ترجمه: دکتر موسی‌ بزرگ اصل
قسمت اول
فساد، پدیده سرطانی است که خسارت عظیمی برای جامعه و ملت به همراه دارد. فساد اعتماد مردم به دولت را خدشه‌دار می‌سازد، ثبات سیاسی و هنجارهای اجتماعی را به هم می‌ریزد و با تخریب رقابت منصفانه در بازار و تخصیص ناکارای منابع، مانع رشد اقتصادی می‌شود.

مسوولان قبلی کره در عمل برای ریشه‌کن کردن فساد ناموفق بودند. این شکست دو دلیل عمده دارد: اولا تلاش‌های مبارزه با فساد دولت قبلی منظم نبود و ثانیه به جای استقرار ابزارهای مناسب به منظور ممانعت از فساد بیشتر بر مجازات متخلفان تاکید می‌شد.
رییس‌جمهور «کیم دیا چونگ» پس از بحران ارزی ۱۹۹۷، در فوریه ۱۹۹۸ به عنوان رییس‌جمهور انتخاب شد. دولت جدید به این نتیجه رسید که موضوع فساد نه تنها یک مشکل سیاسی - اجتماعی، بلکه یک مشکل اساسی است که برای فائق آمدن بر بحران موجود و حفظ رشد اقتصادی، نیاز به راه‌حل دارد.
سیستم سازمان یافته فساد که در آن زمان بر جامعه ما غلبه یافته بود، به طور عمومی به عنوان عامل بحران نقدینگی 1997 شناخته شد. تبانی تجار و سیاستمداران و روش‌های حسابداری مبهم، دو نمونه بارز فساد رایج است. برای مبارزه موثر با این موارد خلاف مقررات، اصلاح ساختار دولت از صدر تا قعر برای ریشه‌کنی فقر و افزایش شفافیت و کارایی شدیدا مورد نیاز بود. دولت به این اعتقاد رسید که برخورد واکنشی و تدریجی با رویدادهای گذشته، مانند تاکید اساسی بر مجازات متخلفان، راه‌حل موثری برای حل مشکل فساد نیست.ریشه‌کنی فساد موارد خلاف مقررات مرتبط با آن، مستلزم روش جامع و منظم و مبتنی‌بر دوراندیشی است. برای پاسخ به این نیاز، دولت در اگوست 1999 ابزارهای جامعی برای پیشگیری از فساد برقرار و با قدرت کامل آن را در عمل پیاده کرد. این ابزارها برای کنار گذاشتن روش‌های قبلی که متکی بر مجازات متخلفان بود همچنین برقراری یک سیستم مبتنی‌بر پیشگیری و در نتیجه مهار فساد از سرچشمه، طراحی شد. ایجاد یک بستر ضدفساد، ساده‌سازی مقررات اداری و آموزش شهروندان درباره آثار زیانبار فساد نمونه‌هایی از این ابزارهای جدید است. در سال 1999 تعداد زیادی از متخصصان از دانشگاه‌ها و شهروندان در مجموعه‌ای از مباحث عمیق و تحقیقات به منظور چاره‌جویی جهت ریشه‌کنی فساد در جامعه شرکت کردند. با توجه به نظرات گوناگون و اجماع حاصل از این نظرات، ابزارهای جامع «مرحله یک» برقرار و برای مبارزه با فساد اعمال شد. بعضی از این ابزارها در راستای بهبود سیستم کشف و اصلاح واحدهایی بود که در بخش‌های فسادخیز همانند بخش مالیات، پلیس، خانه‌سازی، تاسیسات زیربنایی و محیط زیست و فاضلاب فعالیت دارند.
از سال ۲۰۰۰ ابزارهای «مرحله دو» برقرار و اعمال شد. این ابزارها برای بخش‌هایی طراحی شد که در سال ۱۹۹۹ با آنها برخورد نشده بود، از جمله بخش‌های آسیب‌پذیر مانند دانشگاه‌ها و مدارس، روش‌های خرید، مخارج دولتی و دستیابی به اطلاعات.
برنامه‌های ضدفساد کره
علل فساد: نتایج یک تحقیق پیمایش نشان داد اغلب کره‌ای‌ها معتقدند: «ریشه‌کنی فساد یکی از مهم‌ترین وظایف ملی است.» دولت «کیم دیا جونگ»، از آغاز فعالیت، با اعمال بازرسی‌ها و نظارت‌های قوی، زمینه افزایش گزارش تعداد موارد خلاف از مقررات توسط ماموران دولت را فراهم کرد. اما این واقعیت که تعداد موارد فساد ماموران دولتی از ۱۹۹۹ کاهش یافته است، نشان می‌دهد که در بخش دولتی سلامت عملیات به تدریج در حال افزایش است.اما در جریان فعالیت‌های مبارزه با فساد، سه علت اصلی فساد شناسایی شد. این عوامل عبارتند از عوامل فرهنگی و محیطی، عوامل اداری و نهادی و عوامل شخصیتی.
در رابطه با عوامل محیطی و فرهنگی، مشکل اصلی این بود که تبانی تجار، سیاستمداران و بوروکرات‌ها به عنوان یک «روش پذیرفته‌شده» درآمده بود. انجام انتصابات براساس رفاقت، اعطای رشوه و سایر امتیازها، به ماموران رده بالای دولتی از مشکلات رایج دیگر است.
از نظر عوامل اداری و نهادی، واحدهای اداری دارای مقررات بی‌مورد و غیرضروری است و روش‌های اداری شامل استانداردهای بی‌شمار و مبهم است که اتخاذ تصمیم‌های سلیقه‌ای از سوی ماموران رده پایین امکان‌پذیر می‌سازد. همچنین فرآیندهای پیچیده و چندلایه‌ای مانع تصمیم‌گیری ساده است و در عوض ارباب رجوع را به اعطای رشوه برای تسریع در کارهایشان تشویق می‌کند. حقوق پایین کارکنان دولتی، مقاومت در برابر پیشنهاد نقدی را برای آنها بسیار مشکل می‌سازد.
سرانجام در کره مشکلی به نام «شیوه تصور کارکنان» وجود دارد. تصور حاکم ماموران دولتی تخطی از اصول اخلاقی و صلاحیت‌های شخصی است. افزون‌بر این، فضای اجتماعی یک جامعه سنتی بیانگر گرایش به سمت روابط فامیلی، هم‌ولایتی، هم‌کلاسی و به تازگی فردگرایی خودپرست است.
اما نوع منحصربه‌فرد فساد در کره چیست؟
در فرآیند پیگیری سیاست‌های توسعه اقتصادی دولتی در گذشته، به دلیل وجود مقررات بسیار زیاد برای صدور مجوزها، پروانه‌ها و مواردی از این قبیل فساد رشد کرد. فساد سیاسی به صورت یک «روش پذیرفته‌شده» درآمد، زیرا سیاستمداران منابع مالی رقابت‌های سیاسی خود را از ائتلاف‌های بزرگ در قبال پیشنهاد فرصت‌های تجاری ممتاز تامین می‌کنند. افزون‌بر این، مجموعه‌ای از عوامل سیاسی - فرهنگی به گسترش فساد در سطح جامعه کمک کرد. قدرت‌گرایی (استبداد)، فرقه‌گرایی و اجحاف ناشی از روابط شخصی از جمله این عوامل است.