استاد دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا تاکید کرد
کاهش نقش دولت در هدفمندی یارانهها ضروری است
دنیای اقتصاد- دکتر جواد صالح اصفهانی اقتصاددان برجسته ایرانی و استاد دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا در گفتوگویی با سایت اقتصاد آنلاین به بحث در خصوص رابطه رشد اقتصاد و فقر، راههای تعیین خط فقر، تاثیر و رابطه هدفمندی بر فقر در ایران و اصلاحات آتی طرح هدفمندی پرداخته است، صالحی اصفهانی معتقد است در دولت کارگزاران رابطه رشد و فقر همسو نبوده است. وی در این گفتوگو تاکید میکند که رابطه رشد و فقر در ایران به دلایلی که به خاصیت اقتصاد کشور بازمیگردد، رابطهای ناهمسو است؛ بنابراین میتوان امید داشت که در دولت بعدی نیز با بزرگتر شدن کیک اقتصاد سهم بیشتری نصیب فقرا شود.
دنیای اقتصاد- دکتر جواد صالح اصفهانی اقتصاددان برجسته ایرانی و استاد دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا در گفتوگویی با سایت اقتصاد آنلاین به بحث در خصوص رابطه رشد اقتصاد و فقر، راههای تعیین خط فقر، تاثیر و رابطه هدفمندی بر فقر در ایران و اصلاحات آتی طرح هدفمندی پرداخته است، صالحی اصفهانی معتقد است در دولت کارگزاران رابطه رشد و فقر همسو نبوده است. وی در این گفتوگو تاکید میکند که رابطه رشد و فقر در ایران به دلایلی که به خاصیت اقتصاد کشور بازمیگردد، رابطهای ناهمسو است؛ بنابراین میتوان امید داشت که در دولت بعدی نیز با بزرگتر شدن کیک اقتصاد سهم بیشتری نصیب فقرا شود. صالحی در خصوص طرح هدفمندی یارانهها در دولت بعدی نیز بیشتر از آنکه بر طرح حذف دودهک تاکید داشته باشد، بر اصلاحاتی در نحوه پرداخت یارانه نقدی، همچون پرداخت یارانه به مادران و مشروط کردن پرداخت تاکید دارد، در ادامه بخشی از سخنان وی در خصوص هدفمندی و آینده آن، آمده است. برخی مطالعاتی که توسط برخی اقتصاددانان کشور به خصوص برای سالهای سازندگی انجام شده نشان میدهد که با افزایش رشد اقتصادی میزان فقر هم در کشور افزایش داشته است. آیا این واقعا به این معنا است که از بزرگ شدن کیک چیزی به فقرا نمیرسد که هیچ، بلکه فقرا بیشتر هم میشوند؟ آیا این اثر کوتاهمدت است و در بلندمدت قضیه متفاوت است یا این یک اشتباه محاسباتی است؟ در مطالعاتی که روی فقر در ایران بهصورت منطقهای انجام دادهام رابطه فقر و رشد کاملا معکوس است و رابطه همسو دیده نمیشود. در ایران استانهای محروم آنهایی هستند که هم رشد نداشتند و هم فقر در آنها بالا است. بهطور کلی کمتر اتفاق میافتد که رشد و فقر همسو باشند. این درست است که یک نوع رشدهایی هست که فقر را بالا میبرد ولی این در شرایط خاص اتفاق میافتد. در ایران چون رشد اقتصادی از تزریق درآمد نفت ناشی میشود، باید انتظار داشت که رشد باعث کاهش فقر شود. خصوصا که در اینگونه دورههای رونق بخش ساختمان به کار میافتد که نیاز به کارگر ساده دارد. این خود باعث میشود که فقر کاهش پیدا کند. در نتیجه به لحاظ تئوریک هم در کشوری مثل ایران رشد نمیتواند موید فقر باشد. به طور مثال در زمان آقایهاشمی فقر پایین آمد؛ چراکه رشد ایران در کارهای زیربنایی مثل سد و جادهسازی بود که تقاضا برای کارگر ساده را افزایش میدهد، اما این پروسه را شاید نتوان به ایران کنونی تعمیم داد؛ چراکه ایران الان از نظر زیرساختهای فیزیکی نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه وضعیت خوبی دارد. مشکلی که دارد زیرساختهای نامرئی است (Soft institution) مثل فضای کسب و کار. بهبود این موارد اثرات کوتاهمدت روی فقر ندارد. مثل جاده کشیدن و سدسازی نیست که خودش علاوه بر اینکه در بلندمدت موجب رشد میشود، در کوتاهمدت هم اشتغال کارگر ساده ایجاد میکند. الان اگر بخواهیم اصلاحات اقتصادی را تعریف کنیم، بیشتر میشود اصلاحات نرم که اثرات آن روی فقر پیچیدهتر است؛ بنابراین رابطه فقر و رشد تغییر کرده است در مورد نابرابری چه؟ در مورد نابرابری، وقتی درآمدهای نفتی زیاد میشود آمار نشان میدهد که ابتدا نابرابری افزایش مییابد، اما سپس کاهش مییابد. سوال بعدی من در خصوص هدفمندی و نقش آن در کاهش فقر است، چه توصیههایی برای بهبود سیستم موجود یارانه نقدی دارید؟ من بارها گفتهام که باید بهرهوری این یارانه را بالا برد. مثلا ممکن است که پرداخت پول به طور مساوی به سرپرست خانوار و همسر تاثیر پول را روی آموزش و بهداشت بچهها افزایش دهد. اما این را به شرط تصمیمات خاصی به خانوار پرداخت کنند. مثلا فرستادن بچه به مدرسه و از این قبیل. یارانه نقدی هم از نظر توزیع درآمد مهم بوده و هم از نظر فقر. از طرف توزیع درآمد، ما بیش از نصف تولید نفت و گازمان را در داخل مملکت مصرف میکنیم. من نمیدانم آن بخش که صادر میشود چگونه توزیع میشود، ولی مصرف داخلی را میدانیم که عادلانه نبود و هنوز هم نیست چون خانوارهای پردرآمدتر مصرف انرژی بیشتری دارند و از آن نوع یارانه بهره بیشتری میبرند. من به آمار ۱۳۹۰ نگاه کردهام. افت اشتغال در همه طبقات هست، هم در روستا و هم در شهر؛ بنابراین شما نمیتوانید از این نتیجه بگیرید که این به خاطر هدفمندی است! این به خاطر ضربه کلی است که اقتصاد ایران در این مقطع خورده است .عدهای که بدترین کارها را میکردند وقتی یارانه نقدی را میگیرند ممکن است عرضه کارشان را کم کنند، به نظر من هم این امر خوبی است. مثلا ممکن است کسی که در کشاورزی با وسایل سمپاشی بدون استاندارد کار میکند و میداند که این برای سلامتیاش بد است، بعد از گرفتن یارانه نقدی کمی از کارش کم کند. من هیچ اشکالی در این نمیبینم. به این نمیگویند تنبل شده. به این میگویند تصمیم گرفته که از درآمد نفتش یک مقدار استفاده کند و بهداشت بخرد. در کل این بحث گداپروری واقعا بحث غلط و بیمبنایی است. اصلاحات پیشنهادی شما برای بهتر اجرایی شدن طرح هدفمندی چیست؟ این روزها نزدیکان آقای روحانی حرفهای زیادی در این خصوص میزنند. مثلا آقای نوبخت گفته است که یکسری را حذف میکنند. حال معلوم نیست چگونه. باز میگویند یارانهها را کاهش خواهند داد تا اثر تورمیاش از بین برود. یا بحث یارانه به تولید مطرح میشود. نظر شما درباره اینها چیست؟ من فکر میکنم اگر بتوانند افراد دهکهای بالا را حذف کنند، کار خوبی است، اما کار سختی است و اولویت ندارد. به نظر من الان ۴۵ هزار تومان دارد به شدت ارزشش کم میشود؛ بنابراین لازم نیست به این پول و این شیوه الان دست زد، بلکه اگر دوباره قیمت گاز و بنزین را بخواهند بالا ببرند به نظر من باید این پول جدید را طور دیگری خرج کنند. من فکر میکنم این پول جدید را دیگر نباید بهصورت مستقیم پخش کنند. من یک پیشنهاد دارم در این زمینه. پیشنهادم این است که برای مناطق محروم صندوقهای مشترک ایجاد کنند. بعد این صندوقها تصمیم میگیرند که چه کارهایی برای این منطقه فقیر نشین مناسب است. ممکن است نانوایی باشد، ممکن است زمین والیبال باشد، ممکن است استخر باشد، ممکن است آموزش بهتر باشد. چون این ۴۵ هزار تومان دارد ارزشش کم میشود، درگیر شدن با مشکلات شناسایی افراد و ... هم به شدت وقت گیر و هم هزینهزا است. به نظر من نمیارزد درگیر شدن با این مشکلات که حالا ۲۰ درصد را حذف بکنیم!
ارسال نظر