در شصت و هشتمین نشست ماهانه بنیاد باران که با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی رییس بنیاد و اعضا برگزار شد، دکتر حسین سلیمی دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر جهانگیر کرمی دانشیار روابط بین‌الملل دانشگاه تهران به ایراد سخن پرداختند. حرکت جهان به سمت صلح‌آمیزتر شدن به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد باران، دکتر سلیمی با موضوع «نسبت میان تحولات منطقه با پدیده منطقه گرایی» گفت: من تلاش می‌کنم در سخن خود به چند پرسش مشخص پاسخ بدهم. سوال اول من که بر اساس یک تحقیق شخصی است، این است که «آیا جهان ما در عرصه واقعیت به سمت صلح بیشتر می‌رود یا اینکه پرمعارضه‌تر و پرتنش‌تر از پیش می‌شود؟» سوال دوم اینکه «آیا وقتی با فرآیندهای جهانی شدن مواجه هستیم به معنای از بین رفتن منطقه گرایی است یا اینکه جهانی شدن به تشدید منطقه‌گرایی در دنیای ما خواهد انجامید؟ واقعیات جاری نشان می‌دهد که جهان ما به سمت صلح آمیزتر شدن حرکت می‌کند. سخن دوم اینکه جهانی شدن فرآیندهای جهانی را در دنیای ما گسترش می‌دهد و سخن سوم اینکه خاورمیانه به سمت فرآیندهای به هم پیوستگی منطقه‌ای با مدل‌های متفاوت در حال حرکت کردن است. دو تحقیق عمده که توسط سازمان‌های امنیتی اطلاعاتی آمریکا و نیز اتحادیه اروپا در دهه ۱۹۹۰ انجام داده‌اند، نشان می‌دهد که تا سال ۲۰۱۰ منازعات جهانی در حال کاهش است و اکنون اگر منازعات منطقه سوریه و برخی مناطق آفریقا را استثناء کنیم، منازعات در جهان خصوصا در قاره‌های آمریکا و اروپا به وضوح کاهش یافته است. نیازهای اقتصادی کشورهای خاورمیانه نیازهایی هستند که تمام این کشورهای خاورمیانه را به طور ناگزیر به سمت هم خواهد کشاند و قدرت‌های منطقه موفق خواهند بود که از این نیاز بهترین استفاده را کنند و بتوانند در فرآیند منطقه گرایی نقش اصلی را ایفا کنند. شاخص دوم که منطقه گرایی را براساس آن بررسی خواهم کرد، «شاخص نیازهای ارتباطاتی» است. شکی در این وجود ندارد که گسترش اطلاعات و ارتباطات نقش محوری در انقلابات اخیر منطقه ایفا کرد. آمار هم این را تایید می‌کند، زیرا خاورمیانه بالاترین درصد رشد کاربران اینترنت را در بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ داشته است و نرخ نفوذ اینترنت با وجود آنکه خاورمیانه توسعه یافته نیست، از میانگین جهانی بالاتر است. شاخص سوم در خصوص منطقه‌گرایی در خاورمیانه، نوعی به هم پیوستگی فکری و تلقی نوین از خاورمیانه است. بر این اساس سه سناریو برای آینده خاورمیانه قابل پیش بینی است: ۱- کشورهایی مانند ترکیه و عربستان و سپس قطر بتوانند نقش اول را در منطقه‌گرایی ایفا کنند؛ شورای همکاری خلیج فارس و نزدیک شدن آن به اتحادیه عرب نقش محوری در این موضوع بازی کند و کشورهای تازه انقلاب کرده را با ترکیه، عربستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نزدیک کند، ولی با این سناریو منازعه در حوزه سوریه و فلسطین همچنان ادامه پیدا می‌کند و ممکن است تشدید شود. ۲- کشورهای خاصی این نقش محوری را ایفا نکنند؛ بلکه اتحادیه عرب، موسسات خصوصی فرامنطقه‌ای و گسترش قراردادهای دو جانبه و چندجانبه باعث به هم پیوستگی بیشتر در حیطه منطقه‌ای شود. ۳- سناریویی که بعد از انتخابات اخیر ایران امکان تحقق آن پیدا شده است، این است که ایران هم به گونه‌ای خودش را وارد این فرآیند منطقه گرایی کند و بتواند به عنوان یک بازیگر فعال- و نه بازیگر متضاد- وارد فرآیند منطقه‌ای شود؛ به طوری که اگر ایران بتواند در فرآیندی با عربستان و ترکیه و مصر روابط خود را بازسازی کند، ضمن اینکه منازعات قومی و مذهبی کاهش پیدا خواهد کرد و همکاری‌های نوین اقتصادی و ارتباطاتی شکل خواهد گرفت، روند جدید منطقه گرایی را شکل می‌دهد و احتمال کاهش یافتن منازعه در منطقه سوریه و فلسطین هم وجود خواهد داشت. پیوند ایران با دولت سوریه و روسیه دکتر جهانگیر کرمی با موضوع نگاه استراتژیک و ژئوپلتیک به تحولات منطقه در این نشست گفت: ابتدا باید در نظر داشت وضعیت روسیه که اکنون یکی از متحدان جمهوری اسلامی ایران است و بر اساس جهت گیری موجود در دهه‌های اخیر و خصوصا ۸ سال گذشته، بسیاری مسائل امنیتی ما در پیوند با آن کشور هست، دارای چه ویژگی‌هایی است. اول، روسیه به عنوان یک قدرت جهانی هسته‌ای با ثبات راهبردی است. منظور از ثبات راهبردی این است که باید وضعیت برابری روسیه مقابل آمریکا (از لحاظ هسته‌ای) حفظ شود. اما در عمل آمریکایی‌ها به طرق گوناگون، مخصوصا از طریق طرح سپر موشکی، این طرح ثبات راهبردی را به چالش طلبیده و روس‌ها به شدت نگران این موضوع هستند که در آینده‌ای نه چندان دور ممکن است این وضعیت را از دست بدهند. دوم، اقتصاددانان روس اصطلاحی را به کار می‌بندند و می‌گویند «روسیه یک ابرقدرت اقتصادی جهان سومی است». به این معنا که در داخل روسیه با توجه به وضع و سطح فناوری‌ها و مشکلات اقتصادی موجود، به‌ویژه اینکه دولت روسیه بیش از ۷۰ درصد صادرات آن مواد خام و نفت و گاز است یک ابرقدرت اقتصادی جهان سومی است که کالا تولید نمی‌کند و از این جهت روسیه در معرض آسیب‌ها، فشارها و مشکلات گوناگونی است. سوم، روسیه دارای نقش جهانی نیست و عمدتا نقش منطقه‌ای در اوراسیای مرکزی برای خود تعریف می‌کند. اما محور دوم بحث من، روسیه و خاورمیانه است. منطقه خارمیانه اولویت چهارم سیاست خارجی روسیه است. مهم‌ترین مساله خاورمیانه برای روسیه هم مساله اسلام‌گرایی است. دلیل دیگر اهمیت خاورمیانه برای روسیه، مسائلی است که مربوط به موازنه منطقه‌ای است. از لحاظ روسیه، ترکیه آنقدر پتانسیل دارد که می‌تواند برای دولت روسیه مزاحمت‌های جدی در حوزه دریای سیاه، قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی ایجاد کند. این نگرانی برای روسیه زمانی تشدید خواهد شد که ترکیه بتواند وارد مسائل داخلی آن کشور شود و آن جمعیت ۲۰،۳۰ میلیونی را تحت تاثیر خود قرار دهد. بازار خاورمیانه سالانه ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار سود برای روسیه دارد و از طرفی بزرگ‌ترین پایگاه دریایی خاورمیانه در خارج، در سوریه قرار دارد. اینها مسائلی است که باعث شده خاورمیانه جزو اولویت‌های روسیه قرار گیرد. پیامدهای این مسائل برای ایران این است که در حال حاضر برای جمهوری اسلامی ایران، گزینه دیگری به جز همکاری با روسیه متصور نیست. زیرا مسیر سیاست خارجی ما تا امروز این مسیر را رقم زده است. اگر نتوانیم در سیاست خارجی، خود را از این فضا خارج کنیم، در معرض جریاناتی قرار خواهیم گرفت که در خاورمیانه در حال تبدیل شدن به جریانات اصلی هستند.