اعتماد و یارانه
فاطمه جعفرزاده دانشجوی دکترای مدیریت کسبوکار همیشه بین نظریه و عمل فاصلهای وجود دارد. ظهور مسائل از دل جامعه است که این فاصله را ایجاد میکند. فاصله بین ایده و اجرا در طرح انصراف از دریافت یارانهها نیز دیده شد. ترجیح دولت، خروج داوطلبانه مردم از لیست دریافت یارانه بود. طرحی که متاسفانه به دلیل عدم اعتماد ناشی از نبود آگاهی مردم از اثرات مخرب پرداخت یارانه در کشور با استقبال روبهرو نشد. اعتماد بهعنوان یک عامل نامرئی اثر خود را روی تصمیمگیریها، برنامهریزیها و عملکردهای مردم گذاشت.
فاطمه جعفرزاده دانشجوی دکترای مدیریت کسبوکار همیشه بین نظریه و عمل فاصلهای وجود دارد. ظهور مسائل از دل جامعه است که این فاصله را ایجاد میکند. فاصله بین ایده و اجرا در طرح انصراف از دریافت یارانهها نیز دیده شد. ترجیح دولت، خروج داوطلبانه مردم از لیست دریافت یارانه بود. طرحی که متاسفانه به دلیل عدم اعتماد ناشی از نبود آگاهی مردم از اثرات مخرب پرداخت یارانه در کشور با استقبال روبهرو نشد. اعتماد بهعنوان یک عامل نامرئی اثر خود را روی تصمیمگیریها، برنامهریزیها و عملکردهای مردم گذاشت. تبلیغات در زمینه تشویق مردم به انصراف از یارانه که با هدف ایجاد رفتار عقلایی در مردم و افزایش اعتماد مردم به دولت انجام شد راهکاری بسیار مناسب، اما متاسفانه کوتاهمدت بود. بدون شک دولت با یک برنامهریزی بلندمدت میتوانست از طریق انجام کارهای فرهنگی و ایجاد تشکلهای اجتماعی، مردم را در مسیر انصراف از دریافت یارانه قرار دهد. در حقیقت دولت میتوانست با افزایش سرمایه اجتماعی روی توسعه اقتصادی اثر گذاشته و از طریق توسعه اقتصادی نیز میتوانست سرمایه اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد، اما دولت در شرایطی قرار گرفت که نتوانست از زمان برای موفقیت طرح استفاده ببرد. متاسفانه اطلاعاتی که به درست یا غلط در مورد طرح منتشر شد نیز باعث کاهش سطح اعتماد در مردم شد. اما دولت هنوز نیز میتواند با شفافیت اطلاعات و افزایش آگاهی مردم، اعتماد را افزایش دهد. با افزایش کارآیی جامعه که همان تسهیل در مدیریت جامعه است شبکههای اجتماعی با یکدیگر بهراحتی بر اساس هنجارهای اجتماعی ارتباط برقرار میکنند و نیاز به کنترل و پایش مداوم جامعه کاهش مییابد. با افزایش اعتماد مردم به دولت و تصمیمات آن، دولت میتواند عملکرد و کارآیی خود را بهبود داده و باعث رشد اقتصادی شود. متاسفانه بیثباتی سیاسی و اقتصادی، تغییرات مداوم رویهها و برداشتهای سلیقهای از قوانین موجب شکاف بین مردم و دولت و حتی بین افراد شده است که لزوم ترمیم آن توسط دولت جدید و تیم همراهش بر هیچکس پوشیده نیست. از طرفی نقش اعتماد را در خود سامان بخشی فضای کسبوکار نباید دستکم گرفت. با توجه به زنده بودن این پدیده، نقش تکتک افراد جامعه و تعاملات آنها نیز اهمیت زیادی داشته و به جای طراحی سیاستهای کنترلی مداوم میتوان با دریافت سیگنالهای محیطی نسبت به کشف پدیدهها اقدام و راهحلهای مناسب را اتخاذ کرد. بنابراین با توجه به اثرات گسترده میزان اعتماد توصیه میشود که تعداد کم انصرافدهندگان، منجر به عدم توجه دولت به اثر اعتماد و نقش آن در توسعه اقتصادی نشده و شعار اقتصاد و فرهنگ اتخاذ شده توسط مقام معظم رهبری نیز که نشانه تدبیر و هوشیاری ایشان در این برهه زمانی است، در سایه مشکلات اقتصادی به بوته فراموشی سپرده نشود.
ارسال نظر