سرگرمی‌های لاینفک

محمد خرمی- امسال نیز همچون سال‌های گذشته شاهد پخش مجموعه‌های تلویزیونی مختلف از شبکه‌های سیما بودیم. مجموعه‌هایی که پس از افطار، بینندگان را تا ساعت‌ها پای تلویزیون می‌نشاند، اگرچه تماشای این مجموعه‌ها مبنی بر تایید آنها نیست. ولی شکی نیست که این سریال‌ها مردم را خانه‌نشین کرده است اگرچه بسیاری از بینندگان پس از تماشای مجموعه، آن را مورد انتقاد می‌گیرند ولی باز روزهای آینده پای تلویزیون خواهند نشست. تماشای این سریال‌ها به عنوان یک عادت و سنت درآمده است و گویا سریال‌های مناسبتی این ماه از سرگرمی لاینفک ماه رمضان است. امسال نیز سریال‌های پخش شده بیننده را پای تلویزیون نشاند تا چهار سریال با محورهای متفاوت را تماشا کنند. یک وجب طنز

امسال تنها شاهد پخش یک مجموعه طنز بودیم و تلاش شد در سریال‌های دیگر ژانرهای مختلف ساخته شود. «یک وجب خاک» داستان ساده رویارویی آدم‌های بی‌پول و مهربان با پولدارهای بدجنس و طماع را روایت می‌کند. این مجموعه پربیننده‌ترین در بین سایر مجموعه‌ها شد اما دلیل وجود بالای تماشاگر، تاییدی بر سطح کیفی و ساختار «یک وجب خاک» نیست بلکه دلیل آن زمان و پخش مجموعه بعد از افطار و زمانی که بیینده به تماشای تلویزیون عادت دارد. شبکه سه با سریال‌های طنزش سال‌های گذشته میزان رضایت بالاتری کسب کرده بود اما امسال «یک وجب خاک» مناسب سطح بالای توقع مخاطب نبود. فیلمنامه این مجموعه توسط خشایار الوند نوشته شد که شباهت زیادی با مجموعه «زیرزمین» که سال گذشته پخش شد، دارد و طبق معمول آدم‌های خوب با دنیای ساده و خانه قدیمی و توقعات انسان دوستانه‌ از سوی آدم‌های بد که از قشر مرفه هستند مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. تماشاگر درگیر داستان مجموعه نمی‌شود و به راحتی موقعیت‌ها، طنزها و رویدادهای بعدی را پیش‌بینی می‌کند. علی عبدالعلی‌زاده که برای اولین بار مجموعه مناسبی کارگردانی می‌کند نشان داد گزینه مناسبی برای کارگردان این نوع مجموعه‌ها نیست و این کارگردان نتوانسته کیفیت را حفظ کند و بیننده را درگیر داستان مجموعه کند.

اغما پرحاشیه‌ترین مجموعه

اغما صدای بسیاری را درآورد که می‌توان به سازمان نظام پرستاری و جامعه‌پزشکی اشاره کرد. ساخت سریال‌های معناگرا با مجموعه «او یک‌فرشته بود» آغاز شد که این مجموعه توانست مخاطب بسیاری را پای تلویزیون بنشاند و البته انتقادهای بسیار نیز به آن وارد شد.

ترویج خرافه‌پرستی، ترسناک بودن، تحریف دین و ... اشکالاتی بود که به موضوع این مجموعه گرفتند. به اعتقاد برخی کارشناسان در اغما آموزه‌های دینی فدا شده است و تا حدودی باعث انحراف نیز می‌شود. کارگردان سریال اغما قابل توجه است و به نظر می‌رسد مقدم نسبت به کارهای گذشته قدم بزرگی برداشته است. البته او نشان داده که ذائقه مخاطب را می‌شناسد و مدیران تلویزیون می‌توانند به مقدم اعتماد کنند. نباید فراموش کرد که برخورد سطحی با مقوله خدا و شیطان مشکل مهم این سریال است و این نگاه باعث شده که کارگردانی و بازیگران چندانی مورد توجه قرار نگیرند گفته می‌شد نگارش قسمت‌های پایان این مجموعه که برعهده علیرضا افخمی (کارگردان او یک فرشته بود) است تا مدت‌ها نوشته نشد تا با واکنش‌های مردم پایان این مجموعه را طراحی کند. مجموعه اغما در همان جذابیت‌های اولیه باقی ماند و مشکلات دیگر مجموعه‌های ماورایی را نیز همراه داشت.

میوه ممنوعه

پرطرفدارترین مجموعه

داستان عشق یک پیرمرد ثروتمند به یک دختر جوان امروزی نسبت به داستان‌های سایر مجموعه‌های ماه رمضان از محبوبیت بیشتری برخوردار است و به نظر فیلمنامه‌ این مجموعه موفق عمل کرده است. فیلمنامه این مجموعه کار مشترکی از علیرضا کاظم‌پور و علیرضا نادری است که تقسیم وظایف بین این دو نویسنده بر کیفیت کار اثر خوبی گذاشته است. علی نصیریان بازیگر پرسابقه، هانیه توسلی، گوهر خیراندیش، امیر جعفری و ... به جذابیت این سریال و جذب مخاطب کمک کرده است. «میوه ممنوعه» با نگاهی به دو داستان کلاسیک «شیخ صنعان» و «شاه لیر» داستان پرکششی طراحی کرد. با چنین نگاه حساب شده و دوری جستن از نگاه‌های کلیشه‌ای و دیالوگ نویسی‌های مناسب از نقاط قوت این مجموعه است.

حسن فتحی با «میوه ممنوعه» به عنوان بهترین کارگردان در میان کارگردان‌های سریال‌های این ماه شناخته شد.او که هم‌اکنون سریال «مدار صفر درجه» را نیز بر روی آنتن دارد به لحاظ کارگردانی در سریال سازی قابل ستایش عمل کرده است. این مجموعه نشان داد مردم با سوژه‌ها و موضوعاتی که خودشان از زندگی درگیر هستند بهتر می‌توانند ارتباط برقرار کنند.

شکرانه

مجموعه شکست خورده

اگرچه «شکرانه» از بازیگران شناخته شده استفاده کرده است و بودجه خوبی نیز صرف آن شده ولی نتوانست مخاطب را با خود همراه کند. شکرانه داستان سرراستی دارد که قابلیت جذب مخاطب را داشت ولی این اتفاق رخ نداد.

سعید سلطانی با شکرانه در مقام کارگردان موفق عمل نکرد با این که او با سریال «پس از باران» کارنامه درخشانی در سریال سازی داشته است. دیگر مشکل شکرانه بازی بازیگران تاجیکی است که تاثیرگذار نبوده است و دراین باره توجیهی برای ضرورت تولید مشترک دیده نمی‌شود.همچنین بازی بازیگران ایرانی نیز چندان موفق نبوده است و این بازیگران درگذشته نشان داده‌اند که می‌توانند بهتر ظاهر شوند.

داستان این مجموعه کاملا غیرقابل باور و کلیشه‌ای پرداخته شده است و فیلمنامه نویس بیشتر شعاری در بیان حرف خود عمل کرده است و انتخاب کریمی را به عنوان فیلمنامه نویس شکرانه با اشکال مواجه کرده است. «شکرانه» بزرگ‌ترین شکست خورده در میان مجموعه‌های مناسبی ماه رمضان نام گرفت تا ادامه دهنده عدم موفقیت سریال‌های مناسبتی ماه رمضان که از شبکه پنج پخش می‌شود، باشد.

نادیده گرفتن ذائقه مخاطب

شکی نیست سریال‌های مناسبتی ماه رمضان هر سال نسبت به سال گذشته دچار افت کیفی می‌شوند. با توجه به هزینه‌های سنگینی که برای ساخت این مجموعه‌ها می‌شود ولی به نظر ذائقه مخاطب نادیده گرفته می‌شود و سیاست‌های صداوسیما در قبال ساخت این مجموعه‌ها جای خود را به مخاطب می‌دهد.

اگر خیابان‌های شهر خالی می‌شود و یا دلیل عدم فروش سینماها را سریال‌های ماه رمضان می‌دانند و تمامی این اتفاقات را به پای صداوسیما می‌گذارند ولی با کمی انصاف به این نتیجه خواهیم رسید که سریال‌های ماه رمضان نیستند که مردم را در خانه‌ می‌نشاند و عادت مردم به تماشای سریال پس از افطار تاساعت پایانی شب است که آنها را در خانه می‌نشاند و باید پرسید که بیننده تا چه حد از تماشای سریال راضی بوده است.