نگرانی عربستان از تحرکات دیپلماتیک ایران دلیل بروز خشونت‌های سیستان و بلوچستان

احمد موثقی * رخ دادن حادثه تروریستی ترور موسی نوری قلعه نو، دادستان زابل کمتر از دو هفته پس از حادثه سراوان می‌تواند در قالب فعالیت‌های گروه‌های سلفی در منطقه مرزی سیستان و بلوچستان تلقی شود. این گروه‌های سلفی رسما اعلام می‌کنند که سایت فعالیتشان کشور پاکستان است و نکته اینجاست که پیوند این گروه‌ها با کشور عربستان در فعالیت‌های این‌گونه معنا می‌یابد. در واقع این دولت نوازشریف است که با عربستان ارتباط و پیوند نزدیک دارد. نواز شریف کسی است که در زمان ضیاء الحق که متحد کلیدی عربستان بود فعالیت خود را آغاز کرد و از آن زمان به این سو، عربستان حامی اصلی کشور پاکستان به حساب می‌آید. در واقع می‌توان گفت در تشکیل پاکستان با نام اسلام آنچه به‌عنوان چالش مطرح بود، چالش بین دین و دولت بود که عملا گروه‌های بنیادگرا را به عنوان نمایندگان دین فعال کرد. روی کار آمدن ذوالفقارعلی بوتو در دهه ۱۹۷۰ در پاکستان، که موقعیت افراطیون را به خطر انداخت، کافی بود تا آنان را حامی کودتای ضیاءالحق کند. بنا بر مصلحت اندیشی ضیاء الحق، این گروه‌ها به دولت پاکستان راه یافتند و اسلام سیاسی را با استفاده ابزاری از دین به راه انداختند تا از فعالیت این گروه‌ها علیه اهداف خاص استفاده نمایند؛ به کار گیری خشونت سازمان یافته که عقبه آن به ارتش پاکستان و پیوند آن با عربستان باز می‌گردد. حال این گروه‌های بنیادگرا بودند که پس از این اتفاق، در رقابت با ایران پس از انقلاب، فعال شدند. حوادثی این‌گونه نظیر حادثه سراوان و ترور دیروز دادستان زابل به مسائل مذکورفی‌مابین دو کشور عربستان و پاکستان بازمی‌گردد. این دو، کشورهای کلیدی نشر سلفی‌گری‌اند که با اهداف سیاسی وارد عمل می‌شوند. تغییرات به وجود آمده در دولت و تیم دیپلماتیک ایران پس از استقرار دولت یازدهم و به تبع آن افزایش احتمال نزدیکی ایران با غرب و از سوی دیگر انصراف آمریکا از حمله نظامی به سوریه که به‌عنوان علائمی از تغییرات خاورمیانه به حساب می‌آیند، عربستان و اسرائیل را به نگرانی عمیق فرو برده است. حال این عربستان است که با این نگرانی، به شدت سیاست تقویت گروه‌های افراطی را برای رفع نگرانی خود در منطقه دنبال می‌کند. نمونه آن اقدامات بندر بن سلطان دبیر شورای امنیت ملی عربستان در ایجاد تنش‌های مذهبی در منطقه است. حال آنکه این گونه اقدامات در تجهیز گروه‌های رادیکال و افراطی سوریه، عراق و پاکستان از سوی عربستان، برای این کشور هزینه‌های زیادی در بر دارد. عربستان با رویکردهای افراطی، خواهان آن است که ایران را کشوری ناامن و دارای تضادهای فراوان داخلی جلوه دهد؛ بنابراین درصدد تحریک جریانات رادیکال در ایران است تا به زعم خود بتواند تلاش‌های دیپلماتیک کشور را در سطح بین‌المللی خدشه دار سازد. دولت پاکستان را نمی‌توان دولتی به شمار آورد که بر تعهدات خود پایبند باشد؛ دلیل این امر آن است که دولت پاکستان، دولتی ورشکسته و نیازمند به حمایت‌های خارجی از جمله عربستان است. از سوی دیگر نارضایتی شیوخ منطقه از ظهور دوباره ایران به‌عنوان قدرت در منطقه خاورمیانه می‌تواند دلیلی بر تقویت گروه‌های افراطی و به دنبال آن اقدامات تروریستی این‌گونه باشد. در نگاهی دیگر به این ماجرا می‌توان به عملکرد ضعیف ایران در بهبود وضعیت معیشتی مناطق مرزی اشاره کرد که بستری را برای سربازگیری این گروه‌های سلفی در این مناطق ایجاد کرده است؛ بنابراین می‌توان گفت که این عملکرد ضعیف بر حادث شدن این اتفاقات تروریستی به صورت غیر‌مستقیم دامن زده است. * استاد دانشگاه تهران و کارشناس جنبش‌های اسلامی