توضیح علم درباره لباس بحث برانگیز

دنیای اقتصاد- شادی آذری: بحث داغی بین خانواده‌ها، دوستان و همکاران در گرفته است: این لباس چه رنگی است؟ عکسی از یک پیراهن زنانه دو رنگ تولید شرکت انگلیسی رومن اوریجینالز نخستین بار در روز چهارشنبه گذشته توسط یک کاربر اینترنت منتشر شد که زیرش نوشته بود دوستانش نمی‌توانند بر سر رنگ این لباس با هم به توافق برسند. برخی می‌گویند که رنگ این لباس سفید و طلایی است. برخی دیگر اصرار می‌کنند که رنگش مشکی و آبی است. از آن زمان به بعد این بحث و اختلاف‌نظرها به موضوعی جهانی تبدیل شده است. ستارگان دنیای هنر نظرات خود را در مورد رنگ این لباس منتشر کردند و میلیون‌ها نفر از مردم از طریق توییتر، فیس‌بوک و دیگر رسانه‌های اجتماعی به ایراد نظرات خود پرداختند. به راستی چه اتفاقی افتاده است؟ چطور ممکن است که دو نفر به یک عکس نگاه کنند و رنگ‌های متفاوتی را ببینند؟ علم این موضوع را توضیح می‌دهد. تقریبا نصف مغز انسان به پردازش اطلاعات بصری اختصاص یافته است. آنچه ما به‌عنوان رنگ درک می‌کنیم، نتیجه پنج عامل است که دست به دست هم می‌دهند. در مورد این پیراهن، جنس آن شامل رنگ دانه‌هایش است که نخستین عامل محسوب می‌شود و اینکه چه مقدار نور را منعکس می‌کند. عامل دوم ماهیت نوری است که شیء در آن مشاهده می‌شود. یک شیء قرمز رنگ در نور مستقیم، نور روشن یا حتی در نور سایه روشن ضعیف باید قرمز مشاهده شود. بنابراین مغز ما بدون توجه به میزان نور فعالیت زیادی انجام می‌دهد که مطمئن شود ما در هر صورت آن را قرمز می‌بینیم.

دانشمندان به این ویژگی «ثبات رنگ» می‌گویند. این ویژگی انسان به نوع بشر کمک کرده است تا تکامل یابد. استفانو سوآتو، استاد علوم رایانه دانشگاه لس‌آنجلس کالیفرنیا که در زمینه علوم بصری تخصص دارد، می‌گوید: «شما نیاز دارید تصمیم بگیرید که آیا یک سیب برای خوردن رسیده است، آیا هوا آفتابی است یا تاریک است.» عامل دیگری که بر درک ما از رنگ‌ها موثر است، سنسوری است که در مشاهده آن دخیل است. در این مورد سنسور دوربینی که تصویر را ثبت کرده، مطرح است. صفحه نمایش هم تاثیر گذار است که در این مورد رایانه شما یا صفحه نمایش ابزار الکترونیک شماست. آخرین عامل موثر هم سنسورهای شبکیه و دستگاه بصری مغز است که در درک ما از رنگ‌ها موثر است. در مورد این پیراهن مرموز، چهار عاملی که در ابتدا برشمردیم برای دو فردی که به تصویر نگاه می‌کنند، دقیقا یکسان است اما تفاوت در پنجمین عامل نهفته است و همین عامل باعث می‌شود که افراد رنگ‌های متفاوتی را ببینند. اگر بخواهیم یک نقطه را در فضای سه‌بعدی تشخیص دهیم باید اندازه سه مختصات X، Y و Z را در اختیار داشته باشیم. به همین ترتیب در تشخیص یک رنگ، مغز ما سه مختصات رنگ‌های اصلی (قرمز، آبی و سبز) را به‌کار می‌گیرد. اما به دلیل آنکه سنسورهای شبکیه ما کمی با هم تفاوت دارند، درک ما از رنگ‌ها می‌تواند متفاوت باشد. این پیراهن می‌تواند مثال خوبی برای این پدیده باشد چون رنگ‌های آن به قرمز خالص، سبز خالص یا آبی خالص نزدیک نیستند و در عوض ترکیبی از این رنگ‌ها هستند. به همین دلیل هیچ واکنش دقیق یا «غالب» از سوی گیرنده‌های رنگ قرمز، سبز یا آبی شبکیه فرستاده نمی‌شود. آنچه در عوض روی می‌دهد، تلفیقی از واکنش‌های متفاوت است که در افراد مختلف به‌طور متفاوت تعبیر می‌شود. پروفسور ساتو می‌گوید به‌رغم هیاهوی رسانه‌ها، این پدیده به هیچ‌وجه پدیده نادری نیست. چندی پیش همسر پروفسور ساتو برای او یک کت مارک بربری خریده بود. پروفسور می‌گفت رنگش زرد است، همسرش می‌گفت رنگش سبز است و دوستی می‌گفت که رنگش طلایی است. پروفسور می‌گوید: «‌ما هنوز بر سر این موضوع به توافق نرسیده‌ایم.»

اما رنگ واقعی این پیراهن زنانه چیست؟ اگر به چشمان خود اعتماد کنید و عکس آن را در وب‌سایت فروشگاه ببینید، متوجه خواهید شد که رنگ اصلی آن آبی و مشکی است.