دکترسیداحمدعلی عاملی حجت‌الاسلام والمسلمین جناب دکتر حسن روحانی، رییس‌جمهوری منتخب ایران که در مبارزات انتخاباتی شعار خود را «نجات اقتصاد ایران» عنوان کرده است، وقوف خود را بر شرایط ناخوشایند اقتصاد کشورمان آشکار کرده و با بیان اینکه اقتصاد ایران نیاز به نجات دارد، تاکید می‌کند: مشکلات اقتصادی پیچیده شده است و وضعیت اقتصادی ایران مثل شرایط بیماری است که دچار حال وخیم است و فرصت کمی برای نجات او داریم. دیدگاه‌های اقتصادی دکتر حسن روحانی رییس‌جمهور منتخب ایران در بلندمدت توسعه اقتصادی و در کوتاه مدت افزایش قدرت خرید خانوارها، رشد تولید ملی، افزایش کافی سرمایه‌گذاری، اجرایی شدن سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و بهتر شدن فضای کسب‌وکار عنوان شده است. وی معتقد است در کوتاه مدت، بهتر شدن وضع اقتصادی مردم باید با افزایش قدرت خرید خانوار و کم شدن فاصله درآمدی دهک‌های بالا و پایین محقق شود.

او دستیابی به این اهداف را در گرو تولید ثروت ملی و توزیع عادلانه آن می‌داند. حسن روحانی بر این باور است که اگر ثروت ملی تولید نشود، باید فقر توزیع شود. وی می‌گوید: تولید ثروت ملی باعث افزایش درآمد واقعی سرانه می‌شود. روحانی مقصود اقتصادی دولت تدبیر و امید را در دوره ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، افزایش درآمد واقعی خانوار ایرانی و افزایش عایدی‌های مستقیم و غیرمستقیم اقشار کم‌درآمد برشمرده است. حسن روحانی به توزیع بهینه و هدفمند یارانه‌ها، کنترل نقدینگی و تورم، افزایش رشد اقتصادی و کاهش واردات اعتقاد دارد.

دکتر حسن روحانی گفته است با توجه به آثار مخرب تورم در اقتصاد خانوار و در سطح ملی، مهار تورم با جدیت و با چهار روش در «دولت تدبیر و امید» دنبال خواهد شد.

هدف این است که در بخش اقتصادی، آرامش به مردم داده شود و مردم برای کالاهای اساسی خود نگران نباشند.

وی تاکید کرده است که ما باید به نحوی حرکت کنیم که وضع مالی مردم خوب شود تا مالیات دهند و در واقع به سمتی برویم که دست دولت به سمت ملت دراز باشد نه برعکس آن. این رویکرد که اقتصاد جامعه را در دستان مردم کشور تصویر می‌کند و دولت را وابسته به درآمد و کار مردم می‌داند؛ نکته نادیده گرفته شده در اقتصاد ایران از زمان پیدایش نفت بوده است، اما دستیابی به وضعیت مطلوب مورد اشاره آقای روحانی از چه طریق ممکن است؟

بد نیست به عنوان مدخل بحث به نقل قولی از جناب آقای دکتر روحانی در همان مجلسی که از نجات اقتصاد ایران سخن گفته بودند، ارجاع دهیم: «واردات انگور از آرژانتین و انار و سیر از چین نشان دهنده این است که اقتصاد مقاومتی در شعار بوده و نه در عمل.»

اقتصاد ایران در شرایط کنونی تولیدمحور نیست و بخش نامولد بسیار گسترده شده است و هزینه فرصت منابع را برای فعالیت‌های مولد و سرمایه‌گذاری‌های اساسی افزایش داده است. درآمد عوامل فعال در بخش نامولد بسیار بالا است و با درآمد کسانی که دربخش مولد فعالیت دارند قابل مقایسه نیست. سیاست‌های اقتصادی دولت هم در سال‌های گذشته به تقویت این بخش و تضعیف بخش مولد منجر شده است.

شوک درمانی‌ها، تورم‌های لجام گسیخته ناشی از آن به شدت اقتصاد را بی‌ثبات کرده است و بخش قابل ملاحظه‌ای از درآمد عوامل مولد و حقوق بگیران را به عوامل نامولد انتقال داده است. این امر باعث شده است که تعداد زیادی از خانوارها به زیر خط فقر سوق پیدا کنند. بسیاری از کارآفرینان از کارهای مولد پرمخاطره روگردان شوند و به دنبال آن اشتغال کاهش و بیکاری گسترش یابد و از این ناحیه علاوه بر موارد یاد شده، فقر هم در کشور تشدید شود.

برای حل مشکل بیکاری، تورم و گرانی باید تولید را تقویت و بخش نامولد را محدود کرد، به عوامل قیمت‌گذار که به صورت دلخواه قیمت‌های خود را افزایش می‌دهد نظارت کرد و با نظارت بر نظام بانکی و بودجه و شفاف ساختن آنها ثبات را به اقتصاد بازگرداند. در اینجا لازم است ذهنیت مردم را هم به سمت تولید و روگردانی از فعالیت‌های نامولد جهت داد. مشکل بیکاری و فقرزاییده ضعف بنیه تولیدی کشور است. سیاست‌های تجاری، سیاست‌های پولی و بودجه‌ای، سیاست‌های ارزی، سیاست‌های بانکی همه و همه باید در خدمت تولید باشند.

ظرفیت کشاورزی ما بسیار بیشتر از آن چیزی است که در حال حاضر مورد بهره‌برداری است. بر این اساس لازم است با ارتقای فناوری و بهبود نظام توزیع و تعاونی‌های فروش از این بخش مهم اقتصاد حمایت کرد و محصولات آن را برای بازارهای صادراتی و داخلی رشد داد.

لذا انضباط پولی، بودجه‌ای، تقویت بخش تولید و محدود کردن بخش نامولد و ثبات قیمت‌های کلیدی و نظارت موثر بر آنها در اقتصاد است که معضل بیکاری و فقر را ریشه‌کن می‌کند و رفاه انبوه فعالان زحمتکش در اقتصاد را بالا می‌برد.

همه موارد فوق‌الذکر توصیه‌های راهبردی و اقتصادی است که جناب آقای دکتر روحانی پیوسته در اظهارات تبلیغاتی و در تبیین رویکرد اقتصادی دولت اعتدال و تدبیر اعلام داشته‌اند که قاعدتا تیم اقتصادی کابینه ایشان هم این چنین می‌اندیشند و به حول و قوه الهی در عمل نیز چنین خواهند کرد.

اما راهکاری که چه در مقام کلام بیاید یا نیاید، عنایت هر تیم یا فرد تصمیم‌گیر در اقتصاد کشور بهره‌برداری از اقتضای فطری مخاطبین تاثیرگذار در تصمیمات دولت آینده است.

همه نیک می‌دانند جذب منفعت و دفع ضرر در باطن و فطرت هر موجود ذی‌روحی از سوی خالق یکتا به ودیعه نهاده شده است که شاید اگر شرط لازم نباشد، شرط کافی حفظ حیات آنها است.

انسان اشرف این مخلوقات هم بهتر می‌داند و هم بهره‌برداری می‌کند که این خود راهکار عملی دولت آینده می‌تواند باشد، چون هدایت این امور عمدتا در اختیار تصمیم‌سازان دولت آینده و به‌خصوص تیم اقتصادی آن است که البته آنها نیک می‌دانند که:

اگر تخصیص منفعت به تولید و کارهای مولد باشد، شاه‌بیت سیاست‌های حمایتی دولت یازدهم از بخش مولد و زمینه‌ساز توسعه پایدار در اقتصاد کشور خواهد شد (به جای اینکه مثل گذشته، سود در مشاغل غیرمولد که هم باعث بیکاری، تورم و گرانی افسار گسیخته شده بود).

دکتر روحانی در مبارزات انتخاباتی خود نگرش خود را به مشکلات اقتصادی آشکار کرده و نشان داده است که گذر از شرایط فعلی را عمدتا از طریق تقویت بخش تولید دنبال می‌کند. وی در یکی از سخنرانی‌ها با بیان اینکه کشور ما معدن الماس است، گفته بود: فکر یک مدیر صاحب نظر و تجربه میلیاردها ارزش برای کشور خلق می‌کند. فارغ‌التحصیل بیکار نباید وجود داشته باشد. ایجاد شغل نباید با وام باشد که بیکار تبدیل به بیکار بدهکار خواهد شد. همین کارخانه‌های موجود در کشور اگر به جای ۲۰ درصد توان با ۶۰ درصد توان کار کنند بخش عظیمی از مشکلات اشتغالزایی در کشور برطرف می‌شود و این تحول تابعی از متغیرهای اقتصادی ناشی از مشی اصلاحی دولت و دولتمردان و به‌خصوص تیم اقتصادی آن خواهد بود.

آنچه در این مقطع بیش از هر چیز اهمیت دارد، تشکیل تیم اقتصادی دولت از افرادی است که در این نگرش با رییس‌جمهور منتخب هم‌موضع باشند. تولید ملی که طی سالیان گذشته به نفع بخش‌های غیرمولد قربانی شده بود، نیازمند عزم جمعی و همسویی کلی وزارت اقتصاد، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی و... است که سنگ بنای این همسویی، امروز باید توسط رییس‌جمهور با انتخاب افرادی گذاشته شود که راه نجات اقتصاد ایران را تقویت تولید ملی می‌دانند.