محمدرضا عسگری‌مورودی کارشناس ارشد مسائل پاکستان سفر وزیر امور خارجه ایران به عمان و پاکستان با هدف تحولات منطقه‌ای و در راس آن، حمله عربستان به یمن، از اهمیت اساسی در این مقطع حساس برخوردار است. با شروع حملات جنگنده‌های عربستان به یمن، واکنش‌های منطقه‌ای از سوی رسانه‌ها، دولت‌ها و ملت‌های منطقه درباره سیاست ریاض در کانون توجه قرار گرفت و با حملات عربستان در پوشش حفظ عبدربه منصور هادی، رئیس‌جمهور فراری یمن، برخی کشورها به چارچوب ائتلاف پیوستند و برخی دیگر با توجه به اینکه برقراری آرامش و ثبات موجب به خطر افتادن جان انسان‌ها و ترتیبات منطقه‌ای می‌شود، تلاش می‌کنند در روی دیگر سکه نوعی رایزنی را در مقابل سیاست تهاجمی عربستان به یمن با فعال کردن گفت‌و‌گو، در پیش بگیرند و سمت و سوی تحولات را به سمت آرامش هدایت کنند. در واقع می‌توان سفر رجب طیب اردوغان به تهران را در چارچوب رایزنی‌های یمن ارزیابی کرد. اردوغان به صراحت گفت که در حمله به یمن شرکت نمی‌کند. سفر ظریف به عمان و پاکستان در واقع از این زاویه است که با توجه به رویکرد فعال و بی‌طرفانه عمان و به‌‌ویژه با توجه به نقش خوب عمان در مذاکرات هسته‌ای، درصدد برآمده با سفر به مسقط و رایزنی با دولت عمان خط سیر سیاست گفت‌و‌گو برای خاتمه دادن به بحران یمن را در دستور کار کشورهای منطقه قرار دهد؛ بنابراین در این چارچوب آقای ظریف از عمان به پاکستان رفت تا با دولت اسلام‌آباد که خبرهای ضدونقیضی درباره پیوستن پاکستان در ائتلاف با عربستان در حمله به یمن منتشر شده، گفت‌و‌گو کند. دولت پاکستان پس از دعوت از او در برزخ تصمیم‌گیری قرار گرفته است و از یک سو براساس توافق‌نامه‌های دفاعی و همچنین موضوع دریافت کمک‌های مالی از ریاض در سال‌های گذشته، تمایل دارد به درخواست دولت عربستان برای مشارکت در جنگ یمن پاسخ دهد، این در حالی است که در محافل سیاسی و رسانه‌ای پاکستان درباره موضوع مشارکت اسلام‌آباد در جنگ علیه یمن، نگاه مثبتی وجود ندارد.

به همین دلیل پارلمان پاکستان با حضور حزب مسلم لیگ و ژنرال‌های ارتش موضوع مشارکت یا عدم مشارکت در جنگ علیه یمن را مورد بررسی قرار داده و تلاش دارد تا هر گونه تصمیم در این زمینه را به نظر نمایندگان پارلمان ارجاع دهد. نواز شریف نگران است چنانچه بدون حمایت پارلمان در جنگ مشارکت کند، احزاب مخالف، حزب حاکم را مورد انتقادهای تند قرار داده و حتی زمینه را برای برگزاری تظاهرات دولتی فراهم کند، به‌ویژه این موضوع از سوی حزب «تحریک انصاف» کلید بخورد. بنابراین در چنین شرایطی نواز شریف در تازه‌ترین اظهارات خود ابراز تمایل کرده تا در گفت‌وگو با ایران به راه‌حل میانه باهدف برگزاری گفت‌وگو با طرف‌های یمنی و خاتمه دادن به بحران سیاسی- امنیتی پایان دهد.

آنچه مشخص است، پاکستان بر سر یک دو راهی یعنی ورود نظامی به بحران یمن یا حفظ مناسبات سیاسی و اقتصادی خود با ایران قرار گرفته است.

با توجه به روابط دیرینه نواز شریف و خاندان آل سعود و همچنین توافق‌نامه‌های دفاعی و تداوم کمک‌های مالی ریاض به اسلام‌آباد به‌نظر می‌رسد دولت پاکستان تلاش می‌کند، همزمان در دو راه فراروی خود گام بردارد. نواز شریف احتمالا با اعزام محدود نیروهای ویژه ارتش پاکستان با هدف مشارکت در حملات صرفا هوایی و از طرف دیگر با رایزنی با کشورهای حامی سیاست گفت‌وگو از جمله ایران برای پایان دادن به بحران یمن، رویکرد غیرنظامی در برخورد با یمن را در پیش گیرد. بنابراین از یکسو توانسته باشد به دعوت ریاض پاسخ داده باشد و از طرف دیگر با متحدان منطقه‌ای خود ازجمله ایران که رویکرد مذاکره را دنبال می‌کنند دچار اختلاف و کاهش سطح روابط نشود.