خطر احیای ادبیات اقتصادی منسوخ

علا میرمحمد صادقی* ادبیات اقتصادی که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷ در ایران تولید و در سطح جامعه انتشار یافت، عموما به وسیله انقلابیونی بود که حامل دیدگاه و ایدئولوژی چپ‌گرایی و ملی‌گرایی بودند. این انقلابیون که بعدها برخی از نیروهای مذهبی نیز به آنها پیوستند به دلایل گوناگون نوعی ادبیات اقتصادی را تولید و توزیع کردند که در آن تجارت، فعالیتی مذموم و تاجران افرادی نامطلوب معرفی شدند. این حاملان و تولیدکنندگان ادبیات اقتصادی اواخر دهه ۱۳۵۰ که توانسته بودند برخی مسوولان در اوایل دهه ۱۳۶۰ را با خود همراه کنند، تولید را با هر قیمت، تحت هر شرایط و با هر نوع مالکیتی اقدامی مقدس جلوه دادند. ادبیات اقتصادی تولید شده توسط انقلابیون حرفه‌ای دهه اول انقلاب با کمی تعدیل، هنوز در بعضی اذهان نهادینه شده است. دولت‌های نهم و دهم که با وفور درآمدهای ارزی مواجه شدند و برای محقق کردن وعده‌های خود راهی جز واردات انبوه نمی‌دیدند، در احیای تفکری که تولید را مقدس و تجارت را مذموم می‌داند، نقش بازی کردند. در هفته‌های اخیر و با نزدیک شدن به شروع کار دولت جدید زمزمه‌هایی شنیده می‌شود که تولید را به هر قیمت بار دیگر در رأس و کانون تصمیم‌های کلان قرار می‌دهد. نوشته حاضر هرگز قصد انکار مفیدبودن تولید را ندارد یا عمدی ندارد که بخواهد تجارت را تاج سر اقتصاد کند، اما بیم آن را دارد که بار دیگر موضوع کهنه شده دهه ۱۳۶۰ در قالب‌های دیگر تکرار شود. واقعیت این است که فعالیت‌های اقتصادی کل واحدی را تشکیل می‌دهند که هر جامعه‌ای با تن دادن به قاعده فعالیت‌های سودآور برای کل جامعه راه را برای تولید ثروت هموار می‌کند. تهدید مربوط به احیای دوباره ادبیات منسوخ‌شده و دیدگاه‌های از رده خارج شده را دست کم نگیریم و اجازه ندهیم پیامدهای این ادبیات دوباره بر اقتصاد حاکم شود. تجارت و بازرگانی فعالیتی است که اگر سرکوب شود و این سرکوب شدن آگاهانه باشد به انحصاری عجیب منجر خواهد شد که پیامدهای آن ناشناس خواهد بود. بخش خصوصی ایران و تشکل‌های گوناگون آن باید با هوشیاری مانع از احیای ادبیات منسوخ شوند و اجازه ندهند که اقتصاد ایران از این سوراخ دوباره گزیده شود. *عضو هیات‌رییسه اتاق ایران