غدیر؛ برکه همیشه جاری
یحیی جهانگیری سهروردی
استاد حوزه و دانشگاه
در سرزمین حجاز که تنها صدای سوز صحرای کویری به گوش میرسید، «برکه»هایی بود تا جانهای گداخته از تشنگی را سیرِآب کند. این برکهها، «غدیر» نام داشت. بر کران این غدیر، خدا برای آخرین بار، آخرین پیامبرش را ندا داد تا بار دیگر، علیه تبارگرایی، تبعیض نژادی و معیارهای ناانسانی در انتخاب پیشوای جامعه، فریاد برآورد. اساسا پیام آخرین پیامبر این بود که فقط سنجه تقوا و عدل، در سنجش و گزیش، اساس باشد. واقعه غدیر، ثابت کرد که پیامبر (ص)، نه تنها در حرف بلکه در عمل هم به این شعار، پایبند است.
یحیی جهانگیری سهروردی
استاد حوزه و دانشگاه
در سرزمین حجاز که تنها صدای سوز صحرای کویری به گوش میرسید، «برکه»هایی بود تا جانهای گداخته از تشنگی را سیرِآب کند. این برکهها، «غدیر» نام داشت. بر کران این غدیر، خدا برای آخرین بار، آخرین پیامبرش را ندا داد تا بار دیگر، علیه تبارگرایی، تبعیض نژادی و معیارهای ناانسانی در انتخاب پیشوای جامعه، فریاد برآورد. اساسا پیام آخرین پیامبر این بود که فقط سنجه تقوا و عدل، در سنجش و گزیش، اساس باشد. واقعه غدیر، ثابت کرد که پیامبر (ص)، نه تنها در حرف بلکه در عمل هم به این شعار، پایبند است. محمد (ص)، در این روز، آنچه را که بیش از دو دهه، میان مردم فریاد میآورد را با عمل عینیت داد. بهجای تبارگرایی، تقوا؛ بهجای انبوهی طرفدار، بشکوهی ایمان و بهجای بزرگی در ثروت و قدرت، سترگی در فروتنی و اخلاص را برگزید یعنی علی (ع) را.
درست است که غدیر در زمانی خاص و مکانی معین به وقوع پیوست، ولی غدیر فقط یک واقعه تاریخی نیست بلکه - اگر بر آنچه در آن گذشت، خوب بیندیشیم - یک مکتب است. غدیر صرفا «در تاریخ» نیست بلکه «برای تاریخ» است. غدیر فقط «موزه» نیست که سالی یکبار به روایت و تماشای آن بنشینیم بلکه «آموزه»ای است که برای هر روز زندگیمان باید از آن توشه بر چینیم. «خوانش فراتاریخی» از غدیر، به ما میآموزد که درباره رفتار پیشینیان به راحتی قضاوت نکنیم! به ما میآموزد که زود محکوم نکنیم تاریخ را که چرا به پشتیبانی از «تندیس عدالت» پیش نرفتند، حال آنکه خود در رفتار روزانه «عدل» را فراموش میکنیم! به ما میآموزد به همین راحتی قضاوت نکنیم که چرا جانشین نبی را تنها گذاشتند؟! بیآنکه بدانیم - گاه نیک میدانیم- که برخی کنشهای ناسره ما بیشباهت به واکنش پیشینیان نیست. اگر آنها را به قومگرایی سرزنش میکنیم مگر خود چندین بار حزبگرایی و فامیلبازی را در برابر تقوا شکست دادهایم؟! خلاصه ما هر روز درباره رفتار دیگران و تاریخ قضاوت میکنیم. به همین سادگی، بی آنکه بدانیم خود در معرض تاریخ، قضاوت میشویم. آیندگان خواهند گفت از ما آنچنان که ما بر دیگران گفتیم.
غدیر، فقط مال دیروز نیست برای امروز هم هست. در خوانش فراتاریخی از غدیر ما بیش از آنکه از «گذشتگان بگوییم» از مسوولیت «خود میپرسیم.» بیش از آنکه از دیگران «خبر» دهیم از خود «پرسش» داریم.
غدیر فقط «قصه تاریخی» نیست که «روایت» شود، بلکه «غصهای» هم دارد که باید آن را «درایت» کرد «دغدغهای» هم دارد که باید به آن نگریست و گریست. اگر غدیر فراتاریخی است، فرامذهبی هم هست. غدیر مایه همدلی و همگرایی است. نباید این برکه جاری، دل مسلمانی را از هم بگسلد. غدیر بهجای آنکه «مایه تفرقه» مذهبی باشد، میتواند «نشانه همدلی» قرار گیرد.
اگر پیام غدیر برای شیعه است، برای سنی هم هست. اساسا مخاطب آن، «انسان» هست؛ زیرا هر وجدان آگاه در برابر غدیر، کرنش میکند. هر انسانی، به حاکمیت عدل، برابری، پاکدستی، راستگویی و بهطور خلاصه حکومت علیوار، دل میدهد و گام پیش مینهد. بنابراین نباید پیام فرا دینی غدیر را دینی و گاه حتی فرومذهبی تفسیر کنیم.
غدیر میتواند مکتب و ایسم باشد برابر ایسمهای جدید.
غدیر، برکه جاری است. هنوز سیراب میکند تشنگان معرفت و معنویت را. کافی است دل عطش زده را با کاروان نور بدرقه کنیم.
هنوز هم صدای پیامبر گوش من و تو را مینوازد تا با دست علی(ع) بیعت بندیم. فقط کافی است، تقوا و عدالت، منش و بینشمان باشد.
مباد آن روز را که غدیر بخشکد، آن روز باید تشنگی حسین را در کربلا انتظار کشید؛ زیرا اگر آبهای غدیر را نمیخشکاندند، حسین در کربلا تشنه نمیماند.
ارسال نظر