پیتر جنکینز و سر ریچارد دالتون- سفیر بریتانیا در ایران در سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶- مقاله‌ای برای موسسه سلطنتی امور بین‌الملل (چتم هاوس) نوشته‌اند که در ادامه، متن ویرایش شده جلسه روز ۴ سپتامبر در لندن را می‌خوانید: در ابتدا باید یادآور شوم که برآورد اطلاعاتی ایالات متحده نشان می‌دهد که دولتمردان ایران تصمیمی مبنی بر ساخت سلاح هسته‎ای نگرفته‎اند. مدیر آژانس امنیت ملی ایالات متحده در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۴ در این باره گفت «ایران پیشرفت‌های فنی‌ای داشته است که اگر روزی بخواهد، می‌تواند سلاح هسته‌ای بسازد. موضوع اصلی در این رابطه، اراده سیاسی است که ما نمی‌دانیم ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای را دارد یا ندارد»، یک سوال متفاوت که در این‌باره وجود دارد این است که آیا دولتمردان ایران به‌دنبال توانایی ساخت سلاح در آینده هستند؟ اسرائیل ترس زیادی از این مساله دارد، اما شواهد قطعی در این باره وجود ندارند. اما مهم‌تر از همه اینکه قابلیت نهفته ساخت سلاح از نظر پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان پی تی) غیرقانونی نیست، همچنین این کار نه غیر معمول است و نه لزوما تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی.

با این همه از سال ۲۰۰۳، در مذکرات هسته‌ای، دستیابی ایران به قابلیت نهفته ساخت سلاح، تبدیل به یکی از مباحث کلیدی شده‌است. این مساله شامل سایت غنی‌سازی نطنز و سایت کوچک فردو که چند سال بعد تاسیس شد، می‌شوند. غرب به‌دنبال این است که گزینه‌های ایران برای توقف استفاده از این تاسیسات برای تولید اورانیوم بسیار غنی شده یا حداقل کاهش شدید توانایی‌های بالقوه را انکار کند. در مذکراتی که از سپتامبر ۲۰۱۳ آغاز شده است، ایالات متحده و اروپا از ایران درخواست کرده‌اند که تعداد سانتریفیوژهای فعالش در نطنز را از ۹۰۰۰ عدد به کمتر از چند صد عدد برساند و تمام ۶۵۰ سانتریفیوژ تاسیسات فردو را هم از رده خارج کند.

مهم‌ترین مساله‌ای که در این مقاله به آن اشاره شده این است که تداوم اصرار بر کاهش زیاد سانتریفیوژهای نطنز، منجر به شکست مذکرات خواهد شد و اصرار شدید بر سر این موضوع پایان خوبی نخواهد داشت و هیچ کشوری تا زمانی که بازرسان بین‌المللی در حال بازرسی از تاسیساتش هستند، دست به اقدامات خطرناک نخواهد زد. کشوری که خواهان این‌گونه فعالیت‌ها باشد در تاسیساتی که مخفی هستند فعالیت‎های مشکوک خود را انجام خواهد داد. با این همه، نیاز به طولانی کردن زمان فرار هسته‎ای و اعتماد نداشتن ایران به غرب منجر به این شده‌است که تعداد سانتریفیوژهای ایران تبدیل به یکی از مسائل مهم در سال‌های اخیر شود. براساس این پیشنهاد، غرب باید به خاطر دلایل بسیار قوی داخلی و سیاسی ایران مبنی بر کمتر نشدن ۹۰۰۰ سانتریفیوژ موافقت کند ولی از ایران درخواست کند که تعداد فعلی سانتریفیوژهایش را با احتساب این دو عامل افزایش ندهد. ۱.آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تضمین دهد که مواد و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده و مخفی در ایران وجود ندارد. ۲.ایران در حال طراحی و تکمیل نیروگاه‌های برقی است که نیاز سوختی‌شان توسط خودش تهیه شوند. در پایان می‌توان چهار نتیجه گرفت. ظهور رئیس‌جمهور روحانی و جواد ظریف وزیر خارجه، فرصت بسیار خوبی را ایجاد کرده است. با هردوی آنها از مذکرات سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ آشنا هستیم. آنها جدی و قابل اعتماد هستند و وزرای غربی می‌توانند با آنها توافق کنند.

توافق هسته‎‌ای منجر به تغییر روابط ایران با غرب نمی‌شود. دولتمردان ایران هنوز خواهان فاصله گرفتن از غرب هستند و از اینکه ارزش‌های غربی بر ارزش‌های اسلامی تاثیر بگذارد، واهمه دارند. اما این موضوع منجر به گشایش روابط تجاری ایران و اروپا و سرمایه‌گذاری آنها در ایران نمی‌شود، همچنین همکاری بر سر مسائل سیاسی بین‌المللی را تسهیل می‌کند. دولت‌‌های غربی به اشتباه، توجه بیش از حدی به سخنان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل داشته‌اند، او از سال ۱۹۹۲ مکررا می‌گوید که ایران در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای است. نتانیاهو انگیزه‌های سیاسی دارد. این در شرایطی است که بسیاری از مقامات سابق اطلاعاتی و مشاوران نظامی، این ادعا را که برنامه هسته‌ای ایران تهدیدی برای اسرائیل است، رد کرده‎اند. سعودی‌ها مدعی هستند که اجازه دادن به ایران برای غنی‌سازی اورانیوم، منجر به راه‌اندازی یک مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه خواهد شد. آنها هم برای این هشدار، دلایل سیاسی خودشان را دارند که مدرکی هم برای اثبات آن وجود ندارد.

منبع: دیپلماسی ایرانی به نقل از لوبلاگ