عدول ماهوی از طرح جامع تهران
دکتر پیروز حناچی بازار ساختوساز کشور بهویژه در کلانشهری همچون تهران به دو پدیده ناهمگون دچار شده است. از یک طرف تا چشم کار میکند هر نقطهای از شهر به کارگاهی ساختمانی تبدیل شده است که هر سازنده خردی را ترغیب میکند به طمع ساخت خانهای با ارتفاع بیشتر خانه موجود خود را تخریب کند و دوباره از نو بسازد؛ (بهگونهای که تعداد پروانههای ساختمانی صادرشده از سوی شهرداری تهران در سه سال اخیر حداقل به ۶۵۰ هزار واحد رسیده است. ) از طرف دیگر مرکز آمار ایران خبر از وجود ۴۶۰ هزار واحد مسکونی خالی در تهران میدهد.
دکتر پیروز حناچی بازار ساختوساز کشور بهویژه در کلانشهری همچون تهران به دو پدیده ناهمگون دچار شده است. از یک طرف تا چشم کار میکند هر نقطهای از شهر به کارگاهی ساختمانی تبدیل شده است که هر سازنده خردی را ترغیب میکند به طمع ساخت خانهای با ارتفاع بیشتر خانه موجود خود را تخریب کند و دوباره از نو بسازد؛ (بهگونهای که تعداد پروانههای ساختمانی صادرشده از سوی شهرداری تهران در سه سال اخیر حداقل به ۶۵۰ هزار واحد رسیده است.) از طرف دیگر مرکز آمار ایران خبر از وجود ۴۶۰ هزار واحد مسکونی خالی در تهران میدهد. خانههای خالی که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود و نشانهای از مفقودشدن «هدف» در سرمایهگذاریهای ساختمانی پایتخت است. پدیده تخریب ساختمانهای با عمر پایین دو سالی است که در کلانشهرهای بزرگ کشور بهویژه تهران گسترده شده است. این پدیده یکی از تاثیرات عدول ماهوی از اجرای طرح جامع و تفصیلی یک شهر است. به این معنی که تدوین ضوابط طرح جامع و تفصیلی به جای تاکید بر منافع عمومی جامعه بر مدار حفظ منافع فردی و البته مدیران شهری قرار میگیرد. به همین دلیل است که در نقاط مختلفی از شهر شاهد تخریب ساختمانهای دو یا سه طبقه هستیم که با وجود باقی ماندن از عمر مفید آنها برای ساخت ساختمانی چهار یا پنج طبقه تخریب میشوند.
از این رو بهنظر میرسد تصمیم شهرداری تهران برای اعلام ممنوعیت تخریب ساختمانهایی که عمر مفید آنها به پایان نرسیده اقدام مثبتی است که نه تنها برای منافع یک شهر، بلکه برای حفظ منابع ملی کشور نیز مفید خواهد بود. این تصمیم یک تصمیم عقلانی است که هر فرد دلسوز سرمایههای ملی کشور باید چنین دیدگاهی داشته باشد.
جلوگیری از تخریب ساختمانهای با عمر پایین در دستور کار شورایعالی شهرسازی و معماری برای تعمیم به تمام شهرهای کشور نیز قرار دارد. در این راه استفاده از الگوی «شهرسازی شهروندمدار» مفید خواهد بود. در این الگو، شهروندان از اتفاقات و تصمیماتی که برای شهر آنها اتخاذ میشود، آگاهی دارند بهگونهای که در بسیاری از کشورهای جهان، طرحها پیش از آنکه به مرحله اجرا برسند، به نمایش عمومی گذاشته میشوند. در شهرسازی شهروندمدار تصمیمات باید کارشناسی شده، عقلانی و در راستای منافع شهروندان اتخاذ شوند. البته با وجود اینکه حرکت خوبی در راستای تغییر رویکردهای حوزه شهرسازی و معماری آغاز شده است، اما فاصله زیادی تا رسیدن به وضعیت مطلوب وجود دارد و دستیابی به چنین شهرسازی تنها با همکاری تمام نهادهای مرتبط امکانپذیر است. در این راه نیز نباید فراموش کنیم که شهرسازی و معماری فرآیندی است که به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی وابسته است.
* دبیرشورایعالی شهرسازی و معماری کشور
ارسال نظر