قدمت 8 ساله اتحاد نانوشته اعراب و اسرائیل

پیروز مجتهدزاده

کارشناس مسائل منطقه

«ایران هراسی» همان مساله‌ و ادعایی است که طی سال‌های اخیر اعراب و اسرائیل را به سمت یکدیگر سوق داده است. البته همگرایی اسرائیل و اعراب مربوط به امروز و دیروز نیست و این داستان حداقل ۸ سال سابقه دارد. اگر توجه داشته باشید بعضا اجلاس‌هایی امنیتی در خاورمیانه برگزار می‌شد که شیمون پرز، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی از یک طرف و حسنی مبارک و پادشاه اردن و دیگر اعراب در شرم‌الشیخ از طرف دیگر در کنار هم حضور می‌یافتند و اعلامیه امنیتی مشترک علیه ایران صادر می‌کردند. جالب توجه است که این بیانیه‌ها را نیز اغلب نخست‌وزیر اسرائیل قرائت می‌کرد.

بنابراین این ارتباطات عربی-اسرائیلی سال‌ها قدمت دارد؛ اما متاسفانه در ایران اخیرا متوجه شده‌اند که بسیاری از اتفاقات منطقه مربوط به اتحاد نانوشته عرب-اسرائیل است. به همین دلیل اگر آل‌سعود امروز به یمن حمله نظامی انجام می‌دهد، براساس طرح و دستور اسرائیلی است و جای تعجب ندارد. اگر ریشه‌ها و قدمت این توطئه را بهتر بشناسیم، درمی‌یابیم که مفهوم جنگ نیابتی آل سعود علیه شیعیان به نیابت از اسرائیل تاچه حد ریشه در واقعیت دارد.

از سوی دیگر برخی معتقدند که نزدیک شدن به موعد توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ بر نگرانی‌های اسرائیل و اعراب افزوده و باعث شده که تحرکات خود را بیشتر کنند؛ اما من معتقدم که دو طرف هرچه زهرافکنی بود در این راه انجام داده‌اند و امروز دیگر هیچ نگرانی و خطر تازه‌ای از جانب آنها مطرح نیست.

عربستان سعودی طی ۷۰ سال گذشته همواره بزرگ‌ترین دشمن و مبارز علیه اقدامات اسرائیل قلمداد می‌شد؛ اما می‌بینیم که از سال ۲۰۰۶ به این طرف آل‌سعود به اصلی‌ترین فرمانبر اسرائیل تبدیل می‌شود. بخش عمده‌ای از همگرایی اعراب و اسرائیل نیز به مساله ایران هراسی بازمی‌گردد. در ۱۰، ۱۵ سال گذشته اسرائیل تلاش‌های بسیاری برای تحقق پروژه ایران هراسی انجام داده است. در سال ۲۰۰۴ با تمهیدات ایهود اولمرت، نخست‌وزیر وقت اسرائیل و پادشاه اردن، نشست‌هایی برای همسو کردن استراتژی اعراب و اسرائیل تشکیل شد. این دوران، اوج دوران استراتژی اسرائیلی ایران هراسی در منطقه بود که در آن زمان از سوی آمریکا نیز تقویت می‌شد. در سال ۲۰۰۶ نیز سران اسرائیل، حسنی مبارک، رئیس‌جمهوری مصر، و عموی پادشاه فعلی اردن اعلامیه مشترکی علیه وضعیت ایران در منطقه صادر و ایران را به پیگیری ژئوپلیتیک شیعه متهم کردند. به همین دلیل بود که حملات نظامی علیه سوریه آغاز شد و پدیده‌ای به نام داعش حضور پررنگ‌تری پیدا کرد. تنها تغییری که طی این سال‌ها روی داده، کنار کشیدن ایالات‌متحده از این ماجراها است. همچنین نتانیاهو نیز اخیرا در سخنانی اعلام کرده که شاید این توافق منافع آنها را نیز تامین کند که این سخنان بیانگر تغییر نسبی رویکرد اسرائیل نسبت به مساله هسته‌ای ایران است. اما ظاهرا اعراب هنوز متوجه این تغییرات نشده‌اند و همچنان براساس دستورالعمل‌های پیشین حرکت می‌کنند. در نهایت هدف اسرائیل و اعراب، تغییر معادلات ژئوپولیتیک منطقه و حذف محور تشیع بود که در آن ناکام ماندند. حملات آنها به بحرین، یمن، عراق، سوریه و لبنان نیز در همین راستا صورت گرفته است، اما این محور نتوانست به اهداف خود نائل شود و مشاهده می‌کنیم که با وجود تلاش‌های اعراب و اسرائیل در حال حاضر ایران وضعیت به مراتب مطلوب‌تری در منطقه خاورمیانه دارد. در عین حال آمریکا، بزرگ‌ترین قدرت پشت ائتلاف عربی-اسرائیلی امروز تبدیل به قدرتی شده است که می‌خواهد مسائل را براساس نگاه‌های ایرانی سروسامان دهد.