بازار کار در دو سال گذشته و چشمانداز آن در دو سال آینده
چرا اشتغال مهمترین مساله اقتصاد است؟
بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال 1392، احتمالا بهدلیل خوشبینی ناشی از تحولات موردانتظار در فرآیند انتخابات ریاستجمهوری، میزان خروج از بازار کار به میزان قابلتوجهی کاهش داشته است. این فرآیند در سال 1393 هم تکرار شده و علاوه بر آن، انتقال از جمعیت غیرفعال به فعال نیز از سال 1393 آغاز شده است. تغییر در الگوی نرخ مشارکت در کنار بروز علائم بهبود انتظارات از سال 1392، در کنار افزایش قابل انتظار در تعداد دانشآموختگان دانشگاهی، بیانگر نکات مهمی در مورد آینده بازار کار در اقتصاد ایران طی سالهای نزدیک پیشرو است.
تحولات احتمالی بازار کار
هفتهنامه تجارت فردا در گزارشی به قلم مهران بهنیا به بررسی چشمانداز بازار کار ایران در دو سال آینده پرداخته است. بررسیها نشان میدهد بازار کار کشور در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ تحولات ویژهای داشته است؛ بهگونهای که پویایی و جایگزینی نیروی کار از سمت کارفرمایان و افراد دارای مشاغل مستقل (سمت تقاضای نیروی کار) تا حدی کاهش یافته است. بالعکس با بررسی آمارهای نرخ مشارکت، نشانههایی دال بر اینکه از سمت عرضه نیروی کار تحرکات جدیدی برای ورود به بازار کار در حال وقوع است، مشاهده میشود. بهطوری که این تحولات برخلاف روند نرخ مشارکت طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ است. طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ جمعیت جوان تمایل کمتری برای حضور در بازار کار از خود نشان میداد و نرخ مشارکت پیوسته در حال کاهش و جمعیت غیرفعال در حال افزایش بود.
در این سالها حدود 4 / 8 میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شده است (متوسط 932 هزار نفر در هر سال) و از این تعداد نزدیک به 2 / 7 میلیون نفر به جمعیت در سن کار (جمعیت 10 سال و بیشتر) اضافه شده است (متوسط 797 هزار نفر در هر سال) اما از این تعداد تنها 565 هزار نفر وارد جمعیت فعال شده و بقیه یعنی در حدود 6 / 6 میلیون نفر به جمعیت غیرفعال اضافه شده است. این تحولات سبب شده است نرخ مشارکت از 41 درصد در سال 1384 به 3 / 37 درصد در سال 1393 برسد. بنابراین با توجه به عدم اشتغالزایی قابل توجه میان سالهای 1384 تا 1393، رشدهای اتفاق افتاده در جمعیت کشور در دهههای قبل و افزایش جمعیت جوان کشور در نیمه دوم دهه 80، بهصورت هشدارگونهای، تماما به جمعیت غیرفعال منتقل شده است.
عدم افزایش اشتغال در دهه گذشته و افزایش جمعیت غیرفعال تاثیراتی بر «نسبت کل جمعیت به تعداد شاغلان» و «سهم جمعیت غیرفعال از کل جمعیت» داشته است. نسبت کل جمعیت به تعداد شاغلان به این معنی است که بهطور متوسط هر فرد شاغل تامینکننده چند نفر است. بنا بر نتایج، این متغیر طی سالهای ۸۴ تا ۹۳ از ۳/ ۳ به حدود ۶/ ۳ درصد رسیده است؛ به این معنی که در اقتصاد ایران و در سال ۱۳۹۳ هر فرد شاغل، تامینکننده ۶/ ۳ نفر است که در مقایسه با نرمهای جهانی بسیار بالاتر است. افزایش این نسبت طی سالهای اخیر به معنای دشواری تامین نیازهای خانوارها و در نتیجه گسترش فقر است. «سهم جمعیت غیرفعال از کل جمعیت» نیز نشان میدهد چند درصد کل جمعیت یک کشور فعال نیستند. میزان بالای این سهم، روند افزایشی آن و بهخصوص سهم غالب نیروی جوان و تحصیلکرده در بین جمعیت غیرفعال، هشداری جدی برای بروز انواع مختلفی از نابسامانیهای اجتماعی است. بنابر نتایج، این نسبت در کشور حدود ۵۰ درصد است و طی دهه اخیر روندی افزایشی را نیز طی کرده است؛ بنابراین تداوم وضیعت بازار کار کشور، دو نتیجه محتومِ گسترش فقر و افزایش نابسامانیهای اجتماعی مانند افزایش اعتیاد، طلاق و جرم را در پی دارد.
از سوی دیگر بررسی آمارهای نرخ مشارکت نشان از بروز تغییراتی در تصمیم افراد غیرفعال برای ورود به بازار کار دارد. بر اساس آمارها مشاهده میشود نرخ مشارکت طی سالهای 1384 تا 1392 روندی کاهشی را پیموده و تقریبا طی فصول مختلف الگوی یکسانی تکرار شده است. بدین معنی که در هر سال نرخ مشارکت در فصل تابستان از سایر فصول بیشتر است و پس از آن به ترتیب فصول بهار، پاییز و زمستان قرار دارند، اما بهنظر میرسد تغییرات این نرخ در سال 1393 متفاوت از سالهای قبل است و علاوهبر آنکه روند کاهشی نرخ مشارکت متوقف شده، الگوی فصلی آن نیز به کلی تغییر کرده است. برای مردان این تغییرات نمایانتر است. تداوم این وضعیت در سال 1394 به معنی تغییر تصمیم جمعیت غیرفعال برای خارج ماندن از بازار کار است و بخشی از این جمعیت تصمیم به جستوجو برای یافتن شغل خواهد گرفت.
ارسال نظر