به بهانه شروع سهمیه‌بندی بنزین

علی سرزعیم

بالاخره بعد از سال‌ها بحث کارشناسی و ماه‌ها بحث در میان محافل تصمیم‌گیری، تجدیدنظر در سیاست عرضه بنزین به شکل سهمیه‌بندی عملیاتی شد. متعاقب این امر حوادث ناگواری در سطح شهر تهران به‌وقوع پیوست. با توجه به اهمیت موضوع، بر روشنفکران، کارشناسان، روزنامه نگاران و همه مشفقان مملکت فرض است تا نسبت به آگاه کردن توده مردم و پاسخگویی نسبت به ذهنیت‌های متداول اقدام نمایند. اگرچه در گذشته به کرات در این زمینه صحبت شده است اما مقطع فعلی از اهمیت بسزایی برخوردار است و تکرار در جهت اقناع توده مردم نه تنها اشکالی ندارد بلکه ضروری است.

سوال رایج و پوپولیستی که اخیرا در میان مردم رواج یافته و انتظار می‌رود تا به سرعت در میان جامعه گسترش یافته و زمینه ای برای مخالفت با اقدام دولت را فراهم آورد، این است که چرا ایران که دارای مخازن عظیم نفت است، باید در مصرف بنزین با خست رفتار کرده و سهمیه‌بندی آن را اجرا کند؟ برخی از مردم سوال می‌کنند لااقل کشور ایران از این حیث غنی است اما مسوولان نمی‌گذارند در این زمینه خاص نیز مردم از تنعم برخوردار شوند. این سخنان بیش از آنکه استدلال باشد نوعی سخنان تبلیغاتی است که دارای وجه پوپولیستی و عوام گرایانه است، چرا که ظاهر منطقی دارد و به سادگی قابل نقل قول و انتشار است و در اذهان ناآگاه به سرعت حاکم می‌شود. لذا ضروری است تا جواب آن به روشنی عنوان شود و در جهت تنویر افکار عمومی و جلوگیری از شیوع این ذهنیت غلط ترویج گردد.

دلیل اینکه چرا ایران به‌رغم برخورداری از منابع عظیم نفت باید تن به محدود کردن مصرف بنزین دهد، این است که اقتصاد ایران تا حدود زیادی در اقتصاد جهانی وارد شده است. امروزه در سبد کالای مصرفی توده مردم اقلام مختلف کالاهای وارداتی دیده می‌شود. این به آن معنی است که بخش بزرگی از رفاه توده مردم در زندگی روزمره ناشی از کالاهای تولید خارج است. روشن است استفاده از کالاهای وارداتی منوط به پرداخت ارز می‌باشد. حال هر ایرانی می‌تواند به شکل عقلایی بیاندیشد که آیا می‌خواهد نفت یا فرآورده آن را که همان بنزین باشد، بیشتر مصرف کند یا واردات بنزین را کاهش دهد و در مقابل درآمد ارزی خود را صرف واردات دیگر کالاهای مصرفی و اقلام سرمایه‌گذاری نماید. هر ایرانی می‌تواند به شکل عقلایی توجه کند که محدودیت منابع حاکم است لذا درآمد ارزی کشور اگر صرف واردات بنزین شود، از واردات دیگر کالاها (اعم از مصرفی و سرمایه‌ای) باز خواهد ماند. دولت می‌تواند بنزین را در سطح بیشتری وارد کند و حتی با اعطای سوبسید آن را به قیمت ۳۰‌تومان به فروش برساند، اما در مقابل واردات بسیاری از کالاهای مهم با محدودیت روبرو شود. آیا این اقدام صحیح خواهد بود؟ آیا قیمت بنزین آنچنان در رفاه عمومی سهم دارد که بتوان به هزینه آن از دیگر اقلام وارداتی صرف نظر کرد؟ بسیار بعید است که چنین باشد، چرا که در اغلب کشورهای دنیا مردم توانسته‌اند با قیمت‌های بالای بنزین سازگار شوند و در عوض رفاه خود را از مصرف کالاهای دیگر حداکثر نمایند. لذا ایران نیز استثنایی براین قاعده نخواهد بود.

روشن است که در عصر جهانی شدن، مصرف هر کالایی تجاری باید با هزینه فرصت آن که همانا مصرف دیگر کالاهای تجاری باشد مقایسه گردد. اگر اقتصاد ایران کاملا بسته و در چارچوب مرزها محدود بود شاید ادعای مذکور توجیه داشت اما وقتی در هر سال قریب ۴۰‌میلیارد دلار واردات انجام می‌شود، دیگر باید پذیرفت که ما هم در اقتصاد جهانی جذب شده ایم و باید تبعات مثبت (که همانا مصرف کالاهای با کیفیت و ارزان وارداتی است) و منفی آن (که همانا خودداری از مصرف دیگر کالاهای تجاری نظیر نفت و گاز و بنزین) را همزمان پذیرا شویم.

نکته ای که در این مقطع با سیاست مداران باید در میان‌گذارده شود، این است که شجاعت و پایداری در جهت اصلاح سیاست‌های غلط از ویژگی‌های حاکمان موفق به شمار می‌رود. عقب‌نشینی و وا دادن در برابر اولین موج مخالفت مردم نه تنها موجب گسترش این مخالفت‌ها می‌شود، بلکه انجام این اقدام درست را سال‌ها به عقب می‌اندازد و شاید انجام آن در آن زمان به مراتب سخت‌تر از وضع کنونی باشد، همان‌طور که اصلاح قیمت بنزین در دهه ۷۰ بسیار راحت‌تر از زمان فعلی بود.

علاوه بر آن باید توجه داشت که عقب‌نشینی از اجرای این سیاست مهم سیگنالی به کشورهای سلطه جو در شورای امنیت است چرا که این تصور در آنها ایجاد می‌شود که راه فشار وارد کردن بر حکومت از طریق اعمال محدودیت در واردات بنزین به ایران است، چرا که به تصور آنها با این اقدام مخالفت عمومی مردم متوجه مسوولان کشور خواهد شد. عقب‌نشینی در این مقطع موجب عقب‌نشینی‌های بزرگ‌تر در دیگر عرصه‌ها است. بسیج خیرخواهان، روشنفکران و مسوولان در اجرای موفقیت‌آمیز سهمیه‌بندی می‌تواند راه را برای دیگر اصلاحات اقتصادی باز کند که پیامدهای مثبت آن به مرور در کام ملت ایران خواهد نشست. انشاء‌ا...