نامه سناتورهای آمریکا و فرصتی تاریخی برای نقشآفرینی مجلس در مذاکرات هستهای
عباس سلمانپور سهی دانشجوی دکترای مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران اگر بخواهیم از دیدگاه دیپلماتیک و روانشناسی سیاسی نامه سرگشاده اخیر سناتورهای آمریکا را به مقامات ایران تحلیل کنیم، میتوانیم با گذر از میان هیاهو و جنجالهای سیاسی و تبلیغاتی، فرصتی تاریخی را برای تحرک فعالیت سیاسی مجلس شورای اسلامی و ورود پارلمان ایران به منظور نقشآفرینی در عرصه مذاکرات هستهای آشکار و تبیین کنیم. برخی در داخل آمریکا این اقدام نمایندگان سنا را برخلاف سیاستهای رسمی دولت آمریکا و عملی برای باقی ماندن در عرصه انتخاباتی مجلس سنا ارزیابی کرده و آن را کاری احمقانه توصیف میکنند و برخی دیگر از جمله ۲۵۰ عضو مجلس نمایندگان از آن حمایت کرده و به کاخ سفید اعلام کردند که در صورت توافق با ایران کنگره باید قانع شود که شروطش برای مسدود شدن هرگونه مسیر ایران برای تولید بمب و سلاح اتمی حاصل شده است.
عباس سلمانپور سهی دانشجوی دکترای مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران اگر بخواهیم از دیدگاه دیپلماتیک و روانشناسی سیاسی نامه سرگشاده اخیر سناتورهای آمریکا را به مقامات ایران تحلیل کنیم، میتوانیم با گذر از میان هیاهو و جنجالهای سیاسی و تبلیغاتی، فرصتی تاریخی را برای تحرک فعالیت سیاسی مجلس شورای اسلامی و ورود پارلمان ایران به منظور نقشآفرینی در عرصه مذاکرات هستهای آشکار و تبیین کنیم. برخی در داخل آمریکا این اقدام نمایندگان سنا را برخلاف سیاستهای رسمی دولت آمریکا و عملی برای باقی ماندن در عرصه انتخاباتی مجلس سنا ارزیابی کرده و آن را کاری احمقانه توصیف میکنند و برخی دیگر از جمله ۲۵۰ عضو مجلس نمایندگان از آن حمایت کرده و به کاخ سفید اعلام کردند که در صورت توافق با ایران کنگره باید قانع شود که شروطش برای مسدود شدن هرگونه مسیر ایران برای تولید بمب و سلاح اتمی حاصل شده است. این در حالی است که پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در ایران در سال ۱۳۹۲، ۱۱۸ نماینده کنگره آمریکا از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در نامهای بیسابقه خطاب به اوباما از وی خواستند از فرصت پیش آمده برای دستیابی به یک توافق و راهحل دیپلماتیک با ایران استفاده کند. این تحولات و نقش انکارناپذیر کنگره آمریکا و نیز شکاف حزبی بهوجود آمده در میان نمایندگان کنگره و دولت ایالاتمتحده، فرصتی تاریخی برای مجلس شورای اسلامی ایران بهوجود آورده است تا درکنار مذاکرات بین دولتها، تحرکات دیپلماتیک پارلمانی با نمایندگان موافق با توافق با ایران را در کنگره آغاز کرده و بتواند با استفاده از این شکاف بهوجود آمده، دستیابی به توافق و رفع تحریمهای ظالمانه علیه ملت و نظام ایران را تسریع بخشد.
انتشار نامه سرگشاده ۴۷ سناتور آمریکا به مقامات ایران، علاوه برآنکه پرده از شکاف بزرگ سیاسی بین سیاستمداران و حکمرانان آمریکا برداشت، نشان از آن دارد که طبق قانون اساسی ایالاتمتحده، کنگره آمریکا میتواند برپایه پشتوانه و جایگاه سنتی که در میان مردم آمریکا دارد، برخی از تصمیمات و توافقات دولت را زیر سوال برده و آن را به چالش بکشد. فارغ از جنجالهای سیاسی، هدف از این نامه که به امضای رهبر حزب جمهوریخواه سنا و نیز مارکو روبیو از نامزدهای احتمالی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ رسیده بود، منصرف کردن ایران از امضای توافقنامه هستهای و نیز اعمال فشار به کاخ سفید برای دادن اختیار به کنگره جهت نظارت بر توافق هستهای با ایران بود.
از اینرو میتوان مدعی شد نمایندگان کنگره خواهان ایفای نقش محوری در مذاکرات هستهای بوده و سعی میکنند با این قبیل اقدامات ضمن جلب توجه و پررنگ کردن نقش خود، در پیروزی احتمالی حصول توافق با ایران حضور داشته و ضمن بهرهبرداری سیاسی، کاری کنند تا این اقدام بهصورت تمام قد به نام دولت اوباما و حزب دموکرات ثبت نشود. این مساله فرصت مغتنمی برای بهرهبرداری سیاسی ایران و گرفتن منافع بیشتر در مذاکرات و حصول خواستههای ملت و رهبری فراهم آورده است که در صورت برنامهریزی درست و فارغ از جنجالهای تبلیغاتی و هیجانات انقلابی میتوان به آن دست یافت.
اصل مذاکره ایران با کشورهای ۱+۵ درخصوص رفع تحریمها و رهایی از اثرات منفی است که این تحریمها در طول سالیان متمادی بر پیکره اقتصاد ایران وارد آورده است. تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا، تحریمهای یکجانبه دولتهای آمریکا، بریتانیا و کانادا و تحریمهای کنگره آمریکا، از سال ۱۳۸۵ و به دنبال ارجاع پرونده ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت درپی چالش بر سر برنامه هستهای ایران علیه کشورمان وضع شد. در این میان از حیث گستردگی و تنوع، تحریمهای آمریکا علیه ایران یکی از وسیعترین تحریمهای تصویب شده یکجانبه علیه یک کشور در طول تاریخ است.
اما نکته اصلی اینجاست که تحریمهایی که از سوی شورای امنیت، اتحادیه اروپا و دولتها وضع شده است پس از حصول نتیجه در مذاکرات، با فرمان و مصوبه مقامات دولتی و اجرایی قابل لغو است و حتی پیچیدگی کمتری نسبت به تحریمهای کنگره دارد. دشوارترین بخش در لغو تحریمها علیه برنامه اتمی ایران مربوط به تحریمهای کنگره است. لغو این تحریمها تصویب همزمان مجلس نمایندگان و مجلس سنا را لازم دارد که در میان اختلافات تندروهای جمهوریخواه با باراک اوباما، میتواند اجرای تعهد دولت آمریکا برای لغو تحریمهای اتمی علیه ایران را بسیار دشوار کند. در صورت تصویب توافق جامع اتمی ایران و گروه ۱+۵، دولت آمریکا متعهد به لغو تحریمهای دولتی میشود اما براساس قوانین این کشور، دولت اختیاری درباره تحریمهای کنگره نخواهد داشت و صرفا میتواند به مدت ۶ ماه اجرای آنها را به تاخیر بیندازد.
این به معنای آن است که در صورت تغییر رئیسجمهور، تضمینی برای اجرای دقیق تعهدات دولت قبلی آمریکا بر مبنای توافق جامع اتمی با ایران وجود نخواهد داشت؛ مثلا دولت بعدی میتواند ضرورتا اجرای تحریمها را هر ۶ ماه یک بار به تعویق نیندازد یا «قانون تحریم ایران» را که کنگره وضع کرده و دسامبر ۲۰۱۶ منقضی میشود، دوباره تمدید کند. در حال حاضر یکی از موضوعات مورد مذاکره ایران و آمریکا حل و فصل این بخش از مشکلات است. نمایندگان دولت آمریکا معذورات قانونی خود را مطرح میکنند و نمایندگان دولت ایران میگویند این مشکل داخلی آمریکا است که دولت این کشور باید راه حل آن را پیدا کند.
این روند حکایت از آن دارد که قانون تحریم کنگره آمریکا بر فروش نفت و بانک مرکزی ایران که ضربات بسیار زیادی به اقتصاد کشور وارد کرده است، قابل لغو یا تخفیف نیست مگر نمایندگان کنگره خواهان تغییری در این وضع باشند. پس باید بهگونهای راهی جهت مذاکره درخصوص لغو قانون تحریمهای کنگره و حصول به نتیجه مطلوب برای کشور پیدا کرد. در این میان و به دنبال اقدامات اخیر سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا، مجلس شورای اسلامی فرصت خاصی پیدا کرده است تا با تشکیل گروه پارلمانی ویژه و اعلام تمایل به مذاکره با برخی از سناتورها و نمایندگان موافق توافق با ایران، به بهانه نامه سرگشادهای که با نام ملت آمریکا به مقامات ایران ارسال شده است، راه را جهت کمک به حصول توافق بین دولتها هموار کرده و بهویژه روی تحریمهای اعمال شده از سوی کنگره آمریکا علیه ایران، مذاکرات مشخص و قابل حصولی را به انجام برساند.
سفر هیات پارلمانی اتحادیه اروپایی به تهران و انجام مذاکرات با هیات پارلمانی ایران در سال گذشته، نشان از سابقه چنین رفتارهای سیاسی-پارلمانی درخصوص مساله هستهای دارد و اکنون که نمایندگان کنگره آمریکا به زبان بیزبانی خواهان حضور مستقیم در روند مذاکرات با ایران و ایفای نقشی در تاریخ سیاسی کشور خود هستند، فرصت و بهانه مناسبی در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار دادهشده است که بهعنوان نمایندگان ملت ایران برای رفع تحریمهای نابرابر کنگره، بهصورت مستقیم با نمایندگان مردم آمریکا مذاکره کنند.
باید توجه داشت که این ارتباطات پارلمانی علاوه بر تلاش برای تحقق خواست ملت ایران و کمک به روند مذاکرات بین دولتها، میتواند اقدامات خصمانه صهیونیستها و مقامات آنان را که آتشبیار معرکه مذاکرات هستهای شدهاند، خنثی کند.
این تصور نادرستی است که گمان کنیم سناتورها و نمایندگان آمریکا یا جمهوریخواهان طرفدار بیچون و چرای اسرائیل بوده و صرفا خواهان حفظ منافع صهیونیستها هستند ولی دولت دموکرات اوباما منافع اسرائیل را مدنظر ندارد و به فکر توافق با ایران است.
هرچند به دلیل حمایت گسترده مالی صهیونیستها از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا و نیاز این احزاب به آنان برای حضور در کنگره و کاخ سفید، مقامات آمریکا ناچار به همصدایی با اسرائیل هستند، اما منافع ملی آمریکا در درازمدت و خواست افکار عمومی این کشور به منظور حصول آنچه به سود ایالات متحده در جهان است، نقش موثری در تصمیمگیری و سیاست خارجی این کشور ایفا میکند.
رفتار دولت آمریکا با اسرائیل و مخالفت با مقامات این کشور درخصوص برخورد نظامی با ایران یا مخالفت با حمله نظامی به سوریه و سرنگونی دولت بشار اسد که مورد خواست و نظر دولت صهیونیستی بود و نیز ادامه روند مذاکرات منطقی با ایران با وجود مخالفتهای پیدا و پنهان اسرائیل، موید این نکته است که دولت آمریکا با بهرهگیری از سیاست یکی به نعل یکی به میخ، به دنبال حصول منافع بلندمدت خود در جهان است. شاید همین روند بود که نخستوزیر رژیم صهیونیستی را وادار به نزدیکی به کنگره و تلاش درجهت همسویی نمایندگان کنگره با سیاستهای دولت خود کرد.
فضای بهوجود آمده اخیر در بین نمایندگان کنگره و تقسیمبندی آنان به دو طیف طرفدار و مخالف مذاکره با ایران، فرصت مناسبی برای نفوذ به کنگره آمریکا را در اختیار مسوولان ایرانی قرار داده است.
اقدام اخیر سناتورهای آمریکا در ارسال نامه سرگشاده به مقامات ایران بیش از هر چیز نشان از سهمخواهی آنان در مذاکرات هستهای و توافق با ایران و ایفای نقشی موثر در کنار دولت دموکرات اوباما دارد.
این بهترین فرصت برای مجلس شورای اسلامی است تا در این یکسال باقیمانده با انتخاب تیمی برگزیده از نمایندگان مجلس، به نام ملت ایران و با هدف گرفتن بهانه از دست تندرویان صهیونیست، با هیاتی از کنگره آمریکا مذاکراتی را با محوریت لغو قانون تحریمهای کنگره علیه نظام جمهوری اسلامی آغاز کند و از این شکاف و فرصت بهوجود آمده بیشترین نفع را برای ملت ایران به ارمغان آورد و نام مجلس نهم را در تاریخ بهعنوان آغازگر مذاکرات پارلمانی به ثبت رساند.
برای حصول بهترین نتیجه ضمن تدوین یک استراتژی مذاکراتی چندجانبه با درنظر گرفتن موقعیت و شرایط طرف مقابل و انتخاب نمایندگان بصیر، کاردان و زیرک، باید از توان و تجربه دستگاه دیپلماسی کشور کمک گرفته شود و تمهیداتی برای ادامه روند مذاکرات پارلمانی در مجلس دهم -با توجه به اینکه یکسال از عمر مجلس نهم باقیمانده است- اندیشه شود تا طرف مقابل نیز با اطمینان خاطر پا به عرصه مذاکره با نمایندگان ملت ایران بگذارد.
ارسال نظر