علی سرزعیم

در مورد اهمیت مطبوعات به اندازه کافی سخن گفته شده است و شاید نیازی به تکرار آنها نباشد اما از آنجا که تاکید این روزنامه بر اقتصاد و سیاست‌گذاری اقتصادی است شایسته است تا اهمیت مطبوعات در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی مورد تاکید قرار گیرد. شاید مهم‌ترین رکن دمکراسی انتخابات باشد اما به تجربه مشخص شده است که صرف انتخابات کافی نیست چرا که نمی‌توان زمام جامعه را در یک مقطع به دست یک سیاستمدار سپرد و تا انتخابات بعدی با او کاری نداشت. قطعا وقتی مردم به یک کاندیدا رای می‌دهند برآیند دیدگاه‌های وی را تایید می‌کنند اما این به آن معنی نیست که همه دیدگاه‌های وی مقبول باشد و وی به واسطه رای به دست آورده بتواند هر اقدامی که مایل باشد انجام دهد. مطبوعات ابزار توده مردم هستند تا عملکرد سیاست‌گذاران را در طول دوران خدمتشان نظارت کنند و بتوانند نظر خود را نه تنها در مقطع انتخابات بلکه در طول زمان ابراز کنند.

این مساله در مورد سیاست‌گذاری اقتصادی با شدت بیشتری صادق است چرا که در زمان انتخابات نمی‌توان به صورت کاملا جدی سیاست‌های اقتصادی کاندیداها را به بحث گذاشت و برای توده مردم روشن کرد. سیاستمداران در این مقاطع بیشتر بر اهداف و وعده‌ها تاکید می‌کنند تا بر روش‌های دست یابی به آنها در حالی که مساله اصلی و مورد مناقشه روش‌های هستند نه اهداف. شاید اگر جامعه در مورد اهداف متفق‌القول باشد اما اختلاف‌ها در مورد نحوه عملی کردن آنها بروز می‌کند.

مطبوعات چارچوبی هستند از طریق آنها سیاست‌ها و روش‌های دستیابی به آنها مورد نقد قرار می‌گیرد. با این توصیف روشن است که وجود مطبوعات در دنیای مدرن امری ضروری است.

به نظر می‌رسد که اهمیت مطبوعات نزد توده مردم و حتی مسوولان سیاسی روشن باشد و کسی تردید نداشته باشد که وجود مطبوعات قوی به نفع جامعه است. نکته‌ای که برای کشور و شرایط خاص جامعه ما مطرح است این است که شرط ایجاد مطبوعات قوی و مقبول و حرفه‌ای چیست؟ آیا برخورد با مطبوعات و بستن آنها روش مناسبی برای دست یابی به آن هدف است؟ پاسخ به این سوال از خلال مقایسه مطبوعات با دیگر بنگاه‌های اقتصادی روشن می‌شود.

باید ببینیم که چگونه می‌توان سیاست‌هایی را اتخاذ کرد که این انگیزه را در مطبوعات به وجود آورد که محصول خوبی ارائه کنند؟ این سوال در مورد همه بنگاه‌های اقتصادی نیز مطرح است.

علم اقتصاد و تجربه دو سه قرن اخیر نشان داده که مهم‌ترین نیروی پیشران بازارها و بنگاه‌ها رقابت است. هر چه رقابت شدیدتر باشد انگیزه اینکه بنگاه‌های اقتصادی عملکرد بهتری داشته باشند بیشتر می‌شوند.این غایت که بنگاه‌های اقتصادی مشتری مدار گردند و کیفیت محصولات خود را دائما افزایش دهند با تشدید رقابت به دست آمده است. همین مساله نیز در مورد مطبوعات مطرح است. اگرچه مطبوعات نهادی فرهنگی به شمار می‌روند اما بی‌تردید دارای ابعاد اقتصادی نیز هستند که این بعد اقتصادی تاثیر قاطعی بر خط مشی آنها دارد.

داشتن رسانه‌ای که مطالب ارزشمند عرضه کند منوط به وجود خبرنگاران تمام وقتی است که بخش عمده‌ای از وقت خود را صرف مطالعه و دانش آموختن کنند. از آنجا که توده مردم بسیاری از مسائل را از مطبوعات می‌آموزند ضروری است تا خبرنگاران یک گام به جلو باشند و برای جلوماندن باید دائما خود را در عرصه علم و اندیشه به روز نگه دارند. چگونه می‌توان این انگیزه را در خبرنگاران ایجاد کرد تا به صورت تمام وقت فعالیت کنند؟ راه اساسی این است که مطبوعات را بنگاهی تلقی کنند که قرار است عمری در آن سپری نمایند.علاوه بر آن ایجاد نشاط در عرصه جامعه و تشویق فضای اطلاع رسانی می‌تواند به بزرگ شدن بازار فعالیت مطبوعات یاری رساند که پیامد مستقیم آن قدرت گرفتن مطبوعات از حیث منابع مالی است. در این وضعیت مطبوعات خواهند توانست خبرنگاران خود را از حیث مسائل مالی آنقدر تامین کنند تا آنها بتوانند به صورت تمام وقت به کار مطبوعاتی بپردازند، در شرایطی که مطبوعات دائما در معرض بسته شدن قرار داشته باشند و هر نشریه‌ای برای خود عمر کوتاهی را متصور باشد نمی‌توان انتظار داشت که این حرفه را کاملا جدی گرفته و خبرنگاران آن مهم‌ترین سرمایه زندگی خود یعنی عمر خود را در این امر سرمایه‌گذاری کنند.

هرچه فضای فعالیت مطبوعاتی ریسکی تر گردد استعدادهای کمتری وارد این عرصه فعالیت می‌شوند. عمر کوتاه مطبوعات حیات اقتصادی آنها را تحت‌الشعاع قرار داده و مانع از آن می‌شود تا مطبوعات خبرنگاران حرفه‌ای و تمام وقت تربیت کنند.

اگر دغدغه‌ای نسبت به اخلاقی عمل کردن مطبوعات وجود دارد این دغدغه با ریسکی شدن فعالیت آنها رفع نخواهد شد بلکه تجربه بشر نشان داده متعهد عمل کردن بنگاه‌ها در گرو فعالیت بلندمدت آنها است. بنگاهی را تصور کنید که بخواهد صد سال فعالیت کرده و به طور مکرر محصولات خود را به مشتریان خود بفروشد.چنین بنگاهی نمی‌تواند محصولاتی معیوب به مشتریانش عرضه کند چرا که بلافاصله بازار خود را از دست خواهد داد. لذا بنگاه‌های بزرگ و موفق همواره خود را متعهد به عرضه کالاهای سالم می‌دانند و هیچوقت اعتبار خود را برای یک سود موقت به خطر نخواهند انداخت.

نقطه مقابل این وضعیت بنگاه‌هایی هستند که معتقدند اگر یک بار محصولاتشان را عرضه کنند و پس از آن از بازار خارج شوند برایشان سودکافی وجود خواهد داشت. فعالیت بلندمدت همواره چنین وسوسه‌هایی را از بنگاه‌ها دور می‌کند در حالی که فعالیت در یک مقطع کوتاه همواره انگیزه تخطی از اخلاق و خیانت به اعتماد مشتریان (یا مخاطبان) را به همراه خواهد داشت. نتیجه‌ای که از مطالب فوق گرفته می‌شود آنست که ایجاد مطبوعات قوی و مقبول با بسته شدن فضای مطبوعاتی ممکن نیست بلکه امن کردن و گسترش این فضا ضامن تحقق آن هدف خواهد بود.

به امید آن روز