آیا محور عربستان، مصر، ترکیه و قطر برای مقابله با ایران در حال شکلگیری است؟
ائتلاف شکننده علیه ایران
گروه دیپلماسی؛کامران کرمی: زمزمههای شکلگیری محور اعراب-ترکیه در فراز و فرودهای شتابان خاورمیانه در حال شنیده شدن است. محوری برای مواجهه با تغییرات در حال ظهور و شکلبندی یک ائتلاف در مقابل ایران و متحدین منطقهای آن. عربستان، مصر، ترکیه و امیرنشین قطر که در ابتدای امر بر سر حمایت از جریان اخوانالمسلمین، تضادهای راهبردی دارند، با سفر به ریاض، درصدد هستند تا زمینهها را برای شکلدهی به یک ائتلاف ناهمگون فراهم کنند. اگر چه هم رجب طیب اردوغان و هم عبدالفتاح السیسی هرگونه هماهنگی از پیش تعیین شده در سفر به عربستان را انکار کرده و آن را تصادفی دانستهاند، اما به نظر میرسد تغییر و تحولاتی در روابط عربستان با کشورهای منطقه در حال وقوع است.
گروه دیپلماسی؛کامران کرمی: زمزمههای شکلگیری محور اعراب-ترکیه در فراز و فرودهای شتابان خاورمیانه در حال شنیده شدن است. محوری برای مواجهه با تغییرات در حال ظهور و شکلبندی یک ائتلاف در مقابل ایران و متحدین منطقهای آن. عربستان، مصر، ترکیه و امیرنشین قطر که در ابتدای امر بر سر حمایت از جریان اخوانالمسلمین، تضادهای راهبردی دارند، با سفر به ریاض، درصدد هستند تا زمینهها را برای شکلدهی به یک ائتلاف ناهمگون فراهم کنند. اگر چه هم رجب طیب اردوغان و هم عبدالفتاح السیسی هرگونه هماهنگی از پیش تعیین شده در سفر به عربستان را انکار کرده و آن را تصادفی دانستهاند، اما به نظر میرسد تغییر و تحولاتی در روابط عربستان با کشورهای منطقه در حال وقوع است. روی کارآمدن ملک سلمان پادشاه سالخورده عربستان و همزمانی آن با تحولات یمن و قدرتگیری جنبش شیعی انصارالله در صنعا که منجر به استعفای رئیسجمهوری و نخستوزیر طرفدار ریاض شد، سعودیها را در مواجهه با تغییرات شتابان منطقه و قدرتگیری متحدان ایران در حیاط خلوت خود قرار داده است. به این فهرست اگر توافق هستهای ایران و آمریکا، ناکامی سیاستهای عربستان در سوریه و خطر داعش در مرزهای عراق و عربستان را نیز اضافه کنیم، بیدرنگ به این نتیجه خواهیم رسید که سعودیها خود را در مواجهه با تحولات شتابان تنها میبینند و از این زاویه لزوم شکل دهی به یک ائتلاف هر چند ناهمگون و شکننده را به جان خواهند خرید.
در این بین روزنامه لبنانی الاخبار در مطلبی به بررسی روندهای جدید سیاست خارجی عربستان سعودی پرداخته و مینویسد سیاست جدید عربستان بر مبنای شکل دادن به یک اتحاد منطقهای علیه ایران و بهبود روابط با ترکیه، قطر و اخوانالمسلمین قرار دارد. در طول یک ماه اخیر ابتدا صباح احمد جابر الصباح، امیر کویت، به عربستان رفت. بعد از آن محمد بن زاید آلنهیان، ولیعهد ابوظبی، از ریاض دیدار کرد. پس از آن نیز شیخ تمیم، امیر قطر، ضمن سفر به عربستان با پادشاه این کشور دیدار و گفتوگو کرد. این سفرها نشاندهنده تلاش مقامات ریاض برای پیشبرد سیاستهای منطقهای با محوریت عربستان هستند. این فعالیتهای دیپلماتیک را میتوان در چارچوب تلاش عربستان برای هماهنگ کردن مواضع کشورهای حاشیه خلیجفارس درباره مجموعه موضوعات سیاسی منطقه دانست. اگرچه موضوع روابط دوجانبه، تبادلات و کمکهای اقتصادی، مسائل منطقهای از جمله ائتلاف بینالمللی علیه داعش و افراطگرایی محور گفتوگوهای اردوغان، سیسی و تمیم بن حمد را در ریاض رقم زده است، اما برخی تحلیلگران مسائل منطقه معتقدند که این محور بیشتر از سوی عربستان در حال تدارک است که هم آثار تحولات تصاعدیابنده منطقه را تخفیف دهد و هم ریاض را بهعنوان کانون دیپلماسی منطقهای نشان دهد. مهمتر از این دو موضوع، ترسیم یک محور برای جلوگیری از نفوذ ایران در یمن و همچنین دور نگه داشتن مصر از ابراز تمایل ایران برای گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با قاهره است. ترکیه، مصر و قطر هم از همراهی احتمالی با این محور درصدد دنبال کردن اهدافی هستند که شناخت آنها میتواند به فهم بیشتری از زمینههای شکلگیری این محور احتمالی بینجامد. برای ترکیهای که در این سالها در قامت حمایت از اخوانالمسلمین و احیای عثمانیگری تحرک و فعالیت داشته است و منجر به حساسیت کشورهای عربی بهویژه عربستان و شورای همکاری خلیجفارس شده، تلطیف چهره میتواند آثار نگرانی و درک مبتنی بر تهدید اعراب را کاهش دهد. همچنین میدان دادن به اعضای اخوان و تاسیس شبکه و میتینگ در ترکیه، منجر به این شد تا در پی این رفتارها، دولتهای عربی سطح روابط خود را با ترکیه کاهش دهند و بخشی از سرمایههای خود را از این کشور خارج کنند. همچنین خشمی که دولتهای عربی از نوع مواجهه و تقابل ترکیه با سوریه پیدا کردند هم قابل اشاره است. دولتهای عربی معتقد بودند که اردوغان موضوع سوریه را تبدیل به یک مساله شخصی کرده و آنطور که شایسته بوده با محور منطقهای مخالف اسد همکاری نکرده است، بنابراین این مساله هم موضوع دیگری است که اردوغان در تلاش است تا در این سفر قدری از آثار آنرا تخفیف دهد. برای مصر جذب بیشتر کمکهای اقتصادی از عربستان و قطر مساله بسیار مهمی در این همراهی است. همچنین تلاش برای بازگشت به جهان عرب و معادلات عربی از دیگر تلاشهای السیسی در این معادله است. موضوع دیگری که در این رهگذر دنبال میشود، تغییر نگاه ترکیه و قطر به دولت نظامی مصر است که بهزعم آنکارا و دوحه، ژنرال السیسی در یک کودتای نظامی دولت اخوانی و مشروع محمد مرسی را سرنگون کرد. برای امیرنشین قطر که در این سالهای پس از تحولات بهار عربی به دنبال بازیهای منطقهای و افزایش نقش و جایگاه منطقهای بوده هم شکلگیری این محور میتواند نقطه عطف دیگری برای یک قدرت کوچک در معادلات قدرتهای منطقهای باشد و فرصت دیگری برای بلندپروازیهای رهبران این کشور فراهم آورد. همچنین تخفیف دادن رقابتها با عربستان نیز از اهداف مهم دیگر تمیمبنحمد امیر قطر در این سفر خواهد بود. بهنظر میرسد تا زمانی که نوع نگاه عربستان به جریان اخوان تغییر نکند و آنها را از فهرست گروههای تروریستی خارج نکند و در مقابل هم، قطر و ترکیه در رویکرد صریح و بیپروای خود در حمایت از گروه اخوانالمسلمین و شاخههای آن تجدیدنظر نکنند، زمینهها برای شکلگیری احتمالی این محور فراهم نخواهد شد. شاید بتوان گفت که هدف اصلی این محور، مقابله با ایران است، اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که هر یک از این کشورها خود با ایران دارای ارتباطات و نگاه و ملاحظاتی هستند. شاهد مثال اینکه، ترکیه حجم مبادلات اقتصادی قابلتوجهی با ایران دارد که قرار است در سال ۲۰۱۵ به مرز ۳۰ میلیارد دلار برسد، بنابراین منطقی بهنظر نمیرسد که مقامات ترکیه بخواهند این رابطه را به خطر بیندازند. همچنین برای قطریها هم این مساله از بعد دیگری قابل اشاره است و آن این موضوع است که هر زمانی که روابط دوحه با ریاض دچار تنش شده، قطریها با نزدیکی به ایران در تلاش بودهاند تا از قدرت ایران بهعنوان یک موازنه استفاده کنند. مضاف بر این، مقامات قطر در سالهای اخیر در تلاش بودهاند تا رویکرد مستقلانهتری در شورای همکاری خلیجفارس و در برخورد با عربستان اتخاذ کنند. همچنین زمزمههای بهبود روابط ایران و عربستان و از سرگیری ارتباطات دوجانبه تهران و قاهره نیز خود موضوعات دیگری است که بالقوه میتواند در فضای تحولات خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد. در همین زمینه است که شبکه اسکاینیوز در تحلیلی درباره موضع السیسی و سلمان عبدالعزیز مینویسد: «پرونده دیگری که از میز مذاکرات دو طرف غایب نبود و درخصوص آن هم توافق و هم اختلافنظر وجود داشت، پرونده ایران بود. درخصوص کلیات هر دو طرف اختلافی درباره مقابله با تلاشهای ایران در منطقه عربی با یکدیگر نداشتند، اما اختلاف برجسته میان دو طرف درخصوص پرونده سوریه بود. قاهره که خواستار حل سیاسی بحران سوریه است در این خصوص موضعش به تهران نزدیکتر است تا ریاض، ضمن آنکه تلاشهای قاهره برای توسعه روابط با عراق و تقویت نقش خود برای مبارزه با داعش به معنای نزدیکتر بودن دیدگاه این کشور به ایران است. بنابراین شکلگیری این محور با وجود اختلافات ایدئولوژیک عربستان و مصر با قطر و ترکیه، با ملاحظات و پیچیدگیهایی همراه است که ناشی از سیال بودن و سرعت شتابان تغییر و تحولات خاورمیانه است و چینش آن در شطرنج سیاسی منطقه بهسادگی ترسیم خطوط آن بر روی کاغذ نیست.
ارسال نظر