پول برای صندوق پول

مترجم: شادی آذری

کارشناسان مالی صندوق بین‌المللی پول چمدا‌ن‌هایشان را در مجلل‌ترین هتل‌های جهان می‌گشایند، اما دفتر کار آنها در واشنگتن دی‌سی نیاز مبرم به جلا و احیای مجدد دارد. به تازگی تعمیر اسباب و تجهیزات و لوله‌کشی ساختمان صندوق بین‌المللی پول نیمه‌کاره ماند و وسایل داخل آن در ساختمانی که بنایش بین سبک دهه ۷۰میلادی و سبک مدرن بلاتکلیف مانده است، رها شد. این فقط یک نمونه از مضیقه‌های مالی صندوق بین‌المللی پول است. در سال مالی جاری صندوق بین‌المللی پول باید به معنای واقعی دوران رکود مالی سختی را تحمل کند. بودجه ۹۸۰میلیون دلاری این صندوق برای کارکنانش، مسافرت‌ها و سایر هزینه‌های اجرایی فشار سختی را بر این صندوق تحمیل می‌کند.

این صندوق پیش‌بینی کرده است تا سال ۲۰۱۰ سالانه با حدود ۳۷۰میلیون دلار کسری بودجه مواجه شود. ماه مه گذشته، مدیرکل صندوق بین‌المللی پول، رودریگو دراتو، از هشت نفر از «افراد برجسته» دعوت کرد تا راه‌های جدیدی برای تامین بودجه این صندوق بیابند. در راس این گروه هشت‌نفره اندروکراکت، رییس سابق بانک اینترنشنال ستلمنت قرار داشت. آقای کراکت سخنان خود را با اشاره به اصراری که صندوق بین‌المللی پول در روش پرداخت هزینه‌های خود دارد آغاز کرد. او گفت: وقتی اقتصاد جهانی بدکار می‌کند، صندوق خوب کار می‌کند و این مساله ساختار به شدت محرکی را به صندوق می‌بخشد.این انعکاس تصویر اقتصاد‌های نامناسب و غیرآماده در آیینه است که قرار بود زمانی صندوق بین‌المللی پول آنها را نجات دهد. در دوران پرآشوب سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۲ صندوق بین‌المللی پول مدام خواستار پرداخت «سهمیه» بیشتر توسط سهامداران بزرگش بود تا بتواند وام‌های بزرگی به اقتصاد‌های گرفتار در مشکلات بپردازد. به دلیل آنکه این صندوق بیش از آنچه به تامین‌کنندگان اعتباراتش می‌پرداخت، به وام‌گیرندگان کمک کرد، توانست هزینه گسترش و توسعه شدید عملیاتش را تامین کند.

تعداد افراد حاضر در مجموعه اقتصاددانان، مدیران و سایر متخصصان و کارشناسان این صندوق از ۱۴۸۸ نفر در سال ۱۹۹۷ به ۱۹۹۹ نفر در سال ۲۰۰۵ افزایش یافت. طی این دوران هزینه‌های اجرایی صندوق نیز به بیش از دوبرابر رسید. اقتصادهای نوظهور هم به جای تکیه بر صندوق بین‌المللی پول، اطمینان خاطر خود را با اندوختن منابع خود تامین می‌کنند. برخی اقتصادها چون اقتصاد برزیل، آرژانتین و اندونزی خیلی زودتر از موعد وام‌های خود را بازپرداخت کردند تا بتوانند خود را از «قید» وام‌ها رها کنند. اما هم‌اکنون وامی که به آنکارا پرداخت شده است معادل دوسوم باقیمانده اعتبارات این کشور است. این به معنای آن است که صندوق بین‌المللی پول تبدیل به «صندوق پول ترکیه» شده است.

حال سوال این است که این «صندوق جدید پول ترکیه» چه کاری باید انجام دهد؟ کمیته آقای کراکت بر این باور است که سه راهکار برای جلوگیری از طغیان ناگهانی آبی که پشت سد مشکلات صندوق جمع شده لازم است. اول آنکه این صندوق منابعی به ارزش حدود ۹میلیارد دلار را جمع کرده است در حالی که می‌بایست این منابع را «با محافظه‌کاری کمتری» صرف می‌کرد. کراکت می‌گوید این منابع سالانه ۴۵میلیون دلار هم افزایش می‌یابد. دوم آنکه به جای نشستن به انتظار بحران، صندوق باید سهمیه اعضا را از پیش دریافت کند و در حسابی امن نگهداری کند تا بخشی از بهره آن را برای خود بردارد. اگر صندوق ۳۰میلیارد دلار از سهمیه‌ها را در حسابی سرمایه‌گذاری کند، می‌تواند ۳۰۰میلیون دلار دیگر از آن به دست آورد.سومین نکته به نظر بحث برانگیزترین پیشنهاد است. صندوق بین‌المللی پول مدت‌ها بر روی طلا نشسته بود. یعنی ۳۲۱۷تن طلا که سومین ذخیره رسمی در جهان است. آقای کراکت معتقد است صندوق می‌بایست حدود ۴۰۰تن از آن را که حدود ۶/۶میلیارد دلار ارزش دارد بفروشد. او می‌گوید این کار باعث ناآرامی در بازار طلا نخواهد شد چون بانک‌های مرکزی توافق کرده‌اند که فروش شمش‌های خود را کاهش دهند. با پول به دست آمده از این کار صندوق در شرایط بهتری قرار خواهد گرفت و سالانه ۱۹۵میلیون دلار درآمد خواهد داشت. این صندوق بدون رای موافق اکثریت ۸۵درصدی هیات‌مدیره خود نمی‌تواند طلاها را بفروشد. آمریکا حق وتو دارد. درواقع دولت‌ها این طلاها را در اختیار صندوق بین‌المللی پول گذاشته‌اند تا وام‌هایش را پرداخت کند نه آنکه حقوق کارکنانش را با آن بپردازد. اگر دیگر نیازی به شمش‌های طلا نباشد، شاید صندوق باید برخی از اعضایش را به کشورهای خودشان بازگرداند. صندوق بین‌المللی پول هم‌اکنون مانند طراحی داخلی ساختمانش بین دو دوران بلاتکلیف باقیمانده است. اگر اقتصادهای نوظهور دیگر به صندوق بین‌المللی پول اعتماد ندارند یا به آن نیازمند نیستند، صندوق مجبور است یا کار خود را تعطیل کند و یا به دنبال نقش جدیدی برای خود بگردد. آقای دراتو این نظر را تایید می‌کند که موسسه زیر نظرش به یک مجمع بین‌المللی پول تبدیل شود تا کسری تجاری و فقدان تراز تجاری را با کمک تحلیل‌هایش حل کند. چه به نظر می‌رسد بسیاری از کارکنان صندوق بیشتر به مبلمان قدیمیشان وابسته‌اند تا تغییر و تحولات نوین.