مهدی نصرتی روز گذشته در خبرها آمده بود که قرار است پروژه برقی کردن خط آهن تهران-مشهد با کنسرسیومی مشترک از ایران و چین اجرایی شود. اصل خبر، موضوع خوشحال‌کننده‌ای است؛ اما آنچه باعث نگرانی است این است که این پروژه به روش EPCF (طراحی و مهندسی، تامین، ساخت و تامین مالی) انجام خواهد شد. چند سالی است که به‌دلیل مشکل تامین مالی پروژه‌های دولتی، عبارت EPCF در محافل تصمیم‌گیری و همچنین در اخبار طرح‌های عمرانی جای خود را باز کرده است اما در این خصوص دو نکته جالب قابل ذکر است: اولا عبارت EPCF فقط در ایران شناخته شده است و اگر این عبارت را به همراه عبارت‌های انگلیسی «مهندسی، تامین، ساخت و تامین مالی» را در اینترنت جست‌وجو کنید کمتر از ۱۰ نتیجه حاصل می‌شود که همگی نیز مربوط به سایت‌های ایرانی است! ثانیا پروژه‌هایی که قرار بوده به روش EPCF اجرا شوند معمولا به سرانجام نرسیده‌اند! در خصوص نکته اول باید گفت که عبارت مصطلح در این خصوص DBF (طراحی، ساخت، تامین مالی) است که یکی از اشکال خفیف انواع مشارکت‌های عمومی-خصوصی (PPP) محسوب می‌شود. خفیف از این جهت که در این نوع قرارداد ریسک‌های بهره‌برداری و بازار به بخش خصوصی منتقل نمی‌شود. یکی از اهداف اصلی در مشارکت‌های عمومی-خصوصی این است که هر یک از ریسک‌ها به طرفی منتقل شود که بهتر می‌تواند آن را مدیریت کند اما در قرارداد DBF ریسک‌های طراحی و ساخت به بخش خصوصی منتقل می‌شود، اما ریسک بهره‌برداری به بخش خصوصی منتقل نمی‌شود. اما درباره نکته دوم و اینکه چرا تجربه این نوع قرارداد در ایران ناموفق بوده است باید توجه کرد که در این نوع قرارداد ریسک تامین مالی به بخش خصوصی منتقل می‌شود که اساسا توسط بخش خصوصی داخلی به‌ویژه برای قراردادهای بزرگ قابل تحمل نیست. در این شرایط این روش تنها وقتی می‌تواند به‌کار رود که خط اعتباری از یک کشور خارجی در دسترس باشد که منحصرا در صورت استفاده از پیمانکاران آن کشور قابل استفاده است. نکته سوم اینکه با عنایت به حدود ۳۰۰۰ طرح نیمه تمامی که از دولت قبلی به ارث رسیده است و مشکلات اجرا و تاخیرهای گوناگون طرح‌های عمرانی، شاید بهتر باشد انگیزه کافی برای اجرای به موقع و باکیفیت این قبیل پروژه‌ها ایجاد شود. اگر قرار باشد بازگشت سرمایه بخش غیردولتی از محل عملکرد و بهره‌برداری پروژه صورت گیرد، بخش خصوصی انگیزه دارد که هرچه سریع‌تر پروژه به بهره‌برداری برسد. یک راهکار استفاده از روش DBFO است که طی آن بهره‌برداری از تاسیسات ساخته شده نیز به بخش خصوصی منتقل می‌شود تا هم اطمینان حاصل شود که تاسیسات ایجاد شده به خوبی کار می‌کند و هم بخش خصوصی انگیزه بیشتری برای اتمام به موقع پروژه داشته باشد. در مقابل اگر امیدی به اتمام به موقع پروژه یا توجیه اقتصادی آن وجود نداشته باشد، بخش غیردولتی اساسا از ابتدا ورود نخواهد کرد و انبوهی از پروژه‌های نیمه تمام روی دست دولت باقی نخواهد ماند. یکی از مزیت‌های به‌کار بردن عبارت‌های متداول (مثل DBF) به جای عبارت‌های نامانوس (مانند EPCF) این است که حداقل می‌توانیم با مرور تجربیات و ادبیات جهانی از نقاط قوت و ضعف و ابعاد مختلف قراردادی این روش‌ها مطلع شویم.

* کارشناس سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها