گروه خبر: همایش بین‌المللی «جهان عاری از خشونت؛ گفت‌وگو برای صلح، امنیت و حقوق بشر» و از سوی مرکز اطلاعات «سازمان ملل متحد»، روز پنج‌شنبه گذشته با پیام سید محمد خاتمی گشایش یافت. این همایش بین‌المللی پس از سخنرانی مهر‌ماه سال گذشته رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل برگزار می‌شود. حسن روحانی در آن سخنرانی، پیشنهاد اولیه قطعنامه‌ای را داده بود که در آن، مواردی شامل «تعهد همه کشورها به مفاد منشور سازمان ملل متحد، محکومیت حمله به غیرنظامیان، جلوگیری از حمله به اماکن مقدس و مراکز فرهنگی، اتحاد جهانی برای مقابله با خشونت‌های قومی، مذهبی و فرهنگی، محکومیت انواع خشونت علیه جامعه زنان و محکومیت نفرت ناشی از ملی‌گرایی و سوء‌استفاده از دین گنجانده شده بود. براساس بند چهاردهم این قطعنامه پیشنهادی نیز دبیرکل سازمان ملل مکلف شده بود در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل (۲ سال دیگر) گزارش خود را درخصوص اقدامات عملی این نهاد بین‌المللی برای اجرای قطعنامه یادشده که خواهان جهانی بدون افراط‌گرایی و خشونت‌طلبی است، به اعضای مجمع گزارش دهد. قطعنامه یاد شده در روزهای پایانی آذر‌ماه سال گذشته با رای بی‌سابقه ۱۹۰ کشور عضو سازمان ملل متحد، به تصویب رسید و حال در تازه‌ترین تحولات، نخبگان برجسته حقوق، علوم سیاسی و روابط بین‌الملل از دانشگاه‌های معتبر دنیا از جمله دکتر مهدی ذاکریان، دبیر علمی همایش، دکتر سید محسن فاطمی، دکتر رضا اسلامی و دکتر علیرضا بهشتی روز پنج‌شنبه در همایش بین‌المللی «جهان عاری از خشونت» حضور یافتند و سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور پیشین ایران که خود در اولین سال ریاست‌جمهوری‌اش پیشنهاد معروف «گفت‌‌و‌گوی تمدن‌ها» را در مجمع عمومی سازمان ملل داده بود؛ در پیامی به این همایش «دستیابی به صلح واقعی را مستلزم استقرار نظام‌های ملی و بین‌المللی بر پایه کرامت انسانی و شناختن حق آدمیان و برخورداری آنان از زندگی مطلوب مادی و معنوی و ایجاد سازوکارهایی برای تامین این مهم» عنوان کرد.

به گزارش «ایسنا»، متن پیام خاتمی به این شرح است: صلح مطلوب ولی دیریاب، دلپذیر آدمی از دیرباز بوده است، ولی آنچه مطلوب آدمی است همیشه تحقق عینی نمی‌یابد.

کلمه «صلح» اگر به معنی دفع و رفع جنگ باشد هم به لحاظ مفهوم و هم از حیث تحقق از جنگ متاخر است و تاریخ نیز این امر را تایید می‌کند، اما مفهوم صلح به لحاظ ارزشی چنان جایگاهی دارد که کمتر مفهومی می‌تواند با آن برابری کند.

«سلام» که مرادف صلح به کار می‌رود اگرچه دامنه مفهومی آن گسترده‌تر از صلح است، از اسامی خداوند است، خدایی که خیر و زیبایی مطلق است و بهشت جاودان نیز در قرآن کریم «دارالسلام» نام دارد و در سنت مطلوب اسلامی، مردمان در رویارویی، به یکدیگر سلام می‌گویند.

در کتاب مقدس از جنگ نکوهش و از صلح ستایش شده است از جمله در کتاب «اشعیاء نبی» آنجا که می‌گوید: «او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و سرنیزه‌های خود را برای اره خواهند شکست و قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود.» ولی سوگمندانه آنچه در واقعیت تاریخ تحقق یافته است اغلب جنگ و ستیز و اعمال خشونت انسان علیه انسان بوده است و در روزگار ما به مدد تکنیک تسخیرگر و انسان دنیا فهم، این خشونت و جنگ‌افروزی عریان‌تر و دهشتناک‌تر شده است و طرفه اینکه در بسیاری از موارد نیز جنگ و ستیز توجیه و حتی ستایش شده است.

آنچه امیدوارکننده است اینکه انسانیت در سیر کمالی خود بیش از پیش به اهمیت صلح و لزوم برقراری آن در عرصه حیات اجتماعی پی می‌برد به آن سان که امروز اگر بنای سرودن حماسه باشد، «حماسه صلح» به جای حماسه جنگ سروده خواهد شد. این همه اما در عالم نظر و خیال است و تا رسیدن به زندگی صلح‌آمیز که همگان و به خصوص قدرتمندان به آن تن دهند و اساس سامان اجتماعی ملی و بین‌المللی قرار گیرد راه درازی پیش رو داریم. صلح نیازمند جان‌های صلح‌طلب است که هم آن را بدانند و بشناسند و هم آن را بخواهند و برای استقرار آن همه تلاش خود را به کار گیرند تا خشونت و جنگ‌افروزی از میان برخیزد یا دست کم منزوی شود و سازوکار‌هایی که اساس رابطه انسانی را معین می‌کنند دگرگون گردد و خودخواهی و دیگرستیزی و تبعیض که پایه آن سازوکارها است، جای خود را به دیگرپذیری و رواداری مطلوب و زیبایی پسندی دهد. با کمال تاسف در روزگار ما با اینکه جان‌ها به سوی صلح میل کرده است، در عمل چهره جنگ و ستیز و نارواداری را خشن‌تر و غریو درگیری و سرکوب و نادیده انگاشتن حق و حرمت انسان را رساتر می‌بینیم و می‌شنویم. امروز شاهد وضع اسفباری هستیم که در آن اشغال و تجاوز منشا مشروعیت شناخته می‌شود و میلیون‌ها انسان از سرزمین پدری و مادری خود آواره‌اند و بیش از آن تعدادی دست به گریبان فقر و محرومیت و جهل و کمبودهای فراوان مادی و معنوی‌اند. امروز قدرت‌ها هستند که به نام تامین منافع خود ولی درواقع برای حفظ و بسط استیلای مادی و معنوی خود بر عالم و آدم جنگ و بدتر از آن تحقیر ملت‌ها را سرلوحه برنامه‌های خود قرار می‌دهند و نیز حامی بدترین و فاسدترین حکومت‌ها می‌شوند. در مقابل، شاهد رواج موج تروریسم که احیانا با پندارهای باطل و ذهن‌های علیلی آبیاری می‌شود هستیم که شرف و جان انسان‌ها را در همه جا مورد تهدید قرار می‌دهد و تاسف‌آورتر اینکه چون خود را منتسب به دین و حقیقت می‌دانند، علاوه بر جان انسان‌ها به حقیقت دین که زیبایی و صلح و خوبی است، خیانت می‌کنند. امروز بخش قابل‌توجهی از جامعه بشری از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی- که مهم‌ترین آن حق حاکمیت بر سرنوشت است- محرومند و تحت سلطه حکومت‌هایی هستند که به جای تامین حقوق شهروندی آنان، فقط اطاعت آنان را می‌طلبد و به این سان چه در عرصه‌های حیات ملی بسیاری از ملت‌ها و چه در عرصه بین‌المللی حرمت و کرامت انسان نادیده انگاشته می‌شود. رسیدن به صلح واقعی مستلزم گذر از این وضعیت ناگوار و استقرار نظام‌های ملی و بین‌المللی بر پایه کرامت انسانی و شناختن حق آدمیان و برخورداری آنان از زندگی مطلوب مادی و معنوی و ایجاد سازوکارهایی برای تامین این مهم است. باید سرود صلح را نواخت و اندیشمندان و خیرخواهان باید همه تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرند و امیدوارم نشست مبارکی که عزیزان تدارک دیده‌اند راهی استوار در این جهت مهم باشد. برای همه برگزارکنندگان و شرکت‌کنندگان آن همایش میمون آرزوی موفقیت می‌کنم.

باید سرود صلح را نواخت