سیدجلال دهقانی فیروزآبادی* ۱. باور به گفتمان انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر اینکه یک تحول سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عظیمی در ایران بود، یک گفتمان فراگیر است که در جمهوری اسلامی ایران تعین یافته است. به طوری که جمهوری اسلامی ایران در چارچوب این گفتمان رفتار می‌کند. در قالب این گفتمان کلان، که بر پایه دین مبین اسلام شکل گرفته است، خرده گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز تعریف می‌شود. بر مبنای سیره عملی حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، گفتمان انقلاب اسلامی و پیرو آن گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، آرمان گرایی واقع بین است. به گونه‌ای که جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی دارای آرمان‌های انسانی، اسلامی، انقلابی و ایرانی است که به صورت واقع بینانه و براساس واقعیت‌های داخلی و خارجی آنها را پیگیری می‌کند. ۲. التزام به گفتمان اعتدال

گفتمان اعتدال در سیاست خارجی به معنای جمع عملی بین آرمان خواهی و واقع بینی می‌باشد. به این معنا، گفتمان اعتدال در چارچوب گفتمان کلان انقلاب اسلامی قرار می‌گیرد. ازاین رو، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی در سطح نظری متضمن سه عنصر خردگرایی و خردورزی، واقع بینی و واقع نگری و آرمان‌خواهی است. این سه عنصر گفتمان اعتدال نیز برحسب سه اصل عزت، حکمت و مصلحت تعریف و تعقیب می‌شود. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران باید به گفتمان اعتدال و عناصر و اصول سه‌گانه آن پایبند باشد.

۳. برخورداری از تفکر استراتژیک

جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس در عرصه سیاست خارجی با مسائل و موضوعات راهبردی روبه‌رو بوده است. اما در شرایط فعلی این موضوعات راهبردی شدت کمّی و کیفی بیشتری یافته است. به گونه‌ای که بسیاری از مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارای اهمیت، ارزش و ماهیت راهبردی می‌باشد. ازاین رو، کسی که سکان دیپلماسی کشور را به دست می‌گیرد باید دارای تفکر و ذهن راهبردی باشد تا بتواند ضمن درک عمیق شرایط و مسائل راهبردی کشور آنها را به درستی مدیریت و هدایت کند.

۴. داشتن دکترین سیاست خارجی

با عنایت به ماهیت راهبردی مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و شرایط خاص منطقه‌ای و بین‌المللی، وزیر امور خارجه دولت یازدهم باید دارای چشم‌انداز و دکترین مشخصی در سیاست خارجی باشد. یعنی وی باید در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان اعتدال، دارای ایده‌ها و اندیشه‌های راهبردی معطوف به عمل باشد؛ به طوری که برمبنای این منظومه فکری عملی وزارت خارجه را به گونه‌ای مدیریت و هدایت کند که آرمان‌ها و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با کمترین هزینه و بیشترین فایده تعقیب و تامین شود.

۵. داشتن طرح و برنامه مدون

وزیر امور خارجه افزون بر این باید برای عملی کردن دکترین سیاست خارجی دارای طرح و برنامه مدون باشد. به طوری که در این برنامه، با توجه به ماهیت و اهمیت موضوعات سیاست خارجی، فرصت‌ها و چالش‌ها، مقدورات و محذورات، اهداف و چگونگی تعقیب و تامین آنها تعیین و اولویت‌بندی شود. برای نمونه، یکی از مهم‌ترین مسائل و اولویت‌های سیاست خارجی دولت یازدهم برچیدن تحریم‌ها است، ولی چگونگی تعقیب و تحقق این هدف مستلزم طرح و برنامه عملیاتی مشخص و مدون است.

۶. پیشینه و تجربه دیپلماتیک حرفه‌ای

یک دیپلمات حرفه‌ای برای کارگردانی منافع متعارض در عرصه بین‌المللی، باید دارای توانایی‌های شخصیتی و حرفه‌ای دیگری باشد. نخست، وی باید درک درست و عمیقی از منافع، اهداف و قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. دوم، یک دیپلمات حرفه‌ای باید شناخت کامل و واقعی از منافع، اهداف، توانایی‌ها و راهبرد دیگر بازیگران بین المللی داشته باشد. سوم، برخورداری از عقل ارتباطی. اگرچه معمولا عقلانیت در سیاست خارجی بر پایه عقل ابزاری تعریف می‌شود که البته ضروری و لازم است، اما یک کارگزار سیاست خارجی در کنار آن باید صاحب عقل ارتباطی نیز باشد؛ عقل ارتباطی یعنی توانایی و قدرت ارتباط و تعامل با دیگران جهت تبیین، تعقیب و تامین اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. چهارم، برخورداری از عقل استدلالی به معنای توانایی موجه‌سازی اهداف و رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی برمبنای هنجارهای مشروع و مقبول بین‌المللی جهت اقناع سایر بازیگران و افکار عمومی جهان. پنجم، داشتن دانش سیاسی و دیپلماتیک در تراز بین‌المللی. دیپلماسی، اگر چه در عمل یک فن و هنر به شمار می‌رود، ولی امروزه خود یک حوزه معرفتی و دانش تخصصی است.

۷. توان مدیریت بحران

ازآنجا که بسیاری از مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی ماهیت بحرانی دارد، وزیر امور خارجه کشور برای هدایت آنها باید از توان و قابلیت مدیریت بحران برخوردار باشد. مدیریت بحران خود نیز مستلزم توان و قدرت مذاکره و چانه‌زنی جهت حل و فصل مسالمت‌آمیز منازعات است. به ویژه وزیر امور خارجه باید در عمل قدرت و توان مدیریت بحران خود را نشان داده باشد. چون سیاست خارجی کارگاه آموزشی و عرصه آزمون و خطا نیست.

۸. اعتبار و وجاهت داخلی

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در دولت یازدهم باید از اعتبار و وجاهت داخلی کافی برخودار باشد. به گونه‌ای که کلیه نهادها و ساختارهای دخیل در سیاست خارجی درمورد توانایی‌ها و شایستگی‌های مدیریتی و دیپلماتیک وی اتفاق نظر داشته باشند. زیرا، در شرایط کنونی فردی می‌تواند از تمام ظرفیت‌های کشور برای هدایت دستگاه دیپلماسی استفاده بهینه کند که در مورد وی نوعی اعتماد و اجماع داخلی وجود داشته یا قابل شکل گیری باشد.

۹. اعتبار و وجاهت بین‌المللی

وزیر امور خارجه افزون بر اعتبار و اجماع داخلی باید از اعتبار و وجهه مثبت بین‌المللی نیز برخوردار باشد. به گونه‌ای که وی بتواند در پرتو این اعتبار و پرستیژ بین‌المللی وزارت خارجه را در جهت تامین منافع ملی کشور هدایت کند. زیرا، اعتبار و وجهه مثبت بین‌المللی دیپلماتیک خود یکی از عناصر قدرت ملی به شمار می‌رود.

۱۰. توان اجماع سازی داخلی

تردیدی نیست که همه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در وزارت امور خارجه تدوین، تصمیم‌گیری و تعقیب نمی‌شود؛ بلکه سیاست خارجی ایران برآیند تعامل و هم افزایی نهادهای متعدد و متکثر است. به گونه‌ای که سیاست خارجی موفق مستلزم هماهنگی و هم افزایی کلیه این نهادها و ساختارها می‌باشد. ازاین رو، علاوه بر رییس‌جمهور، شخص وزیر امورخارجه دولت یازدهم نیز باید توان و امکان اجماع سازی داخلی در مورد مسائل مختلف و متعدد سیاست خارجی را داشته باشد.

*استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی

منبع: دیپلماسی ایرانی