نه آنقدر ناشنوا که نشنوند

مترجم: شادی آذری

پیام‌های بهداشتی دولت آمریکا هر روز شدیدتر می‌شود اما هیچ تاثیری ندارد. آیا زمان اقدامی سریع فرا رسیده است؟ اگر سیگار می‌کشید بهتر است عجله کنید. از روز اول ماه ژوئن بر اساس قانون مصوب در انگلستان در هیچ یک از مکان‌های عمومی نمی‌توان سیگار کشید. بنابراین رستوران‌ها، دفاتر کار و حتی خودروی شرکت‌ها اگر بیش از یک نفر از آنها استفاده کنند شامل این قانون می‌شوند. سیگاری‌های انگلیسی با مسیری دشوار مواجه شده‌اند. سه قسمت دیگر این قلمرو پیش از این استعمال دخانیات را در همه مکان‌های سرپوشیده ممنوع اعلام کرده بود و قوانین ضدسیگار کشیدن با شدت‌های متفاوت در اغلب کشورهای اروپای غربی وضع شده‌ است. روندی که سیگاری‌ها با آن مواجه بودند از اطلاع‌رسانی به هشدار و اکنون به ممنوعیت تغییریافته است.

مایکل مارموت، یک استاد دانشگاه لندن می‌گوید که طی دوران آموزش پزشکی او در دهه ۶۰میلادی استادان او می‌گفتند: «فایده اطلاع‌رسانی به افراد در مورد خطرات سیگار چیست؟ شما نمی‌توانید کسی را وادار به ترک سیگار کنید.» اما مارموت معتقد است آنها اشتباه می‌کرده‌اند. اغلب سیگاری‌ها از پیش پیام‌های بهداشتی را گوش کرده و سیگارهای خود را خاموش کرده‌اند. در دهه ۵۰میلادی دو سوم مردان انگلیسی سیگار می‌کشیدند و در همه مکان‌ها سیگارهای خود را روشن می‌کردند. اکنون تنها یک چهارم آنها سیگار می‌کشند و اغلب آنها خودشان به صورت داوطلبانه سال‌ها پیش مکان‌های سرپوشیده را ترک کردند و به مکان‌هایی که استعمال سیگار در آنها مجاز بود رفتند تا سیگارشان را روشن کنند.

اما در پس این داستان موفقیت‌آمیز بهداشت عمومی، قصه تاریک‌تر و سیاه‌تری هم نهفته است. مردم فقیرتر نسبت به مردم ثروتمندتر تمایل بسیار بیشتری به مصرف سیگار دارند. در واقع این تغییری است که از دهه ۵۰میلادی تاکنون روی داده است. در آن زمان متخصصان و کارگران به یک اندازه به مصرف سیگار علاقه‌مند بودند. امروز تنها ۱۵درصد از مردان بالاترین سطوح تخصصی سیگار می‌کشند اما ۴۲درصد کارگران بدون تخصص و مهارت سیگاری‌اند. به رغم تخصیص مالیات‌های تنبیهی، ۵۵درصد از مادران تنهایی که کمک هزینه زندگی دریافت می‌کنند، سیگار می‌کشند. قیمت ۲۰سیگار حدود ۵ پوند است (۱۰دلار) که سه چهارم آن مالیاتی است که سیگاری‌ها پرداخت می‌کنند. رقم مربوط به مردان بی‌خانمانی که سیگاری‌اند حتی بیش از این است. در مورد مصرف‌کنندگان مواد مخدر هم باید گفت که همه آنها سیگار هم مصرف می‌کنند. به نظر می‌رسد این پیام که مصرف سیگار کشنده است، شنیده می‌شود اما نه توسط همه. دولت‌هایی که توانسته‌اند عوامل بسیار کشنده گذشته چون فقر، بیماری‌های واگیردار و بهداشت ضعیف را ریشه‌کن کنند، اکنون در سرتاسر دنیای پیشرفته توجهشان به بیماری‌هایی معطوف شده است که به خاطر نوع زندگی انسان‌ها گریبانگیر آنها می‌شود. اما همین ناشنوایی در برابر پیام‌های بهداشتی در مورد سایر رفتارهای غیربهداشتی و نامطلوب اینگونه افراد هم صادق است. هر چه سطح افراد در زمینه‌های گوناگونی چون موقعیت شغلی، میزان درآمد، تحصیلات و سابقه زندگی پایین‌تر باشد، احتمال آنکه افراد چاقی باشند و از اندام نامتناسبی برخوردار باشند و مشروبات الکلی مصرف کنند، بسیار بیشتر است. همین موضوع موجب می‌شود دولت‌ها در تلاش خود برای واداشتن عموم مردم به گوش دادن پیام‌های بهداشتی آنها، بیش از هر زمان دیگری بلند فریاد بزنند و البته در هیچ کجای دیگر جهان دولت به اندازه انگلستان این موضوع را بلند فریاد نمی‌زند. یک دلیل این است که درجه‌بندی افراد بیش از سایر کشورهای ثروتمند در این کشور اهمیت دارد. توزیع درآمد بسیار نابرابر است و قشر بیکار فاقد مدرک تحصیلی بسیار بزرگ است. دلیل دیگر این است که دولت این کشور معتاد به تعیین اهدافی شده است که نه تنها می‌خواهد طی آن چیزی را بهبود بخشد بلکه همزمان می‌خواهد نابرابری را طی همین فرایند کاهش دهد. دلیل سوم آنکه خدمات بهداشت ملی این کشور برای بیماران مجانی است. اما هزینه‌ها برای افرادی که خود باعث بیماریشان می‌شوند به طرز وحشتناکی بالا است.

ممنوعیت مصرف سیگار نمونه‌ای است از عزم جدی مقامات در این راستا. بسیاری از مکان‌های سرپوشیده‌ای که بر اساس قانون جدید نباید در آنها سیگار کشید بیش از این قانون هم در آنها سیگار کشیده نمی‌شد. از جمله این مکان‌ها می‌توان به کلیساها اشاره کرد. اما همه آنها ملزم به نمایش علامت «سیگار کشیدن ممنوع» شده‌اند و در غیر این صورت با جریمه‌هایی مواجه می‌شوند که بسیار سنگین‌تر از روشن کردن سیگار در آنها است. متخلفان در مورد به نمایش گذاردن این علامت مجبور به پرداخت جریمه‌ای معادل ۱۰۰۰پوند هستند در حالی که یک فرد متخلف سیگاری باید ۲۰۰پوند پرداخت کند.

اما نکته این است که بهبود وضعیت بهداشت و سلامت افراد از طریق ضعیف کردن رابطه بین موقعیت اجتماعی آنها با بهداشتشان به مراتب آسان‌تر است از اینکه رفتارهای آنها را به طور مستقیم مورد هدف قرار دهیم. برخی از کارشناسان بهداشت عمومی در مورد تغییر محیطی صحبت می‌کنند که در آن اشتباه‌ترین انتخاب‌ها آسان‌ترین آنها به شمار می‌روند. به خصوص برای کسانی که زمان و پول لازم برای جست‌وجوی انتخاب بهتر را ندارند. سوپرمارکت‌ها مملو از غذاهای آماده هستند. ساعات خوش مردم در رستوران‌ها و کافی‌شاب‌ها می‌گذرد و خیابان‌ها خطرناک‌تر از آن هستند که بچه‌ها برای رفتن به مدرسه پیاده‌روی کنند. سایرین در مورد یکپارچگی اجتماعی و حمایت از خانواده‌ها و وضعیت آموزش بهتر برای همه سخن می‌رانند. این راهکارها نسبت به مبارزه با متخلفان مسوولیت‌های سنگین‌تری محسوب می‌شود. اما واقعیت این است که موثرتر ولی کم‌جنجال‌تر است.