فلاحت پیشه در گفتوگو با «دنیایاقتصاد»:
قدرت جنبش ضد تحریم در غیردولتی بودن است
دنیای اقتصاد- زینب موسوی: حدود شش سال است که جمهوری اسلامی ایران و به ویژه مردم، با تحریمهای بیش از پیش جدی غرب، دست و پنجه نرم میکنند. مقابله با این وضعیت برای دولت هزینههای گزافی داشته است. آنچه در این راستا به کمک دولت میآید حمایت مردم از طریق مقاومت آنها در برابر هزینههای کمرشکن ناشی از تحریمها است، اما توجه به این نکته لازم است که این نوع واکنش جنبه انفعالی دارد بنابراین تاکنون نتوانسته است سیمای ضدانسانی تحریمها را از بین ببرد. اینجا است که اهمیت جنبشهای مدنی در تامین خواستهها در عرصه بینالمللی و بهخصوص در داخل کشورها بیش از پیش مشخص میشود.
دنیای اقتصاد- زینب موسوی: حدود شش سال است که جمهوری اسلامی ایران و به ویژه مردم، با تحریمهای بیش از پیش جدی غرب، دست و پنجه نرم میکنند. مقابله با این وضعیت برای دولت هزینههای گزافی داشته است. آنچه در این راستا به کمک دولت میآید حمایت مردم از طریق مقاومت آنها در برابر هزینههای کمرشکن ناشی از تحریمها است، اما توجه به این نکته لازم است که این نوع واکنش جنبه انفعالی دارد بنابراین تاکنون نتوانسته است سیمای ضدانسانی تحریمها را از بین ببرد. اینجا است که اهمیت جنبشهای مدنی در تامین خواستهها در عرصه بینالمللی و بهخصوص در داخل کشورها بیش از پیش مشخص میشود. شکلگیری جنبش ضدتحریم در کشورکه به دنبال نقشآفرینیهای بیشتر در عرصه بینالمللی در راستای فشار به تحریمکنندگان ایران است این روزها بسیاری از نخبگان و مردم را با خود همراه کرده تا ضمن توانمند ساختن خود، مطالبات بحق مردم ایران را در این زمینه به جامعه جهانی انعکاس دهد و از میزان تحریمها و آسیبهای ناشی از آن بکاهد. این جنبش در واقع دعوتی است از مردم، افکار عمومی و نهادهایی که هدفشان منافع مردم است. حشمتالله فلاحت پیشه نماینده مجلس هشتم و کارشناس مسائل سیاسی به سوالات ما درباره ماهیت و کارکرد جنبش ضدتحریم در ایران پاسخ میدهد.
***
نظرتان درباره شکلگیری جنبش ضد تحریم که از دل نخبگان جامعه بیرون آمده تا به تحریمهای ناعادلانه علیه ایران اعتراض کنند، چیست؟
جنبشهایی از این دست که در قالب کمپینها در ایران شکل میگیرد و نخبگان را درکنار مردم برای اعتراض به احکام ناعادلانه قرار میدهد، نشان دهنده تفاوت جدی و اساسی ایران به عنوان کشوری متمدن با سایر کشورهایی است که به نوعی هدف تحریم قرار گرفتهاند. مردم ایران به واسطه فرهنگ غنی شان در مسائل مختلف از کیان وطن دفاع کردهاند و تاریخ را میتوان در این زمینه گواه گرفت. به طور کلی میتوان گفت ایرانیها در طول تاریخ هرجا نیشتر تهدید خارجی گریبانگیرشان شد، به سلاح وحدت ملی مسلح شدند.
اهمیت شکلگیری جنبش ضد تحریم در ایران زمانی آشکار میشود که طیفی افراطی در ایالات متحده آمریکا تلاش کردند تحریم علیه ایران را به نقشی روی سنگ تبدیل کنند تا اثر آن بر ملت ایران پاک شدنی نباشد و میتوان گفت آنها سعی کردند ماهیتی جدا برای تحریم علیه ایران تعریف نمایند.
در کنگره آمریکا به این نکته اشاره شد که تحریمها به خاطر فعالیت ایران در زمینه هستهای است و البته به تازگی علت دیگری برای این تحریمها تراشیدهاند و آن بهانهای است که تحت عنوان نقض حقوق بشر به ایران نسبت میدهند.
آنچه واضعان این تحریمها در نظر دارند این است که اولا به معیشت مردم آسیب بزنند و ثانیا راهبرد ضد توسعهای علیه ایران را در پیش گیرند. این دو را میتوان به عنوان اهداف اساسی تحریمکنندگان در نظر گرفت. به طور کلی تحریمها با این هدف تدوین میشوند که مردم را از معیشت ساقط کنند و به نیازهای فناوری، صنعتی و ارتباطی آسیب بزنند.
با توجه به اینکه نخبگان آغازکننده این جنبش بودهاند و اهداف و برنامههای آن نیز توسط این گروه تدوین شده است به نظر شما چگونه میتوان پیوندی میان مردم و نخبگان در این جنبش ایجاد کرد و مردم را در این جنبش سهیم ساخت؟
شاید اگر کمی دقیقتر به مساله اعتراض به تحریمهای ناعادلانه در ایران بنگریم به این نتیجه برسیم که این جنبش حالا نه به شکلی که الان در حال فعالیت است، بلکه به صورتهای مختلف ابتدا از سوی مردم شکل گرفته است.
می شود به مصداقهایی از این حرکت مردمی اشاره کنید؟
بله. مقاومت مردم دربرابر تحریمها خیلی وقت است که شروع شده است. در طول شش سالی که تحریمها علیه ایران به صورت جدی پیگیری میشود و تهدیدی برای پیکره اقتصادی کشور و معیشت مردم شده است، این مردم بوده اند که در وهله اول در مقابل این تهدید ایستادگی و تلاش کردند تا جایی که امکان دارد دربرابر آن مقاومت کنند.
مصداق بارز آن را میتوان در حضور مردم در انتخابات ریاستجمهوری یا راهپیماییها دید. اینها همه صدای وطن دوستی مردم است و اینکه نشان دهند با همه تهدیدها که به صورتهای مختلف ازجمله تحریم رخ مینماید. سرمایه اجتماعی ایران همراهی ملت و وحدت آنان دربرابر تهدیدها و در رسیدن به اهداف است.
چه تریبونی در جهان میتواند از صدای اعتراض جمعی یک ملت رساتر باشد؟ از نظر من مردم آغازکننده راه برای مبارزه با تحریمها بودهاند و حالا باید گفت که نخبگان هم به مردم پیوستند و همراه آنان شدند و جنبشی را شکل دادند تا از مجامع جهانی بخواهند به این اقدامات ظالمانه پایان دهند.
ارزیابی شما از سطح رایزنیهای این جنبش و تاثیرگذاری با توجه به تاثیری که جنبشهای مدنی بر روند سیاسی و اقتصادی دارند، به چه میزان است؟
رفتار مقامات آمریکایی در سفر اخیر رییسجمهور ایران به نیویورک نشان میدهد که جنبش ضدتحریم، تاثیر خود را بر معادلات غرب نسبت به ایران گذاشته است. اینکه اوباما طی تماس تلفنی اش با حسن روحانی با زبان احترام با طرف ایرانی درباره منافع ملی دوکشور صحبت کند، دستاورد بزرگی است که میتوان گفت بخش قابل توجهی از آن مدیون مقاومتهای مردم دربرابر سیاستهای تحریمی و همچنین تلاش نخبگان در شکل دهی به جنبش مدنی ضدتحریم در شکل فعلی آن است.
سابق بر این، شاهد بودیم که غربیها و به ویژه آمریکا، در تلاش بودند که به نوعی تحریمها علیه ایران را توجیه کرده و بگویند که هدف تحریم مردم نیستند بلکه دولت و به طور کلی حکومت جمهوری اسلامی ایران است. اما این فقط یک توجیه بود و همه بر این امر واقفند که تحریم ناعادلانه ابتدا معیشت مردم را هدف میگیرد و بعد به اهداف بالاتر خود که همان اهداف ضدتوسعهای است دست مییابد. هدف کلی تحریمها تاراج منابع ایران است.
تحریم کنندگان در برهههای مختلف و به بهانههای متفاوت احکام مختلفی را علیه ایران از دادگاهها گرفتند که کاملا ناعادلانه است و مواردی است که میشود در سطح بینالمللی کار کرد.
به اعتقاد من اگر این جنبشها نظیر جنبش ضد تحریم، در جهت منافع ملت و به صورت ایجابی و نه سلبی حرکت کند موفقتر خواهد بود و میتواند سریعتر به اهداف خود برسد.
همچنین این جنبش میتواند در عرصه بینالمللی ایرانیان را حول و حوش این موضوعات وحدت بخش جمع کند؛ مثلا در مواردی که باید از حقانیت جمهوری اسلامی ایران دفاع شود؛ به طور مثال میشود از مساله خلیج فارس یاد کرد یا دفاع از حقوق قربانیان ایرانی از جمله جانبازان شیمیایی و دفاع از حقوق زیست محیطی که بر اثر استفاده بمبهای شیمیایی توسط صدام در ایران نقض شد.
این جنبش به طور حتم قادر خواهد بود در جهت انعکاس هرچه بیشتر فعالیتهای بینالمللیاش علیه تحریم، با فراهم کردن سخنگو برای خود یا درنظر گرفتن رسانه برای انعکاس مواضع خود گام بردارد و البته این امر منوط و مشروط است به اینکه جنبش وارد فاز انحرافی نشود و حاشیه بر متن غلبه نکند و به این نکته توجه کند که ایران کشوری ست پر از مشکل و چالش و جنبش باید به سوی حل مشکل گام بردارد نه آنکه بدون توجه به اصول خود به انحراف کشیده شود و خود به چالش تبدیل گردد.
رویکرد دیپلماسی عمومی که بر اهداف این جنبش حاکم است چگونه میتواند در مسائل سیاسی و اقتصادی به ویژه در سطح بین المللی به عنوان بازوی دولت عمل کند، اما به ورطه دولتی شدن نیفتد و در عین حال استقلال و مرز خود بادولت را حفظ کند؟
من معتقدم جنبش ضد تحریم میتواند همراهی موضوعی و موضعی با دولت داشته باشد، اما باید دقت داشت که قدرت این جنبش در غیردولتی بودن آن است. جنبش ضدتحریم یک جنبش مدنی ست و دولتی شدن از آسیبهای جنبشهای مدنی محسوب میشود. این جنبش باید در غالب NGO و یک نهاد مستقل مدنی کمک دولت باشد و در عین حال مراقبت کند تا دولتی نشود و به عنوان یک NGO در سطح بینالمللی عمل کند.
توان جنبش در غیردولتی بودن آن است و تنها کاری که میتواند انجام دهد این است که وارد فاز تقابلی با دولت ایران نشود و در حوزههای مختلف بر اساس منافع ملت ایران به حوزهها و اهداف مشترک برسند و موضوعسازیهای مثبت را شکل دهند.
به نظر من مشکل تحریم که ناشی از یک سیاست خصمانه ضد بشری ست با به راه افتادن این جنبشها که نشأت گرفته از روح ایرانی است، میتوان صدای انزجار مردم را از تحریمهای ناحق علیه کشور به گوش جهان رساند و درمقابل شاهد تغییر رفتار و رویکرد از سوی مقامات کشورهای تحریمکننده بود؛ چه آنکه اثر این جنبش را در سفر حسن روحانی رییسجمهوری و تغییر لحن ایالات متحده نسبت به ایران شاهد بودیم.
ارسال نظر