المانیتور- در حرکتی بی‌سابقه دو اقتصاددان ایرانی آقایان موسی غنی‌نژاد، محمد مهدی بهکیش و یک روزنامه نگار اقتصادی سعید لیلاز، در میزگردی پیشنهاد تشکیل «جنبش مدنی ضدتحریم» را داده‌اند. در این ارتباط موسی غنی‌نژاد می‌گوید: تحریم‌های یکجانبه آمریکا (علیه ایران) از زاویه روابط بین‌الملل و حقوق بشر فاقد مبنای حقوقی است. موسی غنی‌نژاد در مصاحبه‌ای با «تجارت فردا» استدلال می‌کند که اعمال تحریم‌ها توسط آمریکا، علیه ایران، کمکی به برقراری صلح نخواهد کرد؛ چرا که تحریم‌ها مانعی در راه تجارت هستند؛ در حالی که نفس تجارت عامل برقراری صلح در میان ملت‌ها است. غنی‌نژاد اضافه می‌کند: «هرچه تعامل اقتصادی میان ملت‌ها بیشتر شود روابط بین‌المللی صلح‌آمیزتر می‌شود. دلیل اصلی شکل‌گیری بسیاری از نهادهای بین‌المللی، از جمله نهادهای وابسته به سازمان ملل و اساسا خود سازمان ملل این است که روابط اقتصادی توسعه پیدا کند و این توسعه مراودات اقتصادی کشورها، موجب صلح آمیز شدن روابط می‌شود.»

اقتصاددان دیگر، محمد مهدی بهکیش اظهار می‌کند: «اگر مردم ایران تا به حال در شرایطی نبودند که این حرکت

(جنبش مدنی ضدتحریم) را شروع کنند ولی امروز در نتیجه انتخابات ۲۴ خرداد ماه می‌توان حرکت را آغاز کرد. اکنون انتخاباتی صورت گرفته و جو بین‌المللی هم به نفع ایران تغییر کرده است.» بهکیش می‌افزاید: «استراتژی این جنبش نیز به گونه ای تعریف شود که بر محور روابط و تجارت آزاد استوار باشد. بر اساس همین اصل، غربی‌ها نمی‌توانند برای ادعایی که در هیچ دادگاهی ثابت نشده مانع تجاری ایجاد کنند.»

غنی‌نژاد در مورد اثربخشی جنبش خوشبین است. استدلال او این است که در غرب افکار عمومی می‌توانند بر سیاست‌های دولت تاثیر بگذارند. لذا اگر این جنبش قادر باشد که افکار عمومی را در غرب تحت تاثیر قرار دهد قطعا این امر بر سیاست دول غربی اثرگذار خواهد بود. وی می‌گوید: «برای مثال یکی از عواملی که سبب شد آمریکا در جنگ ویتنام عقب‌نشینی کند کمپینی بود که از دانشگاه‌ها در آمریکا و اروپا شکل گرفت.»

به باور سعید لیلاز نیز شرایط برای شکل‌گیری این جنبش مهیا است. «تا پیش از انتخابات اخیر در داخل انسجام نداشتیم و این یک واقعیت است. وقتی یک کشور در درون خود و میان دولت و ملت یا میان اجزای حکومت وحدت و هماهنگی نداشته باشد نمی‌تواند حرف واحدی در برابر نظام بین‌المللی بزند.»

ایده جنبش مدنی ضد تحریم در میان وبلاگ‌نویسان و سایت‌های غیردولتی پرخواننده در حال جلب پشتیبانی است. حتی خبرگزاری نیمه‌رسمی «ایسنا» نیز از شروع کمپین «نه به تحریم‌ها» خبر داد.

در روز ۳۱ تیرماه سال جاری، سایت پرخواننده انتخاب مطلبی را تحت عنوان «جنبش مدنی ضدتحریم» منتشر کرد. مقاله مذکور به موضوع جنبش علیه پیش‌نویس «توافقنامه چند جانبه در مورد سرمایه‌گذاری» (MAI)، بین کشورهای ثروتمند عضو «سازمان همیاری اقتصادی و رشد» پرداخت. توافقنامه مذکور به مدت سه سال، یعنی از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ بین اعضای سازمان مذکور مورد بحث و تبادل نظر بود.

طبق مقاله منتشر شده توسط انتخاب پس از اینکه در سال ۱۹۹۶ محتوای پیش‌نویس قرارداد MAI افشا شد تعداد انگشت شماری پیش‌بینی کردند که توافقنامه مذکور می‌تواند نتایج زیانباری برای کشورهای جهان سوم در برداشته باشد. در عین حال آنان استدلال می‌کردند که «توافقنامه، علیه حقوق محرومین جهان سوم ... و شامل موارد متعددی از نقض حقوق بشر» است.

بنا به نوشته مزبور، جنبشی که علیه توافق نامه MAI پا گرفت از چنان پشتیبانی بین‌المللی‌ای برخوردار شد که سقوط طرح MAI را اجتناب‌ناپذیر کرد. «به این ترتیب برای اولین بار در تاریخ بشر یک جنبش مدنی جهانی توانست از طریق اینترنت اراده خود را بر قدرت‌های اقتصادی و نظامی جهان تحمیل کند.»

نوشته مذکور همچنین استدلال می‌کرد که ظرف هشت سال گذشته، که اشاره به دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد داشت، بر اثر اتخاذ سیاست‌های تقابلی ایران، میانه روها و تندروها در آمریکا علیه ایران متحد شدند. اما «روی کار آمدن حسن روحانی باعث شد که در تاریخ ۲۷ تیرماه ۱۳۹۲، در حرکتی کم‌سابقه، ۱۳۱ تن از نمایندگان مجلس آمریکا از هر دو طیف دموکرات و جمهوریخواه، از اوباما بخواهند که اختلاف با ایران را با در پیش گرفتن تعامل دیپلماتیک حل کند».

انتخاب نوشت: «مدافعان تحریم به ناآرامی در ایران دلبسته‌اند» تا از این طریق ایران را وادار به تسلیم کنند. «وقتی این ابزار، با حضور فعال مردم در صحنه کارآیی خود را از دست بدهد فلسفه تحریم زیر سوال خواهد رفت.»

اینک بحث‌های دائمی در وب‌سایت‌ها و فوروم‌های ایرانی بر سر رهبری این جریان درگرفته است اما در عین حال نوعی بن بست نیز به چشم می‌خورد.

اگر دولت ایران کنترل این جنبش را بر عهده بگیرد به احتمال زیاد در درون ایران با چالشی مواجه نخواهد شد. اما در چنین حالتی جنبش مشکل بتواند سازمان‌های غیردولتی (NGO)، نهادهای حقوق بشر، اتحادیه‌ها و روشنفکران سرشناس و سیاستمداران میانه رو و متمایل به چپ را در صحنه بین‌المللی به خود جلب کند. آنان ممکن است از چنین جنبشی در صورتی که اداره در دست مردم ایران باشد، بر پایه اصول انسانی، حمایت کنند، اما ممکن است با توجه به حساسیت موضوع هسته‌ای حاضر به حمایت از دولت ایران نباشند.

یک گزینه قابل قبول برای جلب حمایت‌های بین‌المللی، هدایت جنبش توسط افرادی است که بیرون از نهادهای رسمی قدرت در ایران باشند. با این حال هدایت جنبشی که ممکن است حمایت بین‌المللی را جلب نماید، آن هم از جایگاه خارج از نهادهای رسمی، ممکن است از دید تندروها به عنوان تهدید تلقی شده و مورد قبول قرار نگیرد. ظاهرا انتخاب مشکل مزبور را پیش‌بینی کرده و به همین دلیل پیشنهاد می‌کند که با پیروی از مدل جنبش علیه MAI، جنبش ضدتحریم در ایران نیازی به رهبری خاص ندارد. اما مشکل اینجاست که مدل مزبور ممکن است به راحتی با فرهنگ ایرانی همخوانی نداشته باشد.

ایرانیان به حرکت‌های اجتماعی و سیاسی بدون رهبری اعتقاد چندانی ندارند و حتی اگر رهبری وجود نداشته باشد یک نفر را به آن جایگاه ارتقا می‌دهند. انتخاب همچنین شکل‌گیری جنبش مدنی ضدتحریم‌ها را برای تقویت موضع روحانی در مذاکرات احتمالی‌اش با آمریکا ضروری می‌بیند. گزارش اخیر وال استریت ژورنال حکایت از آن دارد که دولت اوباما درصدد است که نهایت تلاش خود را برای تحقق مذاکرات مستقیم با ایران به عمل آورد.

در مجموع برای اینکه جنبش ایرانیان علیه تحریم‌ها بتواند نقشی در مبارزه با تحریم‌ها بازی کند در گرو حل مساله هدایت آن است. وجود افراد غیر دولتی می‌تواند باعث شود که اعتراض مردم ایران به تحریم‌ها به سرعت در سطح بین‌المللی گسترش پیدا کند. اما شرط اول وجود هماهنگی در داخل است. آیا حسن روحانی می‌تواند یا می‌خواهد پلی بین همه گروه‌ها ایجاد کند؟