کتاب کالای گمشده ایران

مهرداد پارسا

آمار نشان می‌دهد که در ماه‌ های نخست سال‌جاری در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته، نشر از کاهش حدود سه‌درصدی برخوردار شده است و البته مسوولان به چنین موضوعی اعتقاد ندارند. این در حالی است که نشر در سال ۸۵ نسبت به سال ۸۴ دچار شاهد افت ۱۰درصدی بوده است. این رکود در چاپ که به دلایل متعددی از جمله عدم صدور مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد، کمبود کاغذ و.. منجر به سیر نزولی چاپ در دو سال اخیر شده‌است. برخی از فعالان نشر اعتقاد دارند که رکود در تولید کتاب به دلیل افزایش قیمت پشت جلد کتاب و پایین آمدن قدرت خرید مردم است، در این میان گروهی دیگر نیز می‌گویند در همین شرایط مردم همچنان کتاب می‌خوانند و مشتریان پروپاقرص خود را حفظ کرده است. بنابراین اگر مشتری را ثابت فرض کنیم، زمانی که کتاب دلخواه خود را نمی‌یابد و در انتخاب خود محدود می‌شود، کتاب کمتری خریداری خواهد کرد. روند چاپ و انتشار کتاب از آن لحظه که ایده‌ای در ذهن نویسنده شکل می‌گیرد و مصمم می‌شود آن را به روی کاغذ بیاورد تا مراحل دیگر از پیدا کردن ناشر تا پیگیری صدور مجوز در وزارت ارشاد، چاپ کتاب، صحیح و سالم رساندن آن به کتاب‌فروشی و در نهایت ایستادن یک نفر در جلوی قفسه‌های کتاب‌فروشی و انتخاب آن کتاب از میان صدها کتاب دیگر مراحل بسیاری را طی می‌کند و اگر در یکی از این مراحل اشکالی به وجود آید، چاپ کتاب دچار مشکل می‌شود که فعالیت ناشران را در این زمینه سخت می‌کند. قرارگرفتن این حلقه‌ها میان نویسنده و مخاطب، فرآیندی طولانی و نسبت پیچیده‌ای را از زمان خلق کتاب تا مطالعه آن توسط خواننده به دنبال دارد.

در ایران بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ کتاب‌فروشی تخمین زده شده که بیش از ۹۰۰بنگاه آن در تهران واقع شده است و از این تعداد ۳۰۰کتاب‌فروشی در حد فاصل میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر قرار گرفته‌اند. اگر جزئیات مربوط به مراحل پیش‌تولید کتاب را حذف کنیم یک بررسی کلی به چرخه ارائه کتاب از ناشر به توزیع‌کننده و توزیع‌کننده به کتاب‌فروشی کافی است تا بضاعت کم فروشگاه‌های کتاب توجیه شود. یک کارشناس نشر معتقد است برخلاف تمام داد و قال‌هایی که عادت داریم در مورد قیمت کتاب راه بیاندازیم، در ایران قیمت فروش این محصول تنها سه برابر قیمت تمام شده تولید آن است که در دنیا هفت برابر تعیین شده است. به این ترتیب، تخفیف ۳۵ تا ۴۰درصدی ناشر به توزیع‌کننده و از آن طرف تخفیف ۱۵ تا ۲۰درصدی عوامل پخش به کتابفروش و... در نهایت سود ناچیزی را نصیب فعالان نشر می‌کند.

یک ناشر در این باره معتقد است هزینه‌های تولید و توزیع کتاب در ایران بسیار زیاد است و کتابخوانی در میان مردم ما چندان رونقی ندارد و با این حساب وقتی دخل و خرج ناشر با هم همخوانی ندارد نمی‌توان گفت که نشر توفیق چندانی داشته باشد.

مدیر نشر به‌افروز ادامه داد: در ایران ما انتشارات به معنای واقعی نداریم و کاری که ناشران ایرانی انجام می‌دهند تکثیر با شمارگان دو تا سه هزار نسخه است در حالی که انتشارات به معنی چاپ کتاب در حداقل ده‌هزار نسخه است.

صابری تصریح کرد: نشر در ایران اگر هزینه‌های خود را پوشش دهد می‌تواند اقتصادی باشد و یک پروسه کامل «هزینه، استهلاک سرمایه و سودآوری» را مفید فایده کند.

این روزها کتاب با هدف کسب رضایت خواننده وارد بازار نمی‌شود و صرفا وسوسه‌ یارانه‌های غیرقابل توجیه، ناشران را به تولید زیاد تشویق می‌کند. گرچه این توزیع یارانه در دو سال اخیر به صورت سلیقه‌ای اعمال شده است. آماری در سال ۸۴ منتشر شد که تعداد ناشران فعال و نیمه‌فعال کشور در حدود ۴۳۳۵ بنگاه بوده است که این رقم در دو سال اخیر رشد یافته است. این تعداد ناشر تقریبا سه برابر کتابفروشی‌های کل کشور است. نسبت غیرمنطقی ناشر و فروشنده کتاب ناشی از مدیریت ضعیف یارانه‌ای و سودجویی‌های رانت‌خواران و اتلاف منابع در این حوزه است و اگر ناشران دولتی را که کمتر به کیفیت محصول توجه دارند را حذف کنیم در واقع تولید کتاب در کشور ما پایین است.

علی‌اکبر معراج‌زاده از ناشران کشور معتقد است اگر ناشران به بدیهی‌ترین اصل علم اقتصاد در فعالیت‌های فرهنگی که رعایت چرخه عرضه و تقاضا توجه داشته باشد هرگز دچار مشکل نخواهند شد.

یکی دیگر از ناشران ایران نیز وضعیت تولید کتاب را خیلی نامناسب دانست که موجب شده ناشران نتوانند برنامه‌ریزی کنند و در مواقعی هم متضرر می‌شوند.

ایران همچنان رکورددار کم‌مطالعه‌ترین کشورهای دنیا به حساب می‌آید در حالی که مشتری در فروشگاه‌های کتاب دیده می‌شود و به دلیل قبضه‌شدن ویترین برخی کتابفروشی‌‌ها به کتاب‌های روانشناسی، کامپیوتر و... خواسته مشتری تامین نمی‌شود. حذف یارانه‌های غیرقابل توجیه و عدم حضور ملاحظات سیاسی و جناحی، بازار فروش و کتاب را رونق بیشتری می‌دهد تا دخالت‌های دولت در فعالیتی که بخش خصوصی توانایی انجام آن را دارد.