کمبود نیروی کار در آمریکا، بحرانی بی‌اساس

مترجم: عطیه سالارمنش

به گفته برخی اقتصاددانان به شرط دستمزد بیشتر هنوز هم می‌شود کارگر آمریکایی استخدام کرد. بازار جذب کارگر در آمریکا چقدر رونق دارد؟ طبق استانداردها با وجود ۶/۴درصد نیروی کار نرخ رسمی بیکاری باید کم شود اما کارفرمایان در زمینه‌های مختلف از صنعت و کشاورزی و ساخت و ساز گرفته تا بهداشت و تکنولوژی روز از بحران کمبود کارگر شکایت دارند.

این بحران با تصمیم دولت بوش در مورد برخورد با مهاجرین غیرقانونی تشدید شد. شرکت‌های ساختمانی می‌گویند که بدون کارگران خارجی هیچ طرح عمرانی پیش نخواهد رفت و هیچ جاده‌ای ساخته نخواهد شد. کشاورزان از فاسد شدن محصولات برداشت نشده در زمین‌های کشاورزی در پی فرار مهاجرین و اینکه آمریکاییان حاضر نیستند خودشان زمین‌ها را شخم بزنند صحبت می‌کنند.

کریگ رگل براگ رییس اتحادیه کشاورزی در مرکز اصلاحات مهاجرت و سخنگوی مرکز امریکن لنداسلیک می‌گوید: با رفتن مهاجران چه کسی در رستوران‌ها به آمریکاییان سرویس می‌دهد؟ تنها قشری که برایشان فرقی نمی‌کند کسانی هستند که چیزی برای خوردن ندارند.

کمبود کارگر، اغراق یا واقعیت

دیوید روزنبرگ اقتصاددان موسسه مریل لینچ وجود بحران را نمی‌پذیرد. او جزء آن دسته از اقتصاددانانی است که می‌گویند در مورد بحران کمبود کارگر در آمریکا خیلی اغراق شده است. روزنبرگ به تازگی روی این مساله تحقیق کرده و گزارشی را تحت عنوان «آیا با کمبود کارگر مواجه‌ایم» منتشر کرده است. او در این گزارش می‌گوید: اگر کارفرمایان کارگری پیدا نمی‌کنند حتما خوب نمی‌گردند.

نکته قابل توجه این است که مساله کمبود کارگر نیست بلکه دستمزد آنها است. اقتصاددانانی مثل روزنبرگ معتقدند که در اقتصاد بازار به واقع چیزی به نام کمبود وجود ندارد یعنی اگر خواهان چیز بیشتری هستید باید بهای بیشتری بپردازید. وقتی کارفرمایان از کمبود نیروی کار گله می‌کنند در حقیقت منظورشان اینست که نمی‌توانند کارگرانی را با دستمزدی که خودشان می‌خواهند پیدا کنند.

با نگاهی به ارقام می‌بینیم درست زمانی‌که نرخ بیکاری آمریکا در سال‌های اخیر کاهش داشته میلیون‌ها نفر در این کشور مشاغل خود را رها کرده‌اند و دیگر به دنبال کار نمی‌گردند. اگر درصد حضور کارگران آمریکایی در نیروی کار این کشور را با سال ۲۰۰۰ برابر در نظر بگیریم بنا به آمار رسمی کشور شمار بیکاران می‌بایست ۱/۹میلیون نفر بود در حالی‌که دولت این رقم را ۱/۷میلیون نفر اعلام کرده و نرخ بیکاری به جای ۶/۴درصد ۸/۵درصد می‌شد.

دستمزد کارگران نشان دهنده چیست؟

روزنبرگ می‌گوید ساده‌ترین راه برای بررسی مساله کمبود کارگر دستمزد آنها است. طبق قوانین زیربنایی اقتصاد هرچه نیاز به کارگر بیشتر باشد دستمزد آن بیشتر است. بنابراین اگر اقتصاد آمریکا واقعا در جهت ریشه‌کن کردن کامل بیکاری یا نزدیک شدن به این امر حرکت می‌کرد با رشد ناگهانی نیروی کار مواجه می‌شد.

به هرحال دستمزد کارگران به ندرت تغییر می‌کند. بیشتر کارگران آمریکایی درآمدشان را کافی نمی دانند. حداقل دستمزد ۸۰درصد نیروی کار آمریکایی بعد از رونق از دست رفته بازارهای این کشور در دهه ۹۰ ثابت مانده است. بیستم اوت امسال دولت آمریکا آماری را منتشر کرد که نشان می‌دهد متوسط درآمد خانوارهای آمریکایی در سال ۲۰۰۵، ۱/۴درصد افزایش داشته و به ۵۵۲۳۸ دلار رسیده است. اما این رقم هنوز هم پایین‌تر است از آنچه در سال ۲۰۰۵ شاهد آن بودیم.

مطمئنا اقتصاددانانی هم هستند که با کارفرمایان هم عقیده‌اند و می‌گویند آمریکا با کمبود جدی کارگر مواجه است. ادوارد یاردنی رییس و استراتژیست شرکت سرمایه‌گذاری یاردنی ریسرچ می‌گوید: ما واقعا با کمبود نفرات مواجه‌ایم کارگران داخلی را از دست داده‌ایم و هر روز نیازمان به مهاجرین قانونی یا غیر قانونی بیشتر می‌شود.

یاردنی ادامه می‌دهد: دستمزد معیار دقیقی نیست، دستمزد کارگران بر اساس بهره‌وری آنها تعیین می‌شود و افزایش حداقل دستمزد برای جذب نیروی بیشتر خواه ناخواه به ضرر کارفرما تمام می‌شود. این به این معنی است که کارفرما تنها طبق ارزش خود کارگر به آن حقوق دهد نه صرفا برای پر کردن مشاغل. «در رقابت شدید بازار جهانی تنها راهی که می‌توان به کارگر دستمزد بیشتری داد و در عین حال ضرر نکرد این است که به دنبال حداکثر بهره‌وری بود.»

اما بعضی اقتصاددانان و وکلای کارگران معتقدند که هدف از دامن زدن به شایه بحران کارگر کاهش دستمزدهاست. جرد برنشتین اقتصاددان ارشد انستیتوی سیاست‌گذاری اقتصاد آمریکا می‌گوید: کارفرمایان خیلی سریع مساله کمبود کارگر را شایعه می‌کنند اما معمولا ًاین راه دیگر بیان اینست که آنها کارگر ارزان با دستمزد دلخواه کارفرما پیدا نمی‌کنند. آنها ناخواسته تحت تاثیر نوسانات قیمت بازار قرار می‌گیرند و به ناچار دست به دامن مهاجرین می‌شوند.

بسیاری از کارفرمایان هنگامی برای پیدا کردن کارگر با مشکل مواجه می‌شوند رو به کارگران خارجی می‌آورند.

تخمین زده می‌شود که ۷۰درصد بخش کشاورزی را کارگران غیرقانونی می‌گردانند. در بخش عمران کارگران خارجی نقش حیاتی را دارند و شرکت‌های تولیدکننده آی‌بی‌ام، اوراکل تکنولوژی روز مثل مایکروسافت گوگل، اینتل و سان مایکروسیستمز با هم در برنامه اعطای ویزا برای مشاغل برنامه‌ریزی کامپیوتر و مدیریت پروژه در آمریکا مشارکت دارند. همچنین این شرکت‌ها لابی را مثل لابی کامپیت امریکا تشکیل داده‌اند تا از کارگران بیشتری حمایت کنند.

چنین کارهایی خشم کارگران علوم کامپیوتر آمریکا را برانگیخته است. کیم بری رییس مرکز پروگرمزگاید می‌گوید: نمی‌توان باورکرد کارفرمایان واقعا با کمبود نیرو مواجه باشند شاید منظور از کمبود این باشد که کمتر کسی حاضر است با دستمزد مورد نظر آنها کار کند. اما اگر دستمزدها عادلانه و مناسب باشد بهترین کارگران آمریکایی را جذب خواهند کرد.

درست نمی‌توان گفت که واقعیت چیست. دیوید ویس اقتصاددان ارشد استاندارداندپورز می‌گوید: کمبود کارگر در آمریکا به شکل بحرانی فراگیر نیست. این کمبود دو بخش است. کمبود نیرو در بخشی که کارگران حاضر نیستند با دستمزدهای پایین مشغول به کار شوند و کمبود در مشاغل تخصصی مثل علوم پیشرفته و مهندسی.

اما هنوز هم روزنبرگ برنشتین و دیگران در مورد ادعای کمبود نیروی کار مرددند. برنشتین می‌گوید: من اقتصاددانی کار کشته‌ام و نمی‌توانم این را بپذیرم که مشاغلی هستند که مردم حاضر نیستند به هر قیمتی آنها را بپذیرند.

منبع: BusinessWeek