زمان روی کار آمدن روحانی، طیف گسترده‌ای از هیات‌های سیاسی و اقتصادی اروپایی به ایران سفر کرده‌اند. در ایران نیز در میان بخش‌های مهمی از تصمیم گیران، اتحادیه اروپا به‌عنوان گزینه نخست همکاری اقتصادی و تجاری و بهترین گزینه برای سرمایه‌گذاری و انتقال فناوری نگریسته می‌شود.

بنابراین ترکیب اراده سیاسی، نیاز متقابل طرفین به یکدیگر و پتانسیل‌های گسترده برای توسعه مناسبات، گسترش تعاملات با اروپا را احتمالا به مهم‌ترین ویژگی فاز دوم تعامل سازنده تبدیل خواهد کرد. به دیگر سخن اروپا احتمالا در سیاست خارجی ایران از اولویت کلیدی برخوردار خواهد شد. البته توسعه مناسبات با اروپا به راحتی میسر نخواهد بود. تجربه منفی تحریم‌ها که در مجادلات شرکت‌های خودروسازی ایران و پژو فرانسه قابل مشاهده بود، اختلافات سیاسی حاد طرفین بر سر بحران‌های خاورمیانه و مساله حقوق بشر، موضوعاتی‌ هستند که می‌توانند گسترش تعاملات ایران و اتحادیه اروپا را با چالش‌های جدی مواجه سازند. سومین ویژگی فاز دوم تعامل سازنده را می‌توان سیاست هم شرقی هم غربی دانست. تجربه دو سال اخیر نشان داده که روحانی نمی‌خواهد تمرکز سیاست خارجی خود را بر یک منطقه خاص بگذارد. به همین دلیل او به توسعه روابط با چین، روسیه و ژاپن توجه ویژه‌ای نشان داده است. در دو سال اخیر او چندبار با شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین دیدار کرده و به توافقات مهمی دست یافته است؛ توافقاتی که نمادهای آن را در حل‌وفصل مساله اس-300 و پیشرفت‌ها در سرمایه‌گذاری چین در ایران می‌توان مشاهده کرد. چهارمین ویژگی فاز دوم تعامل سازنده را می‌توان شکل‌دهی به نوعی مناسبات جدید با همسایگان بر مبنای حسن همجواری، احترام متقابل و همکاری دانست. البته باید توجه داشت که برخلاف تصور رایج، ایران کشوری خاورمیانه‌ای نیست بلکه از ژئوپلیتیک چندگانه‌ای برخوردار است؛ به گونه‌ای که با بخشی از آسیای مرکزی، جنوب آسیا و قفقاز جنوبی هم مرز مشترک دارد. روحانی در تعامل سازنده با همسایگان شرقی و شمالی ایران دشواری چندانی نخواهد داشت، با لغو و تعلیق تحریم‌ها، احتمالا تعاملات با این همسایگان و نیز با عراق به سرعت رو به گسترش خواهد بود. البته پیشبرد تعامل سازنده در بخش‌هایی از محیط همسایگی برای دولت روحانی دشوار خواهد بود، زیرا تعامل با عربستان و برخی دیگر از همسایگان جنوبی ایران از رقابت استراتژیک گذشته و وارد مرحله منازعه شده است؛ تعاملات با ترکیه شکل پیچیده‌ای از همکاری و رقابت به خود گرفته و با تثبیت موقعیت رجب طیب اردوغان، رقابت استراتژیک دو کشور در سوریه و عراق احتمالا تداوم خواهد یافت. دشوارترین حوزه تعامل سازنده، پیشبرد آن در روابط با عربستان خواهد بود. عواملی چون رقابت استراتژیک، اختلافات مذهبی، تجربه تاریخی منفی در سه دهه اخیر و عدم ارتباطات موثر میان دو کشور، زمینه را برای افزایش تنش در روابط دوجانبه فراهم آورده‌اند. با تعمیق و گسترش اختلافات میان دو کشور و شکل‌گیری نوعی بازی با حاصل‌جمع صفر، چشم‌انداز تعامل سازنده با عربستان و همراهان آن چندان روشن نیست. به‌طور خلاصه با اجرایی شدن تدریجی توافق هسته‌ای، روحانی از موضعی مستحکم مرحله دوم تعامل سازنده را آغاز کرده است و موفقیت یا عدم موفقیت او در پیشبرد این راهبرد تاثیرات مهمی بر آینده ایران و محیط همسایگی برجا خواهد گذاشت.