تحلیل فوربس از شرایط تولید در کشورهای مختلف:
مساله این است جمعیت یا سن
وقتی دور هم جمع میشوید یکی از جذابترین سرگرمیها این است که از مهمانهایتان جمعیت کشورها را بپرسید.
وقتی دور هم جمع میشوید یکی از جذابترین سرگرمیها این است که از مهمانهایتان جمعیت کشورها را بپرسید.
واقعا متعجب خواهید شد وقتی با این واقعیت مواجه شوید که تنها معدودی از آنها میتوانند با تخمین 50درصد جمعیت کشورها را حدس بزنند. به عنوان مثال مطمئنا شما میدانید که جمعیت ایالات متحده بیش از 300میلیون نفر است و اگر اخبار را بخوانید یا تماشا کنید، بی شک میدانید که کشور چین جمعیتی حدود 3/1میلیارد نفر و هندوستان جمعیتی بیش از 1/1میلیارد نفر دارد. اما مکزیک چطور؟ ویتنام؟ مجارستان؟ پیش از آنکه پاسخ این سوالها را به همراه معنای همه آنها به شما ارائه دهیم سعی کنید فقط جواب را حدس بزنید.
سرگرمی شما حتی جذابتر از این هم میشود اگر از مهانهایتان بپرسید که میانگین سن در این کشورها چقدر است. در این مورد حد سیاسیت بسیار دورتر از واقعیت خواهد بود. اگر امتحان کنید خودتان خواهید دید. اغلب افراد میدانند که توسعه یافتهترین کشورها از بالاترین میانگین سنی برخوردارند. اما آیا میدانستید که ژاپن دومین میانگین سنی بالای جهان را به خود اختصاص داده است و پس از موناکو با میانگین سنی ۵/۴۳ سال در رتبه دوم قرار دارد؟ میانگین سنی در ژاپن ۴۳، انگلستان ۶/۳۹ و در ایالات متحده ۶/۳۶ سال است که نسبتا رقم پایینی است.
شاید تعجب برانگیزترین واقعیت برای اغلب مردم زمانی مطرح شد که به مقایسه میانگین سنی دو کشور چین و هندوستان بپردازیم. عموم مردم بر این باورند که چین به زودی حاکم جهان خواهد شد چون بیشترین جمعیت را در جهان داراست و رشد تولید ناخالص داخلی آن بسیار عظیم است. اما واقعیت این است که معیار میانگین سنی داستان دیگری میگوید: به دلیل سیاست تک فرزندی در چین که براساس آن دولت تعیین کرده است هر جفت تنها مجاز به داشتن یک فرزند هستند تا رشد جمعیت کنترل شود، میانگین سنی در این کشور 2/33 سال است. از سوی دیگر هندوستان یکی از جوانترین کشورها درمیان بزرگترین کشورهای جهان محسوب میشود و میانگین سنی در آن تنها 8/24سال است.
این سرگرمی بجز آنکه شما را در میان دوستان کماطلاعترتان باهوش و بااطلاعات نشان میدهد، چه فایده دیگری دارد؟ در نظر گرفتن این واقعیات کمک میکند بدانید طی سالهای پیش رو کدامیک از اقتصادها کارایی بهتری را از خود نشان خواهد داد ویا کدام موقعیت جغرافیایی بهترین مکان برای شرکت شما خواهد بود.
واضح است که انجام عملیات تولید در کشوری که هزینههای آن پایین است و جمعیت بسیار زیادی هم دارد، به کارخانجات این امکان را میدهد که دو هدف را دنبال کند. اول عرضه صادرات ارزانقیمت و دوم عرضه محصولات یا خدمات به اقتصاد داخلی آن کشور. اگر شما مجارستان را انتخاب کنید، که جمعیتی 10میلیوننفری دارد، میتوان گفت تقریبا امکان ندارد که محصولات شما از بازار داخلی خوبی بهرهمند باشد.
اما مسلم است که قرار گرفتن در چین یا هندوستان طبیعتا به یک شرکت اجازه میدهد که به هر دوی این اهداف دست یابد و شرکتهای سراسر جهان در این دو مکان جغرافیایی گردهم آمدهاند. اما اگر شرکت شما در زمینهای فعالیت میکند که برای موفقیت نیازمند سرمایهگذاری بسیار درازمدت است مانند صنایع سنگین و مادر چون خودرو و فولاد، آنگاه باید چه معیاری را در نظر گرفت؟ اگر برای شما پرداخت دستمزدهای پایین تا بلندترین زمان ممکن ملاک باشد، آنگاه شما شرایط چین و هندوستان را یکسان خواهید دانست؟
در این صورت هندوستان از شرایط بهتری برخوردار خواهد بود چون جمعیت بسیار جوانی دارد. و این مضوع از عرضه نیروی کار آماده برای مدت کافی خبر میدهد. طبیتعا سن کمتر به معنای بهرهوری بیشتر برای صنایع نیازمند نیروی کار زیاد است.
خوانندگانی که سن بالاتری دارند یا آنهایی که در مورد هزینهها و جریانهای نیروی کار طی ۵۰سال اخیر مطالعه کردهاند، به یاد میآورند که در دهه ۵۰میلادی عبارت «ساخت ژاپن» به معنای کیفیت پایین و کالای ارزانقیمت بود. اما در سال ۱۹۵۰ میانگین سنی ژاپن تنها ۲۲ سال بود.
طی 40سال گذشته، ژاپن به یک موتور تولید در جهان تبدیل شد. هماکنون که حدود 50سال از آن دوران میگذرد، این کشور مسنترین ملت جهان را در خود جای داده است و با مشکلاتی چون هزینه بالای تولید و فراوانی نیروی کار دست و پنجه نرم میکند. امروز دیگر هیچ شرکتی برای دستیابی به هزینههای کمتر ژاپن را به عنوان محل استقرار خود برنمیگزیند. (دانش فنی و بهرهوری داستان دیگری است که باید به طور جداگانه به آن پرداخته شود) بنابراین آیا در شرایطی که چین بر دنیای تولیدات جهانی تسلط یافته است، این احتمال وجود ندارد که راه ژاپن را در پیش گیرد. آیا به راستی ممکن است که تنها ظرف 20سال آینده چین با همان مسائلی روبهرو شود که ژاپن امروز با آنها مواجه است؟ از جمله آنها میتوان به ساختار هزینهای که مانع تولید کالاهای ارزانقیمت است، اشاره کرد. این تنها یک احتمال نیست بلکه بسیار نزدیک به واقعیت است. هماکنون هم نشانههای آن مشهود است.
دیگر شرکتها نمیتوانند در شهرهای عمده چین کارکنان مطلوب خود را بیابند و دستمزدها و مزایای کارکنان در حال افزایش است.برای مشاهده ساده و جامع مشکلات اقتصادی شرکتهای قدیمی کافی است به گزارش دولت چین نگاهی کنیم.
در جدول ارایه شده میتوانید فهرستی از کشورهایی را که در مورد آنها سخن گفتیم و برخی دیگر که صحبتی از آنها به میان نیامد را مشاهده کنید. مطمئن باشید که اگر اطلاعات این جدول را از دوستانتان بپرسید بسیار شگفتزده خواهید شد.
ارسال نظر