مرکز آمار باید پاسخ بدهد آمارش از اشتغال تا چه حد صحت دارد

دنیای اقتصاد- مژگان جعفری: در جریان آخرین مناقشه اشتغالی دولت مسوولان دولتی به جای ارائه آمار اشتغال در ظرف ۸ سال گذشته، به واکنش‌هایی همچون تشکیک در آمارهای مرکز آمار یا تخمین رقم احتمالی اشتغال خالص از طریق نرخ بیکاری فصلی مرکز آمار دست زدند و عدم افزایش نرخ بیکاری را شاهدی بر عملکرد مثبت دولت در حوزه اشتغال دانستند. با این همه اظهارنظر در خصوص نرخ رشد اشتغال خالص از طریق ارائه آمار در زمینه فرصت‌های شغلی یا استناد به نرخ بیکاری مساله‌ای است که کارشناسان اقتصادی آن را چندان علمی نمی‌دانند. امری که علی اکبر لبافی، معاون توسعه اشتغال و کارآفرینی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در گفت‌و‌گوی زیر عمدتا به آن پرداخته است و نوک پیکان اتهامات و ابهامات موجود را متوجه عملکرد مرکز آمار ایران دانسته است. آقای لبافی اخیرا بحث نرخ خالص اشتغال دوباره مطرح شده است، شما در خاطر دارید که چند وقت پیش بحث نرخ اشتغال خالص و عملکرد دولت نهم و دهم در زمینه اشتغال توسط آقای نیلی در برنامه پایش مطرح و افزایش نرخ اشتغال خالص به صورت سالانه ۱۴ هزار شغل مطرح شد، بعد از این مساله وزارت کار یک سری آمار و ارقام منتشر کرد که البته آمارهای نرخ اشتغال نبودند، بلکه ارقام پراکنده‌ای در مورد تسهیلات دولت به مشاغل خانگی یا رقم اشتغالزایی‌ها یا تعداد بیمه شدگان بود، اخیرا و پس از مطرح شدن دوباره نرخ اشتغال توسط آقای روحانی در مجلس، مقامات دولتی مجددا در مقام انکار این مساله برآمدند، آیا وزارت کار پاسخ یا آمار جدیدی در دفاع دارد؟ به نظر بنده شرایط فعلی جامعه برای طرح این بحث مناسب نیست، و بنده هم مصلحت‌هایی در نظر دارم، اما به نظر بنده شبهاتی در خصوص آمارهای مرکز آمار وجود دارد، باید از مرکز آمار سوال کرد آیا آمارهایش را راستی‌آزمایی می‌کند؟ در زمانی که مرکز آمار سرشماری خود را صورت می‌داد دو مساله در جریان بود که به نظر من ممکن است صحت و درستی روش خوداظهاری را از بین ببرد، یکی مساله بیمه بیکاری است، به نظر من تصویب قانون بیمه بیکاری توانسته تاثیری منفی بر صحت خوداظهاری‌های مردم بگذارد. احتمال دارد که برخی به علت اینکه تمایل داشته‌اند از این بیمه بهره‌مند شوند وضعیت اشتغال خود را خلاف واقع اعلام کنند، مساله دیگر مساله بحث هدفمندی یارانه‌ها و یارانه نقدی در زمان سرشماری است. در آن زمان بحث‌هایی بود مبنی‌بر اینکه یارانه‌ها به نحو مساوی به همه تعلق نگیرد و بر حسب درآمد و وضعیت اشتغال تغییراتی در مبلغ یارانه تعلق گرفته وجود داشته باشد که به نظر بنده این مساله نیز سبب شده است که صحت خوداظهاری‌های سرشماری باز بیشتر مورد سوال باشد. مرکز آمار باید در خصوص یک سری مسائل توضیح دهد، مثلا وضعیت اشتغال در این مرکز بر حسب یک ساعت شغل در هفته تعریف شده که هرچند بر حسب معیارهای بین‌المللی است، اما به نظر من این باید بومی‌سازی شود، چون در کشور ما اگر شخصی یک ساعت شغل داشته باشد هرگز در خوداظهاری‌ها این را اعلام نمی‌کند. اما نکته جالب توجه این است که خود شما هم در پاسخ به آقای نیلی از این آمارها استفاده کردید و با استناد به نرخ بیکاری در نمونه‌گیری‌های فصلی تخمین زدید که می‌باید ۲/۵ میلیون شغل ایجاد شده باشد تا نرخ بیکاری در رقم فعلی آن محقق شود، شما به اعدادی که کارشناسان از سرشماری مرکز آمار استخراج کرده‌اند اشکال می‌کنید و در مقابل خودتان به آمارهای نمونه‌گیری‌ها متوسل می‌شوید به نظر می‌رسد نوعی تعارض در نحوه رفتار شما هست، در نهایت یک پاسخ محتمل که به ذهن می‌رسد این است که به نظر شما آمارهای نمونه‌گیری‌ها درست و آمارهای سرشماری‌های مرکز آمار غلط است، این طور است؟ نه، بنده با چنین ادبیاتی بحث را مطرح نکردم که نتایج سرشماری غلط است، ما به‌دنبال زیر سوال بردن آمار‌های مرکز آمار نیستیم، اما مرکز آمار باید پاسخ بدهد این آمارها تا چه حد صحت دارد. من صرفا تذکر دادم که فضای موجود در سرشماری اعم از بحث یارانه‌ها و بحث بیمه بیکاری باید در نظر گرفته شود. الفبا و فضای موجود به سمت و سویی نمی‌رفت که اگر پرسشگری به در خانه‌ای برود لزوما پاسخ صحیح بگیرد، بعضی از افراد حتی به شغل غیردولتی نمی‌گویند شغل، مثلا شخصی راننده تاکسی یا مکانیک است، ولی اگر آمارگر از او بپرسد شغل داری یا نه؟ پاسخ منفی می‌دهد، چون فکر می‌کند شغل فقط شغل دولتی است. به نظر من نحوه پرسشگری، نحوه تنظیم فرم‌های مربوط به حوزه بیکاری، عدم راست آزمایی نتایج و فضای موجود نهایتا پرسش‌های فعلی در خصوص نرخ اشتغال را ایجاد می‌کند. به هر حال مرکز آمار هم یک نهاد دولتی است، اگر دولت یا مثلا وزارت کار آمارهای مرکز آمار را مورد قبول نمی‌دانند، چرا سعی نمی‌کنند خلأ آماری را که معتقدند وجود دارد، خودشان جبران کنند؟ چرا خود وزارتخانه آمار شفافی از نرخ اشتغال یا بیکاری ارائه نمی‌کند؟ شما از ما بپرسید به چه تعداد و چقدر تسهیلات دادید، ما پاسخ می‌دهیم، آمارهای کاریابی‌های ما موجود است، آمارهای معافیت بیمه، سامانه رصد شغل ما موجود است، بحث ما این است که سالانه یک میلیون نفر به حدود سنی می‌رسند که باید وارد بازار کار شوند، این جمعیت در طول هشت سال رقم ۸ میلیون نفر را تشکیل می‌دهد، برخی بحث کوچک شدن جمعیت فعال را مطرح کرده‌اند و می‌گویند: این جمعیت همگی وارد دانشگاه‌ها شده‌اند یا در سال‌های اخیر اقبال به تحصیل در مقاطع بالاتر و تحصیلات عالیه بیشتر شده است یا دانشگاه‌های پیام نور ایجاد شده و تعداد دانشجویان زیاد شده و در نتیجه این جمعیت وارد مرحله تقاضای کار نشده در نتیجه جزو جمعیت فعال محسوب نشده و در نرخ بیکاری تاثیر نگذاشته‌اند، اما من به شما می‌گویم که تعداد دانشجویان کشور در حال حاضر حدود ۴ میلیون نفر است، اگر اشتغال وجود ندارد، اگر دولت اشتغالزایی نکرده است بقیه این ۴ میلیون چه شده‌اند؟ چرا باعث افزایش نرخ بیکاری نشده‌اند؟ شما مستحضر هستید که نتایج سرشماری ۸۵-۹۰ که توسط اقتصاددانانی همچون آقای نیلی و فرجادی مطرح شد، در ارتباط با رقم اشتغال خالص است، نه نرخ اشتغالزایی یا بیکاری، این نتایج نشان می‌داد که در طول ۵ ساله بازه زمانی ۷۰ هزار تا به رقم اشتغال خالص افزوده شده، برخی کارشناسان مساله تخریب شغل را مطرح کرده‌اند؛ یعنی صرف‌نظر از اینکه چه مقدار شغل توسط دولت ایجاد شده یا نشده است، روند از بین رفتن مشاغل به نحوی بوده است که خالص اشتغال تغییر نکرده است. بله عده‌ای آمدند مساله تخریب شغلی را مطرح کردند؛ یعنی تمام شغل‌هایی که دولت ایجاد کرد تخریب شده؟ ما آمار داریم با اسم و مشخصات از وضعیت بیمه شاغلان. من به شما می‌گویم که ما سالی یک میلیون ورودی داریم به بازار کار، در ۸ سال می‌شود ۸ میلیون، فرض که ۴ میلیونش جزو جمعیت فعال نیست، بقیه‌اش چه می‌شود؟ ما ۹/۲ میلیون بیکار داریم که در طول هشت سال گذشته رقم بیکاران تغییر محسوسی نکرده یا افرادی که می‌گویند از کار بیکار شده‌اند، چرا تاثیری در نرخ بیکاری نداشته‌اند؟ برخی از کارشناسان اقتصادی به این مساله اشاره می‌کنند که اصلا با توجه به نرخ رشد اقتصادی فعلی افزایش نرخ رشد اشتغال خالص مورد ادعای دولت مقدور نیست، خود شما آقای لبافی حاضر هستید در یک مناظره با کارشناسان اقتصادی در این خصوص بحث کنید؟ اصلا این بحث به ما مربوط نیست، وزارت کار یک نهاد است که متولی سازماندهی بازار کار، بحث بیمه و بحث‌های این چنینی است، وظیفه وزارت کار ایجاد شغل نیست که در مورد رقم اشتغال گزارش بدهد، شورای‌عالی اشتغال هم یک نهاد هماهنگ‌کننده است که سعی می‌کند نوعی توازن میان کارفرما، بازار کار و بقیه نهادها ایجاد کند؛ بنابراین خود مرکز آمار که این آمارها را منتشر می‌کند باید بیاید بر اساس آمارهایش پاسخگو باشد. ما آمارهایی داریم در مورد حوزه کاری خودمان، مثلا اینکه چقدر تسهیلات مالی برای ایجاد اشتغال دادیم، چقدر معافیت بیمه بوده، اعزام نیروی کار به خارج از کشور چقدر بوده، مثلا این بحث تخریب شغلی که مطرح می‌شود با ابهام زیادی مواجه است. از طرفی ما شاهد رشد رقم بیمه شدگان هستیم، آمار تامین اجتماعی نشان می‌دهد که بیمه‌ها اعم از خوداشتغالی و اجباری افزایش داشته است، این نشانه افزایش اشتغال است. فکر نمی‌کنید افزایش تعداد بیمه‌شدگان به خودی خود به معنای افزایش اشتغال نیست؟ و می‌تواند از عوامل دیگری مثل رواج فرهنگ بیمه یا مسائلی مثل آن ناشی شده باشد؟ یعنی دولت هیچ آمار جامع و مدونی در خصوص عملکرد خود در حوزه اشتغال ندارد؟ ما آماری نداریم، اما شما اگر می‌خواهید مساله را شفاف کنید، مسائل را از طریق مرکز آمار پیگیری کنید، سیر پیر شدن جمعیت کشور و مسائل بازنشستگی هم باید در نظر گرفته شود، شما به آمار شهرستان‌ها در خصوص اشتغال مراجعه کنید، فقط در یکی از شهرستان‌های ما ۱۴ هزار شغل ایجاد شده، شما دستگاه‌های اثرگذار را دعوت کنید، کمیته امداد حضرت امام مثلا را دعوت کنید، در جلسه اخیر شورای‌عالی اشتغال آقای انواری اعددی را مطرح کردند، ایشان عدد ۶۵۰ هزار اشتغالزایی در سال را مطرح کردند. هر وزارتخانه یک دبیرخانه دارد و برای پی بردن به صحت اطلاعات حرف‌ها را از زبان خود دستگاه‌ها بشنوید. از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت رقم اشتغالزایی حوزه صنعت را پیگیری کنید، جهاد کشاورزی را پیگیری کنید که چقدر اشتغالزایی داشته.... فکر نمی‌کنید وظیفه گردآوری آمار دستگاه‌های مختلف در حوزه اشتغال وظیفه دولت است نه مطبوعات؟ این کاری عظیم است و فکر نمی‌کنم وظیفه مطبوعات باشد. ضمنا موضوع مورد ابهام مساله اشتغال خالص است... ما که در وزارت کار جز در حوزه تعاون شغل ایجاد نمی‌کنیم، وزارت کار یک نهاد هماهنگ‌کننده است، متولی ایجاد شغل نیست، اما در فضای موجود همه ما موظف به حفظ و افزایش اشتغال هستیم، مساله اشتغال فقط مساله دولت نیست، بلکه مساله مردم نیز هست. بین مردم باید فرهنگ کار ایجاد بشود، مجلس باید قوانین کار را بهبود دهد، قوه‌قضائیه باید مشوق‌های حمایت قانونی برای بهبود سرمایه‌گذاری ایجاد کند، فقط دولت نیست که مسوول اشتغال است، اما ما به هیچ وجه انکار نمی‌کنیم که بیکاری جدی داریم. دغدغه روحانی مساله اشتغال است اکبر ترکان عضو حزب اعتدال و توسعه با بیان اینکه برای تحقق حماسه اقتصادی باید تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی مورد توجه قرار گیرد، گفت: برای گسترش اشتغال واحدهای راکد تولیدی باید فعال شده و از ظرفیت نیروی کار ایرانی نیز استفاده شود. به گزارش خبرگزاری فارس، ترکان اولین دغدغه روحانی را مساله اشتغال عنوان کرد و به لزوم ایجاد ظرفیت‌های شغلی در کشور پرداخت و افزود: البته بنده منکر این نیستم که برخی مواقع در دولت نهم و دهم ظرفیت‌های اشتغال خلق شده است و اینکه می‌گویند ما اشتغال ایجاد کرده‌ایم بی‌مورد نمی‌‌گویند، اما خالص اشتغالزایی آنها ۱۱۴ هزار نفر است. اینکه آقای روحانی طبق اطلاعات مرکز آمار گفته بود شاغلان سال ۸۳، ۲۰ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر و شاغلان سال ۹۰، ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بوده‌اند؛ یعنی در این ۷ سال فقط ۱۰۰ هزار نفر به شاغلان کشور اضافه شده است. اگر چه دولت در این سال‌ها در برخی از حوزه‌ها اشتغالزایی داشته، ولی در جاهای دیگر اشتغال را از دست داده است که در این زمینه می‌توان به کارخانه‌های راکد و نیمه تعطیل اشاره کرد که برخی از آنها تا ۵۰ درصد به صورت تعطیل و نیمه تعطیل درآمده‌اند؛ بنابراین باید به خالص اشتغال توجه کرد ترکان با بیان این مطلب ادامه داد: آنچه که باید امروز در جامعه حل شود مساله اشتغال به عنوان مساله اصلی در مسیر حماسه اقتصادی است که نظر رهبر معظم انقلاب بوده است و ویژگی حماسه اقتصادی هم تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی است. این فعال سیاسی در خصوص سیاست‌های دولت یازدهم برای اجرای اقتصاد مقاومتی در شرایط تحریم‌‌ها و فشارهای خارجی اظهار کرد: اگر تحریم‌ها نبود اقتصاد مقاومتی مطرح نمی‌شد؛ اولین مساله این است که رییس کشور بپذیرد که تحریم‌ها اثر دارد؛ وقتی می‌‌گوییم که تحریم کاغذ پاره است برای مقابله با آن به دنبال تغییر ساختار دولت و ایجاد ستادهای مرتبط با آن نیز نخواهیم رفت.