جهانگردان بر سکوی چشم‌انداز محل یادبود تنگ هم ایستاده‌اند و از بالا باقی‌مانده محوطه مرزی را نظاره می‌کنند. جوانترانشان برای نخستین بار است که دیوار را می‌بینند، مسن‌تران بخشی از زندگی‌نامه خود را با این دیوار پیوند می‌دهند. در آغاز ماه اوت ۴۶ سال پیش رهبران آن دوره احزاب کمونیستی بلوک شرق در مسکو با هم دیدار کردند. آنان در این دیدار تصمیم گرفتند که مرز میان آلمان غربی و آلمان شرقی، میان شرق و غرب برلین را ببندند. در روز ۱۲ اوت ۱۹۶۱ والتر اولبریشت، رهبر جمهوری دموکراتیک آلمان، فرامین مربوط به بستن مرز را امضا کرد. در روز ۱۳ اوت ارتش، پلیس و گروه‌های رزمنده آغاز به بنای دیوار برلین کردند. محوطه مرزی اطراف برلین غربی دربرگیرنده ۱۵۵ کیلومتر سیم خاردار و دیواری بتونی به ارتفاع میانگین ۳ متر و ۶۰ سانتیمتر و نیز نرده‌های الکتریکی، برجهای نگهبانی و ایستگاه‌های نگهبانی بود. این محوطه حدود ۳۰ سال دو بخش برلین را از هم جدا نگه داشته بود. چه چیز از دیوار برلین در پایتخت آلمان باقی مانده است؟

سحرگاه روزی مه گرفته از ماه اوت است. در خیابان برناوئر برلین هستیم. تراموایی از وسط خیابان می‌گذرد و سر و صدای کار کارگران ساختمان‌سازی و ناقوس «کلیسای آشتی» فضا را پر کرده است. دو جهانگرد با کوله‌پشتی‌های بزرگ در حال عبور از خیابان‌اند. در دستشان نقشه شهر است. در گذشته دیوار برلین از وسط خیابان برناوئر می‌گذشت. امروز هنوز بخشی از دیوار در این خیابان دیده می‌شود، بزرگ و خاکستری. کسانی که برای دیدن آن می‌آیند نیاز به قوه تخیل زیادی ندارند تا بتوانند دوره‌ای را تصور کنند که این دیوار شهر را به دو بخش تقسیم می‌کرده است.

یکی از جهانگردان می‌گوید: «زانوهایم می‌لرزد و نمی‌توانم حرف بزنم. شوکه شده‌ام.»

جهانگردان بر سکوی چشم‌انداز محل یادبود تنگ هم ایستاده‌اند و از بالا باقیمانده محوطه مرزی را نظاره می‌کنند. جوانترانشان برای نخستین بار است که دیوار را می‌بینند، مسن‌تران بخشی از زندگینامه خود را با این دیوار پیوند می‌دهند.

یکی از سالخوردگان می‌گوید: «من می‌توانم هنوز به‌خوبی تصاویر سربازی را به یاد بیاورم که موقعی که دیوار را می‌ساختند، از روی سیم خاردار پرید تا در بخش غربی آلمان باشد و هنوز خبرهایی در خاطرم هست در مورد اینکه کسی را موقع فرار با تیر زده‌اند. نمی‌شد باور کرد که آنجا مردم هستند، آلمانیها، که همدیگر را با تیر می‌زنند.»

دختر ۱۶ ساله‌ای که سابرینا نام دارد، از سکوی چشم‌انداز پایین آمده و به تماشای نمایشگاه مشغول است، نمایشگاهی از فیلم، عکس و نوار صوتی مربوط به دوره بنای دیوار برلین. هنگامی که این دیوار را می‌ساختند، سابرینا هنوز به دنیا نیامده بود.

سابرینا که دانش‌آموز است، سعی می‌کند تصور کند که برلین با دیواری در میانش چه شکلی بوده است، چنین تصوری به نظرش هولناک است.

سابرینا می‌گوید که چه چیز به نظرش ترس‌آور است: «وقتی کسی سعی می‌کرد که از این دیوار بگذرد، به طرفش تیراندازی می‌کردند و اینکه بعضی‌ها جانشان را از دست می‌دادند. نمی‌توانستند آن طور که می‌خواهند زندگی کنند، مجبور بودند در این کشور بمانند.»

اکثریت جهانگردان تعجب می‌کنند که از دیوار آنقدر کم باقی مانده است و در نقاط دیگر شهر به دنبال آثار و بقایای آن می‌گردند. گابریله کمپ‌هاوزن که تاریخدان است و برای «انجمن دیوار برلین» کار می‌کند، می‌گوید که خوشبختانه «از جمله این جهانگردان خارجی بودند که با سوالهای دائمی‌شان در این‌باره که دیگر کجا می‌شود بخشی از دیوار را دید، برلینی‌ها و سیاستمداران برلین را از خواب بیدار کردند. یک چیز را باید گفت و آن هم اینکه در دهه ۱۹۹۰ سیاستمداران علاقه‌ چندانی به بحث‌هایی که در باره تاریخچه دیوار برلین می‌شد نداشتند.»

پس از آنکه دیوار را در سال ۱۹۸۹ برداشتند، دوره‌ای از فاصله‌گیری با فصل دردناکی از تاریخ پس از جنگ آلمان آغاز شد. جایز نبود که چیزی شادی حاصل از وحدت دوباره آلمان را از مردم بگیرد. از جمله بدین سبب است که هم اکنون تنها در برخی نقاط برلین بقایای دیوار را می‌توان دید. در بسیاری از مکان‌ها تنها علامت‌گذاری‌های روی زمین محلی را نشان می‌دهد که دیوار زمانی بر آن واقع بوده است. اما به نظر گابریله کمپ‌هاوزن، تاریخدان آلمانی، تنها بتون و سیم خاردار نیست که مهم است، بلکه درک ما از تاریخچه دیوار. کمپ‌هاوزن در این باره می‌گوید: «به عقیده من، هر چه زمان بیشتر می‌گذرد، درها و پنجره‌های تازه‌تری در سر ما باز می‌شوند. پرسش‌های جدیدی مطرح می‌شوند. دست کم به خاطر اینکه نسل‌هایی که می‌آیند دیگر خود به طور مستقیم با این تاریخچه درگیر نیستند. آنها چیزهایی را می‌پرسند که به ذهن نسل‌های پیش از آنان اصلا خطور نمی‌کرد یا برایشان مطرح ‌نکردنی بود.»

شاید بدین خاطر باشد که مجلس سنای برلین تازه تصمیم گرفته است که به محل یادبود در خیابان برناوئر به طور وسیع رسیدگی کند، یعنی ۴۶ سال پس از بنای این دیوار و ۱۸ سال پس از فروپاشی آن.