کنوت اوستبی*

اجلاس هزاره سال ۲۰۰۰ که در آن رهبران جهان از جمله ایران در مورد هشت «آرمان توسعه هزاره» توافق کردند نقطه عطفی در مبارزه با فقر مفرط بود.

اهداف توسعه هزاره بر حق همگان برای دستیابی به توسعه تاکید دارد.اجلاس هزاره موعد مقرر برای دستیابی به این اهداف را سال ۲۰۱۵ تعیین کرد. در این سال (۲۰۰۷) که در میانه راه این ضرب‌الاجل هستیم با وجود پیشرفت‌ها و موفقیت‌های چشمگیر هنوز راهی طولانی را در پیش داریم. آرمان‌های توسعه هزاره پیشرفت سنجش‌پذیر در دستیابی به چندین هدف را دنبال می‌کنند. این اهداف عبارتند از: ریشه کنی فقر و گرسنگی مطلق، آموزش ابتدایی همگانی، ترویج برابری جنسیتی و توانمندی زنان، کاهش مرگ و میر نوزادان، بهبود بهداشت مادران، مبارزه با ایدز و ویروس آن و همچنین مالاریا و بیماری‌های مرگبار دیگر، تضمین پایداری محیط زیست و تقویت مشارکت جهانی برای توسعه. این اهداف البته جامع نیستند، اما اولویت‌های اساسی مورد توافق کشورهای عضو از سراسر جهان را در بر می‌گیرند. جنبه مهم این اهداف سنجش پذیر بودن آنان است چه در سطح جهانی و چه در مقیاس فرد فرد کشورها. از آنجا که این اهداف مشترکند، با معیارهای یکسان برای آحاد مردم در هر کشور نیز قابل سنجش هستند و باید به خاطر سپرد که به انجام رساندن این آرمان‌ها مسوولیت کشورهای عضو است و نه سازمان ملل متحد.

گزارش جهانی اخیر سازمان ملل متحد نشانگر پیشرفت چشمگیری در زمینه هدف کاهش سطح فقر به نصف تا سال ۲۰۱۵ است به طوری که نسبت جمعیتی که با درآمد کمتر از معادل یک دلار در روز زندگی می‌کنند از ۳۲درصد (یک میلیارد و ۲۵میلیون نفر در سال ۱۹۹۰) به ۱۹درصد (۹۸۰میلیون نفر در سال ۲۰۰۴) کاهش یافته است.

گزارش یاد شده به پیشرفت‌های دیگری نیز اشاره می‌کند از جمله کشورهای آسیایی در زمینه آموزش ابتدایی کودکان و کنترل بیماری‌هایی نظیر مالاریا و سل دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته‌اند و مرگ و میر نوزادان نیز در سراسر جهان روندی رو به کاهش داشته است.

اما این تنها یک روی تصویر است. در حالی که تلاش برای کاهش فقر و محرومیت در بسیاری از کشورهای آسیایی موفقیت‌آمیز بوده است رشد اقتصادی موجب افزایش نابرابری‌ها در همین کشورها نیز شده است. پدیده‌ای که در ایران نیز مشاهده می‌شود.

براساس این گزارش قاره آسیا در زمینه دستیابی به هدف ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان نیز پیشرفت کندی داشته است.

در اجرای اهداف توسعه هزاره موانعی دیگری نیز وجود داشته است.

دستیابی به آرمان‌های توسعه هزاره تنها با تلاش مشترک و هماهنگ کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته امکان‌پذیر است. در این زمینه به استثنای پنج کشور، کشورهای توسعه یافته دیگر در انجام تعهدات خود در زمینه افزایش قابل توجه کمک‌های رسمی در زمینه توسعه تا سطح ۷/۰درصد درآمد سرانه ملی خود کوتاهی کرده‌اند.

در این میان وضعیت ایران چگونه است؟ شاخص‌های اهداف توسعه هزاره در ایران تا حدودی بازتابی از نمای کلی وضعیت در قاره آسیا بوده است.

ایران پیشرفت منظمی در زمینه کاهش فقر و محرومیت و افزایش دسترسی جمعیت خود به نیازهای اولیه غذایی داشته است و در گروه کشورهایی دسته‌بندی می‌شود که در صورت اتخاذ سیاست‌های صحیح در هفت سال آینده، توانایی دستیابی به اهداف هزاره در سطح ملی را خواهد داشت. اما چالش واقعی نهفته است که نابرابری‌ها و فقر نسبی در نتیجه عواملی نظیر تورم، بیکاری، حاشیه‌نشینی، وجود نداشتن چتر حمایتی کامل تامین اجتماعی برای همه و نظایر آن در حال گسترش است.

از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری مداوم دولت در بخش‌های آموزش و پرورش و بهداشت موجب فراهم شدن قابل توجه امکانات آموزشی و توسعه شبکه بهداشت در سطح کشور شده است. به این ترتیب که نسبت نام‌نویسی در سطح مدارس ابتدایی در سال ۱۳۸۴ به ۹۸درصد رسیده است. در زمینه بهداشت نیز ایران دستاوردهای مهمی در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال داشته است، به طوری که این نرخ با کاهش ۶۸مورد در هر هزار تولد زنده در سال ۱۳۶۹ به ۳۶ مورد در سال ۱۳۷۹ تقریبا به نصف رسیده است. همچنین نرخ مرگ و میر مادران از ۹۵مورد در هر ۱۰۰هزار زایمان نوزاد زنده در سال ۱۳۶۷ به ۶/۲۴ مورد در سال ۱۳۸۴ رسیده است.

ایران تلاش بسیاری برای بهبود برابری جنسیتی در زمینه آموزش داشته است که نتیجه آن افزایش نسبت دانش‌آموزان دختر در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان از ۲/۷۹درصد در سال ۱۳۶۹ به ۳/۹۴درصد در سال ۱۳۸۴ بوده است. اما چالش مرتبط با این موفقیت این است که به‌رغم این افزایش، سهم زنان در بازار کار خصوصا در سطوح مدیریتی و نهادهای تصمیم‌گیری نسبتا اندک باقی مانده است.

در زمینه ایدز و ویروس آن، ایران شاهد گسترش این معضل در سال‌های اخیر بوده است و مهم‌تر آنکه نشانه‌هایی مبنی بر تغییر خطرناک الگوی انتقال از طریق معتادان تزریقی به انتقال از طریق روابط جنسی دیده می‌شود. در این رابطه تدابیر مترقی دولت برای پرداختن به این موضوع قابل ستایش است، اما تخصیص منابع بیشتر و پوشش گسترده‌تر برای مقابله با این معضل لازم به نظر می‌رسد. ایران همچنین باید برخی مشکلات پیچیده زیست‌محیطی را نیز مورد توجه قرار دهد. به نظر بعضی کارشناسان داخلی، ایران سریع‌ترین رشد بیابان‌ زایی در جهان را دارا است. ایران توان و تخصص کافی در سطح ملی برای دستیابی به آرمان‌های توسعه هزاره را دارد. هر چند این توان و تخصص را می‌توان در برخی زمینه‌ها تقویت کرد و در بعضی موارد تخصص و تجربیات ایران قابل استفاده کشورهای در حالی توسعه دیگر نیز هست. اما مشکل اصلی در ایران، آگاهی عمومی ناکافی درباره این آرمان‌ها و فرآیندها، روش‌ها و شاخص‌های مربوطه آن، خصوصا در سطوح استانی و محلی است. نظام آماری کشور نیز نیاز به تقویت بیشتر دارد. چرا که قابل اتکا بودن آمار لازمه هر برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری است. اهداف توسعه هزاره اهدافی مرتبط به هم هستند و دستیابی به آنها کاری جمعی و بین بخشی برای کاربرد بهینه منابع و تلاش‌ها را نیازمند است و به علاوه ارتباطی منسجم و مداوم بین برنامه‌ریزی‌های کلان کشور از یک سو و رویکردهای توسعه مبتنی‌بر جوامع محلی از سوی دیگر را می‌طلبد.

سازمان ملل متحد از ایجاد همبستگی و مشارکت بین دولت، جامعه مدنی، بخش‌خصوصی و رسانه‌ها برای افزایش آگاهی‌های عمومی درباره آرمان‌های توسعه هزاره و تقویت ظرفیت‌های ملی برای دستیابی به این اهداف حمایت می‌کند. نظام ملل متحد در ایران آماده است تا با ارائه حمایت‌های فنی کارگزاری‌های مختلف خود، تسهیل همکاری‌های بین‌المللی و تقویت ظرفیت‌های ملی برای فائق آمدن بر مشکلات موجود بر سر راه دستیابی به این هدف‌ها را فراهم سازد.

* نماینده برنامه توسعه ملل متحد در ایران