تغییرات جوی و مشکلات امنیتی

آیا مشکلات زیست محیطی در آینده تبدیل به مشکلات امنیتی خواهند شد؟ ۲۱ کشور عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام، موسوم به آپک (APEC) که در سیدنی استرالیا گردهم آمدند، قصد داشتند موضوع حفاظت از جو زمین را به عنوان «موضوعی حیاتی» به رسمیت بشناسند. بررسی تغییرات جوی و پی‌آمدهای ناشی از آن و چاره اندیشی برای محدود کردن این پیامدها در دستور کار آپک قرار داشت. استرالیا میزبان این اجلاس که در روزهای هشتم و نهم سپتامبر در سیدنی برگزار شد. پیش‌نویسی برای بررسی این پیامدها و راه‌کارها ارائه داد. در روزهای پایانی هفته قرار است این پیش‌نویس از سوی مقامات بلندپایه حاضر در اجلاس به تصویب برسد.

می‌توان گفت که این پیش‌نویس به غیر از یک اعلامیه کتبی درباره مقاصد اجلاس، چیز بیشتری نیست. در این پیش‌نویس دست‌کم به اهداف الزام‌آوری درباره کاهش گازهای گلخانه‌ای اشاره‌ای نشده‌است. رییس‌جمهور آمریکا جورج دبلیو بوش، سیاست جوی را که منجر به برقراری محدودیت‌هایی در سهم انتشار دی‌اکسید کربن در جو می‌شود، پیش از آغاز اجلاس رد کرد. بوش در مقابل از استفاده بیشتر از انرژی اتمی‌حمایت می‌کند.

اجلاس آپک گواهی است بر ناکامی‌جامعه جهانی در پیکار با تغییرات جوی. بزرگ‌ترین آلوده‌کنندگان جوی در جهان در میان ۲۱ کشور عضو این اجلاس به چشم می‌خورند: آمریکا، چین و اندونزی. استرالیا به دلیل داشتن صنایع عظیم زغال سنگ، بزرگ‌ترین آلوده‌کننده هوا بر حسب نفر محسوب می‌شود.

از سوی دیگر کشورهای شرکت‌کننده در این اجلاس بر سر محدود کردن تغییرات جوی مجادله کردند. چین و برخی از کشورهای در حال رشد مذاکراتی را که تحت سرپرستی و نظارت سازمان ملل متحد انجام گیرد، ترجیح می‌دهند. در مقابل بوش خواهان توافق با کشورهایی است که عضو سازمان ملل متحد نیستند.

یک راه‌حل منصفانه و مؤثر

خبر‌نگار انگلیسی مسائل محیط زیست، فرد پیرس، پیمانی را که زیر نظارت سازمان ملل متحد شکل گرفته باشد تنها راه برون رفت از بحران جوی می‌داند. او اتحادیه اروپا را به دلیل اهداف زیست‌محیطی بلند پروازانه‌اش می‌ستاید. پیرس بیش از همه، طرح آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان در حفاظت از جو را که در آسیا مورد تایید قرار گرفت، بسیار مؤثر می‌داند. براساس این طرح برای هر کشور سهمیه‌ای درزمینه انتشارگاز دی اکسید کربن در جو تعیین می‌شود که این سهمیه بر پایه تعداد ساکنان هر کشور مشخص شده است. پیرس می‌گوید: «به نظرم این تنها راه حل دراز مدت است که هم موثر و هم منصفانه است.»

فرد پیرز در تازه‌ترین کتاب خود با نام «آب و هوای فردا. وقتی که جو به عاملی تهدید‌کننده تبدیل می‌شود» با مثال‌های زیادی نشان می‌دهد که تا چه اندازه تغییرات جوی پیشرفت کرده‌اند. در این کتاب آمده است:

بزرگ‌ترین رودخانه غرب آمریکا، کُلُرادو امروزه در نتیجه خشکسالی‌های طولانی تنها سایه‌ای است از آنچه که بود. خطر خشکسالی از غرب آمریکا تا شمال چین و از آفریقای جنوبی تا دریای مدیترانه را تهدید می‌کند. دوره بازگشت طوفان‌های سهمگین مانند چیزی که در سال ۱۹۹۸ در هندوراس اتفاق افتاد، کوتاه‌تر شده است. در شب ۲۸ اکتبر سال ۱۹۹۸ طوفان میتچ به هندوراس هجوم آورد. این بدترین گردباد در قاره آمریکا در ۲۰۰ سال گذشته بوده است. تنها در مدت چند ساعت بارش ، برابر با یک سال از آسمان به زمین ریخت. این طوفان بیش از ۱۰هزار کشته و دو‌میلیون بی خانمان بر جای نهاد. تا این شب وحشتناک، ساکنان هندوراس خود را هیچ‌گاه در خطر نمی‌دیدند. آنها گمان می‌کردند سرزمینشان دورتر از مسیری است که طوفان تا آن زمان در نوردیده بود. امروزه وضع اما به گونه دیگری است.»

تغییرات جوی دلیلی برای جنگ؟

هیات مشاوران علمی‌برای تغییرات جهانی محیط زیست (WBGU) که با آلمان در مسائل جوی به طور منظم رایزنی می‌کند، از هم اکنون به پی آمدهای احتمالی سیاسی و اجتماعی تغییرات جوی می‌اندیشد. در پائیز سال ۲۰۰۷ گزارشی از سوی این نهاد منتشر خواهد شد با نام «جهان در دگرگونی- خطر امنیتی تغییرات جوی». در این گزارش، WBGU حالتی را در نظر می‌گیرد که جامعه جهانی همچنان در زمینه حفاظت از جوزمین شکست بخورد و با این تصور به ارائه یک سناریوی ترسناک و تاریک می‌پردازد.

براساس برآوردهای دانشمندان، پیامدهای تغییرات جوی خشونت و ناپایداری را به دنبال خواهد داشت، زیرا تغییرات جوی به طور فزاینده‌ای باعث بروز اختلاف و شکاف در سیاست بین‌المللی می‌شوند. این تغییرات، بحران‌هایی در زمینه توزیع در میان کشورها و در درون تک‌تک آنها را درپی خواهند داشت، بحران‌هایی بر سر توزیع آب، خاک، یا بحران‌هایی برای غلبه بر سیل مهاجرتی یا بر سر پرداخت غرامت میان مسببان اصلی تغییرات جوی و کشورهایی که بیش از همه اثرات ویرانگر این تغییرات دامن آنها را می‌گیرد.

از سوی دیگر می‌توان گفت که گزارش کارشناسانه WBGU نشان می‌دهد که تغییرات جوی می‌توانند بهانه‌ای باشند برای همبسته کردن جامعه جهانی. برای این منظور جامعه جهانی می‌بایست به این تغییرات به عنوان یک تهدید برای بشریت بنگرد و از طریق یک سیاست پر انرژی که همه کشورها بر سر آن توافق دارند در محدود کردن اثرات این تغییرات تلاش کند.

امروزه دیگر نمی‌توان از توقف یا بازگشت سخن گفت. شکست سازمان ملل متحد در سیاست‌های جوی این پرسش را پیش می‌آورد که آیا جامعه جهانی پیش از آن که تغییرات جوی تبدیل به خطری امنیتی شوند، موفق به مهار آن خواهد شد؟