لنکرانی: سال 56 از پدرم جدا شدم

کاندیدای مورد حمایت جبهه پایداری با بیان اینکه در بین برخی سیاسیون کماکان ادبیات دهه ۶۰ و رقابت بین تعهد و تخصص وجود دارد، گفت: امروز دوگانه ما افراد سکولار و غیرسکولار است و برای سکولار بودن نیز لازم نیست تعهد دینی نداشته باشید. کاندیدای مورد حمایت جبهه پایداری با بیان اینکه در بین برخی سیاسیون کماکان ادبیات دهه ۶۰ و رقابت بین تعهد و تخصص وجود دارد، گفت: امروز دوگانه ما افراد سکولار و غیرسکولار است و برای سکولار بودن نیز لازم نیست تعهد دینی نداشته باشید. کامران باقری لنکرانی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در پاسخ به این پرسش که «برخی شایعه کرده‌اند شورای نگهبان به دلیل وضعیت خانوادگی‌تان شما را تایید صلاحیت نخواهد کرد؟»، گفت: خیلی از افراد در حال حاضر از تقوا و اخلاق سیاسی صحبت می‌کنند و رهبری نیز مرتبا تاکید دارند که از بداخلاقی سیاسی باید جلوگیری شود؛ اما آنچه در این عرصه تعجب‌آور است اینکه نسبت به بنده به جای اینکه نقادی‌ها نسبت به افکار و عملکردم صورت گیرد نقدهایی نسبت به خانواده‌ام مطرح می‌شود؛ این امر در منطق دینی و نگاه اخلاقی به عرصه سیاست داشتن تناسب ندارد؛ بنابراین تعجب از این است که برخی از پایگاه‌های اطلاع‌رسانی که در قالب یک شبکه فعالیت می‌کنند به این موضوع می‌پردازند و در عین حال شعار تقوای سیاسی می‌دهند که این تناقض در رفتار است. دو مسیر متفاوت وی ادامه داد: پدر بنده در خارج از کشور سکونت دارد و ما از سال ۱۳۵۶ جدا از یکدیگر زندگی می‌کنیم؛ اما این داستان یک مقدمه دارد؛ پدرم قبل از انقلاب در صنعت آلومینیوم به عنوان یک کارگر کار خود را آغاز کرد اما به دلیل پشتکار و توان فنی توانست برای خود کارگاه و کارخانه‌ای ایجاد کند؛ اما قبل از انقلاب فضای صنعت آلومینیوم انحصاری بود و شرایطی پیش آمد که ایشان احساس کرد دیگر نمی‌تواند در ایران زندگی کند و بنابراین سال ۵۳ به خارج از کشور رفت و در سال ۵۴ به ایران بازگشت؛ اما سال ۵۵ مجدد به آمریکا بازگشت و زمانی که شرایطی باثبات برای کارشان فراهم شد از ما خواستند که به همراه مادر، خواهر و برادرمان به آمریکا برویم؛ بنابراین ما تا سال ۵۶ در آمریکا اقامت کردیم. لنکرانی افزود: سال ۵۶ بود که مادر مرحومم پس از یک سال سکونت در آمریکا به پدرم گفتند که ما نمی‌توانیم در اینجا زندگی کنیم و شرایط اینجا برای زندگی مناسب نیست و ما اذیت می‌شویم و در واقع توجه ایشان به تربیت فرزندان و فضای فرهنگی آمریکا بود، اما پدرم با توجه به شرایط ایران که درباره کارشان وجود داشت حاضر به بازگشت نشدند، اما به ما گفتند که شما آزاد هستید که به ایران بازگردید؛ مادرم به ما گفتند شما آزاد هستید که هر طور می‌خواهید تصمیم بگیرید؛ بنابراین ما نیز همراه مادرمان به ایران بازگشتیم؛ بنابراین طلاق به معنی قانونی اتفاق نیفتاد؛ اما دو مسیر متفاوت طی شد.