امکان سنجی توافق ایران و 1+5

سیدجلال دهقانی فیروزآبادی* توافق هسته‌ای مستلزم چند پیش‌شرط و پیش نیاز مهم است. اول، این توافق در گرو آن است که همه طرف‌های مذاکره شرایط موجود را وضعیت باخت -باخت بدانند نه بازی برد - باخت. اگر چه آغاز دور تازه مذاکرات هسته‌ای بیانگر وجود چنین شرایطی برای بعضی از کشورها است، ولی همه آنها لزوما چنین برداشتی از آن ندارند. دوم، وجود یک بن بست متقابل که به ضرر همه طرف‌ها باشد و هزینه‌‌های غیر قابل تحملی را بر آنها تحمیل کند. واقعیت ها بیانگر آن است که همه اعضای گروه ۵+۱ تلقی یکسانی از وجود یک چنین شرایطی ندارند. چون هزینه‌‌هایی که ایران، آمریکا و اروپا از این بن بست هسته‌ای متحمل می‌شوند با هزینه‌‌های روسیه و چین به یک اندازه نیست. همچنین هزینه‌های سه کشور اروپایی نیز همسان و هم وزن نیست.

سوم، مذاکره‌کنندگان باید به این نتیجه رسیده باشند که رهایی از وضعیت نامطلوب فعلی از طریق دیپلماسی مطلوب‌تر از هر گزینه موجود دیگری است. آغاز و استمرار مذاکرات هسته‌ای بیانگر آن است که همه کشورهای عضو ۵+۱ به درک مشترکی از این واقعیت رسیده‌اند. این تلقی و برداشت در روزهای اخیر در بیانات مقامات دولت آمریکا نیز دیده می‌شود.

چهارم، همه مذاکره‌کنندگان باید، دست کم در سطح حداقلی، اهداف و آماج مشترکی از مذاکرات داشته باشند. تایید ماهیت غیر نظامی و تضمین آن از طریق سازوکارهای اطمینان بخش دو هدف مشترک ایران و گروه ۱+۵ است. البته آنها در مورد سازوکارها و ابزارهای تضمین کننده اختلاف نظر دارند. از قضا همین امر باعث عدم توافق در ژنو ۲ شد.

پنجم، یک منطق توافق ممکن، دست کم به صورت تلاقی منافع حداکثری یک طرف با منافع حداقلی طرف دیگر، باید وجود داشته باشد. واقعیت مذاکرات ژنو ۲ نشان‌دهنده آن است که مهم‌ترین موضوع مذاکراتی، از یک سو و علت عدم حصول توافق، از سوی دیگر، شکل نگرفتن این منطقه توافق بوده است. چون بعضی از کشورها و این بار فرانسه حاضر به پذیرش منافع حداقلی ایران که بر حسب غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران تعریف می‌شود نیستند.

ششم، همه مذاکره‌کنندگان باید مذاکرات هسته‌ای را بازی با حاصل جمع جبری مضاعف بدانند نه حاصل جمع جبری صفر. در ظاهر همه کشورهای ۵+۱ این گونه وانمود می‌کنند که یک چنین برداشتی از مذاکرات دارند. اما رفتار بعضی از آنها نشان از تلقی بازی با حاصل جمع جبری صفر دارد.

رویکردهای مذاکراتی

راهبرد مذاکراتی طرف‌های مذاکره کننده نیز نقش تعیین کننده‌ای در امکان حصول به توافق هسته‌ای بین ایران و ۵+۱ دارد. به طور کلی به سه رهیافت قدرت محور، منفعت محور و حل مشکل در مذاکرات بین‌‌المللی می‌توان اشاره کرد.

در رهیافت قدرت محور، مذاکرات به صورت سناریوهای منازعه میان بازیگرانی که اهداف ناسازگار دارند تلقی و تعریف می‌شود. ابزار و منابع قدرت، به ویژه قدرت سخت، نقش اساسی در تعیین نتایج مذاکرات دارد. به گونه‌ای که نتایج مذاکرات به قدرت و توانمندی طرف‌های مذاکره کننده بستگی مطلق دارد. در این رهیافت مذاکراتی، از سه راهبرد و تاکتیک اجبار، دست بالا گرفتن و امتیاز دهی قطره چکانی استفاده می‌شود.

رهیافت مذاکراتی منفعت محور، مبتنی بر تصمیم‌‌گیری عقلانی بر حسب محاسبه هزینه فایده است. در این رویکرد، به جای ابزار قدرت بر اهداف و منافع معقول و ممکن و چگونگی تامین آن تاکید می‌شود. به گونه‌ای که نتایج مذاکرات تابع قدرت صرف نیست؛ بلکه مهارت‌های مذاکراتی و ویژگی‌های شخصی و حرفه‌ای مذاکره‌کنندگان نیز نقش تعیین کننده‌ای در فرآیند و برآیند مذاکرات دارد. مذاکره‌کنندگان در چارچوب یک بازی برد - برد و یک فرآیند چانه زنی پیچیده تلاش می‌کنند تا ضمن تامین منافع حداکثری خود دست کم منافع حداقلی طرف مقابل نیز تضمین کنند.

در رهیافت مذاکراتی حل مشکل نیز مذاکره به مثابه بازی برد - برد تلقی می‌شود. در این رویکرد، هدف اصلی مذاکره‌کنندگان حل معضل و معمایی است که برای همه آنان پر هزینه و نامطلوب است. در این رویکرد، بر شناسایی معضل و مشکل، یافتن منافع متقابل و چگونگی ارتباطات تاکید و تمرکز می‌شود.

روند مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه ۱+۵ نشان می‌دهد که رهیافت مذاکراتی این گروه از رویکرد قدرت محور صرف به سوی رهیافت حل مشکل نسبی حرکت کرده است. اما با وجود این، می‌توان ادعا کرد، رهیافت مذاکراتی کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا، رهیافتی تلفیقی است. به گونه‌ای که کشورهای اروپایی و آمریکا به طور همزمان و توامان از راهبردها و تاکتیک‌های اجبار، دست بالا گرفتن، امتیازدهی قطره‌ای، از یک سو و تشویق و ترغیب و اقناع ایران بر پایه تعیین و تعریف منافع مشترک، از سوی دیگر، سود می‌برند. از این‌رو، امکان توافق هسته‌ای مستلزم غلبه‌ رهیافت‌‌های منفعت محور و حل مشکل بر رویکرد قدرت محور در مذاکرات است. در غیر این صورت دستیابی به یک توافق متوازن زود هنگام دور از دسترس است.

راهکارهای مذاکراتی

برای موفقیت در مذاکرات هسته‌ای و حصول به یک توافق قابل قبول این راهکارها را می‌توان ارائه داد. اول، عدم تعجیل در رسیدن به توافق. مذاکرات دیپلماتیک به ویژه در حوزه‌‌های راهبردی که منافع حیاتی در میان است، زود بازده نیست. از این رو، نباید به گونه‌‌ای رفتار کرد که طرف مقابل چنین احساس کند که ایران نیاز فوری و فوتی به حل و فصل پرونده هسته‌ای دارد.

دوم، پرهیز از تقلیل گرایی در مذاکرات هسته‌ای. مذاکرات هسته‌ای را نباید به چانه‌زنی و توافق صرف با آمریکا فروکاست. چون پرونده هسته ‌ای ایران کثیرالاضلاع بوده و آمریکا تنها یک ضلع آن را تشکیل می‌دهد. سوم، عدم تقلیل کل سیاست خارجی کشور به مذاکرات هسته‌ای. برای موفقیت در مذاکرات هسته‌ای نباید تمام سیاست خارجی را صرفا به این موضوع تقلیل داد. چون چگونگی قدرت نمایی ایران در سایر عرصه‌‌های سیاست خارجی نیز تاثیر مستقیمی بر نتایج مطلوب در مذاکرات هسته‌ای دارد.

چهارم، فعال کردن دیپلماسی منطقه‌‌ای همه جانبه. پرونده هسته‌‌ای کشور اگر چه در سطح بین‌المللی تکوین یافته و مدیریت می‌شود ولی از ابعاد بسیار مهم منطقه‌‌ای نیز برخوردار است.

‌پنجم، ایجاد و فعال کردن ساختارهای دیپلماتیک خارج از ۵+۱ در چارچوب دیپلماسی فعال دو و چند جانبه. به ویژه فعال‌سازی گروه نم در مذاکرات هسته‌ای به موازات ۵+۱ حائز ارزش و اهمیت است.

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی

منبع:دیپلماسی ایرانی