خلع سلاح کنگره با قرار گرفتن توافق در ذیل فصل هفتم منشور

سعیده سادات فهری: حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران در سفر اخیر هیات دولت به استان‌فارس در سخنانی با اشاره به تحریم‌های ظالمانه علیه ایران به این موضوع اشاره کرد که هیچ‌گاه از اول انقلاب تا زمان طرح پرونده هسته‌ای، ایران تحت تحریم‌های فصل هفتمی شورای امنیت سازمان ملل قرار نگرفته بود و تلاش امروز دولت و خادمان ملت نیز با هدف لغو این تحریم‌ها است. او همچنین تاکید کرد که لغو تحریم‌ها علیه ایران باید از لغو تحریم‌های شورای امنیت آغاز شود. دکتر مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» درخصوص چگونگی و سازوکار لغو تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران در پی دستیابی به توافق، تاکید کرد از زمان حصول توافق هیچ‌یک از تحریم‌های مرتبط با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد قابلیت اجرا نخواهد داشت. او در رابطه با علت درخواست ایران برای قرار گرفتن توافق احتمالی ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل توضیح داد که این اقدام علاوه بر آنکه نوعی نگاه حقوقی، علمی و دیپلماتیک به مساله هسته‌ای ایران است برای تمام کشورهای عضو سازمان ملل نیز نوعی تعهد ایجاد می‌کند و راه برای هر‌گونه بهانه‌جویی از سوی هر کشوری راجع به ایران بسته می‌شود.

براساس چارچوب تعیین شده در مذاکرات لوزان در پی توافق احتمالی میان ایران و گروه ۱+۵ صحبت از لغو تحریم‌هایی شده است که مطابق قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران اعمال شده و همچنین تحریم‌هایی که منشا و دلیل آنها برنامه‌های هسته‌ای ایران است. با توجه به آنکه علاوه بر تحریم‌های هسته‌ای تحریم‌هایی نیز مرتبط با حقوق بشر، تروریسم و موشک‌های بالستیک علیه ایران اعمال شده است در صورت دستیابی به توافق، چند درصد از تحریم‌ها علیه ایران برداشته خواهد شد؟

بر پایه آنچه که در یادداشت لوزان از سوی خانم موگرینی قرائت شد و عین همان متن از سوی وزیر امور خارجه ایران نیز قرائت شد، پس از انجام توافق و نگارش توافق، کلیه تحریم‌هایی که بر پایه قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط کشورها از جمله اتحادیه اروپا و نیز ایالات‌متحده آمریکا اعمال و اجرا می‌شد، غیرقابل اجرا خواهد بود؛ یعنی کلیه تحریم‌های مربوط به قطعنامه‌ها. در این‌خصوص که چگونه و به چه صورت این موارد انجام و عملیاتی شود، پیش بینی شد که با برگزاری جلسه‌ای در شورای امنیت قطعنامه‌ای صادر شود که سازوکار دقیق اجرای آن برای نظارت بر آن توافق‌نامه و همین‌طور لغو کامل تحریم‌ها نیز مشخص شود. بنابراین از زمان توافق هیچ‌یک از تحریم‌های مرتبط با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد قابلیت اجرا نخواهد داشت.

در این میان یکسری تحریم‌ها از سوی آمریکا علیه ایران اعمال شده بود که زمان آن به پیش از موضوع هسته‌ای ایران باز می‌گردد. به‌عنوان مثال، آمریکایی‌ها به دلیل روابط خصمانه‌ای که با ایرانی‌ها داشتند سرمایه‌گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در صنعت نفت و گاز ایران را براساس قانون داماتو ممنوع کرده بودند. این قانون از همان زمان در حال اجراست و لغو آن به مسائل آتی باز می‌گردد. در حال حاضر آنچه که علیه ایران اعمال شده است تحریم‌های بانکی، مالی، مسافرتی، سوئیفت و... است. این موارد در پی ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت بر ایران تحمیل شده است که همگی چه آنهایی که از سوی ایالات متحده بوده و چه آنهایی که از سوی اتحادیه اروپا بوده لغو خواهد شد.

اما یکسری تحریم‌ها به دنبال مسائل ادعایی در حوزه حقوق بشر و تروریسم است آیا لغو قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران تاثیری در این تحریم‌ها نیز دارد؟

باید توجه داشت که ایران تحریم مبتنی بر حقوق بشر از سوی شورای امنیت ندارد و برخی تحریم‌های این‌چنینی از سوی آمریکا و به دلیل مسائل سیاست بین‌الملل یعنی ادعای آنها مبنی بر عدم همکاری ایران در صلح جهانی و مبارزه با تروریسم اتخاذ شده است، البته اروپایی‌ها به خاطر این مسائل ایران را تحریم نکردند، بلکه سطح روابط‌شان با ایران را در مسائل حقوق بشری کاهش دادند. از آنجایی که اتحادیه اروپا معتقد است که حقوق بشر در ایران به‌طور کامل مورد توجه قرار نمی‌گیرد بازدید رسمی در سطح سران را انجام نمی‌دهد. به این مفهوم که هیچ‌یک از کشورهای اتحادیه اروپا، بازدید از ایران یا بازدید ایران از آن کشورها را در سطح سران انجام نمی‌دهند. در واقع آنها سطح روابط با ایران را کاهش داده‌اند و این به معنای قطع روابط یا تحریم نیست. آنچه که مشخص است توافق‌نامه نهایی بدنه تحریم‌های قبلی را نیز می‌شکند، زیرا زمانی که برای جامعه بین‌المللی ثابت شود که ایران در رابطه با مساله هسته‌ای‌اش که مهم‌ترین مساله هر کشوری است با گروه ۱+۵ همکاری کرده و به توافق رسیده‌اند پس تحریم‌هایی با بهانه‌های دیگر نیز اعتبار خود را از دست می‌دهند. با این رویکرد آن تحریم‌ها نیز زیر سوال خواهد رفت و در زمانی نه چندان دور بی‌اعتبار خواهد شد. در این فضا بدون شک موجی به راه خواهد افتاد که در پی آن کشورهای غربی برای حضور در بازار اقتصادی ایران فعال خواهند شد.

چرا تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و حتی دولت آنقدر اصرار دارند توافقی که قرار است در تیر ماه حاصل شود ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد باشد؟

از آنجایی که تحریم‌های اعمال شده علیه ایران ذیل فصل هفتم است پس توافق حاصل شده نیز باید ذیل همین منشور باشد؛ درواقع همان مرجعی که این تحریم‌ها را تصویب کرده باید آنها را لغو کند.

توافقی که به دنبال گفت‌وگوهای ایران با قدرت‌های جهانی حاصل شود بدون شک اهمیت خود را دارد اما اگر مطابق با منشور عمل شود و به توافق همچون یک قرارداد حقوقی نگریسته شود خیلی بهتر است. به بیان دیگر این اقدام علاوه بر آنکه نوعی نگاه حقوقی، علمی و دیپلماتیک به مساله هسته‌ای ایران است برای تمام کشورهای عضو سازمان ملل نیز نوعی تعهد ایجاد می‌کند. بنابراین ایالات متحده آمریکا دیگر نمی‌تواند کنگره را بهانه کند، زیرا طرف حساب ایران، دولت آمریکا است و آنها باید در قبال این توافق متعهد باشند. در نتیجه راه برای هر‌گونه بهانه‌جویی از سوی هر کشوری راجع به ایران بسته می‌شود و اگر این اتفاق بیفتد یک گشایش و پیروزی بزرگ برای ایران خواهد بود.

با این تفاسیر در نتیجه تصویب توافق هسته‌ای ذیل فصل هفتم، پرونده هسته‌ای ایران نیز از شورای امنیت خارج خواهد شد؟

نه تنها پرونده هسته‌ای ایران به‌عنوان یک پرونده امنیتی از دستور کار شورای امنیت به‌عنوان بحران یا تهدید برای صلح خارج می‌شود، بلکه مذاکره‌کنندگان ایرانی باید تلاش کنند که در قطعنامه جدید همکاری‌های صمیمانه و نزدیک ایران با آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و همچنین گروه ۱+۵تصریح و یادآوری شود. همچنین باید در قطعنامه مذکور اشاره و تاکید شود که ایران نقش اصلی برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی و منطقه‌ای داشته و به همین خاطر تلاش کرده که به سمت دستیابی به توافق گام بردارد.

اگر این موارد در متن قطعنامه ذکر شود آن گاه در یک سال آینده باید منتظر باشیم که به امید خدا ایران نامزدی خود را به‌عنوان عضو غیردائم شورای امنیت ارائه کند؛ زیرا ایران نه تنها دیگر هیچ پرونده امنیتی در شورای امنیت نخواهد داشت، بلکه سابقه همکاری نیز در پرونده خود دارد.

در حال حاضر بحران منطقه خاورمیانه را فراگرفته و نتیجه مذاکرات و سیاست وزارت خارجه ایران این بود که اگر راه و مسیر ایران انتخاب شود، مسیری است که می‌تواند مشکلات منطقه را حل کند. اگر نگاهی به مسائل سوریه، یمن، عراق و مسائل منطقه آسیای مرکزی و قفقاز داشته باشیم در می‌یابیم که نوع نگاه ایران مبنی بر گفت‌وگوی تمدن‌ها، مبارزه با خشونت و افراط گرایی، دوری از جنگ و مداخله نظامی در بحران‌های منطقه و حل آنها با مشارکت مردم و انتخابات آزاد و دموکراتیک، راه‌حل‌های مثبتی است که وزارت خارجه ایران بر سر راه کشورهای دارای بحران قرار داده است. بنابراین این مسائل در کنار مساله هسته‌ای، دست به دست هم می‌دهند تا در یک سال آینده نه تنها ایران هیچ پرونده امنیتی نداشته باشد، بلکه مدعی حضور در شورای امنیت نیز باشد.

فرآیندی که ایران انتخاب کرده به گونه‌ای است که تمامی کشورهای عضو شورای امنیت چه دائم و چه غیردائم چاره‌ای ندارند جز زانو زدن در برابر منطق مسلط و درست تیم مذاکره‌کننده ایران، مشروط به اینکه در داخل کشور نیز از این تیم حمایت کامل صورت گیرد و منتقدان انصاف و قدردانی را سرلوحه کار خود قرار دهند.