ابتکار دیپلماتیک

حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین‌الملل پس از مذاکراتی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در استانبول ترکیه داشتند، ضرورت گفت‌وگوهای دوجانبه بیش از پیش مشخص شد تا طی این گفت‌وگوهای دوجانبه، طرفین به طرح‏هایی برای حل موضوع هسته‏ای دست یابند. در این میان گفت‌وگوی دوجانبه ایران و آمریکا بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا آمریکایی‎ها بیشترین تحریم‏ها را علیه ایران اعمال کرده‎اند. از دیگر سو فرانسوی‎ها نیز درخواست کردند که با آنها نیز مذاکراتی داشته باشیم و در این راستا فردا مذاکرات دوجانبه ایران و فرانسه در ژنو برگزار خواهد شد. با مقامات روس هم قرار است پس از گفت‌وگو با آمریکا مذاکراتی داشته باشیم. مذاکرات دوجانبه ایران و آلمان نیز روز یکشنبه آینده در تهران برگزار خواهد شد. مجموع این گفت‌وگوها برای سرعت بخشیدن و تسهیل گفت‌وگوهای وین ۵ است. پیش از این نیز گفت‌وگوهای دوجانبه میان مقامات ایران و طرف‎های ۱+۵ انجام می‎شد، اما آن گفت‌وگوها در حاشیه مذاکرات بود و این در شرایطی است که این بار گفت‌وگوهای دوجانبه به صورت مجزا و پیش از مذاکرات اصلی در حال انجام است. به هر روی این گفت‌وگوها، یک ابتکار دیپلماتیک است که به پیشرفت مذاکرات کمک خواهد کرد. در دور چهارم مذاکرات وین قرار بود سندنویسی میان ایران و گروه ۱+۵ آغاز شود اما به دلیل اختلافاتی که وجود داشت به تاخیر افتاد. در حال حاضر طرف اصلی برای ایران، آمریکا است؛ زیرا بیشترین خواسته‏های غیرمعقول را آنها در مذاکرات مطرح کرده‏اند و موجب تاخیر در روند گفت‌وگوها شده‏اند. در مذاکرات دو روزه مقامات ایران و آمریکا، حضور افرادی چون ویلیام برنز و جیک سالیوان بدون شک بر روند گفت‌وگوها تاثیرگذار است؛ زیرا این افراد نگاه مثبتی به پرونده هسته‏ای ایران دارند و همین رویکرد می‏تواند به پیشبرد مذاکرات کمک کند. بحث دیگری که این روزها بعضا مطرح می‎شود تاثیر کنگره آمریکا بر مذاکرات است. در این رابطه نباید از نظر دور داشت که اکنون کنگره آمریکا بیش از آنکه به مساله هسته‎ای ایران بپردازد مشغول فعالیت در عرصه انتخاباتی است زیرا ۵ ماه دیگر انتخابات کنگره در این کشور برگزار می‎شود و از هم اکنون نمایندگان کنگره به شدت مشغول آن شده‏اند.

اما در هر صورت درباره رویکرد آمریکا نسبت به مذاکرات هسته‎ای نباید دچار افراط و تفریط شویم. در برخی تحلیل‏ها این‌گونه مطرح می‎شود که باراک اوباما تحت هر شرایطی مذاکرات را به نتیجه خواهد رساند زیرا به این پیروزی نیاز دارد. در این مساله که آمریکا به‌دنبال رسیدن به نتیجه است شکی نیست، اما نمی‏توان گفت که آنها به هر قیمتی به‌دنبال کسب نتیجه از گفت‌وگوها هستند. البته بر کسی پوشیده نیست که به نفع آمریکا و دولت باراک اوباما است که از این گفت‌وگوها سربلند بیرون بیاید و به توافق با ایران دست پیدا کند. در حال حاضر هم ایالات‌متحده آمریکا و هم جمهوری اسلامی ایران بسیار جدی هستند که مذاکرات به نتیجه برسد، اما این جدیت به این مفهوم نیست که یکی از طرفین بخواهد از حقوق و خط قرمزهایی که دارد عدول کند. از دیگر سو، در رابطه با مهلت تعیین شده ۶ ماهه که موعد آن تا ۲۹ تیر ماه است من گمان می‏کنم که تا این تاریخ مذاکرات جامع به نتیجه نرسد و دو طرف به ۶ ماه دوم دیگر نیاز داشته باشند. البته در این میان نحوه تعامل آمریکا بسیار مهم است. درواقع اگر آمریکایی‎ها دست از زیاده‌خواهی بردارند مذاکرات با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت، اما در غیر این صورت شاهد تمدید یک دوره ۶ ماهه دیگر خواهیم بود. البته من فکر نمی‎کنم که این تمدید ۶ ماهه مذاکرات یک بار بیشتر انجام گیرد با وجودی‎که در سند ژنو محدودیتی ذکر نشده است اما به‌نظر نمی‎رسد که دو طرف به‌خصوص طرف ایرانی خواهان آن باشد که این گفت‌وگوها بیش از این به درازا بینجامد. در نهایت نقش روسیه در مذاکرات هسته‎ای را نیز نباید از نظر دور داشت؛ زیرا روسیه در طول مذاکرات تلاش بسیاری کرد تا موضع غرب به‌خصوص آمریکا را تعدیل کند و وتوی برخی قطعنامه‎های شورای امنیت نیز بیانگر این مساله است. در واقع روس‎ها همیشه خواهان آن بوده‎اند که پرونده هسته‎ای ایران از طریق یک راه‌حل دیپلماتیک به نتیجه برسد نه از طریق نظامی. البته مواضع روسیه درباره برنامه هسته‏ای ایران به غرب نزدیک‎تر است، اما درخصوص اقدام نظامی کاملا مخالف با این مساله بودند.