همزمان با اوجگیری دیپلماسی هستهای در مسکو، مونیخ و موناکو اعلام شد
احتمال نیل به توافق چندضلعی
تحرک فعال دیپلماسی هستهای ایران در سه صحنه و با سفر دکتر ولایتی به «مسکو»، سفر دکتر لاریجانی به «مونیخ» و حضور متکی در «موناکو» که با اقبال تهران نسبت به طرح ارائه شده ایوانف همراه شده، احتمال نیل به «توافقی چند ضلعی» در قالبی تلفیقی از «طرح البرادعی» و «پیشنهاد روسیه»، با اندکی اصلاح و در چارچوب توافقات پیشین لاریجانی - سولانا را قوت بخشیده است. تحرک فعال دیپلماسی هستهای ایران در سه صحنه و با سفر دکتر ولایتی به «مسکو»، سفر دکتر لاریجانی به «مونیخ» و حضور متکی در «موناکو» که با اقبال تهران نسبت به طرح ارائه شدهایوانف به مقام معظم رهبری همراه شده، احتمال نیل به «توافقی چند ضلعی» در قالبی تلفیقی از «طرح البرادعی» و «پیشنهاد روسیه»، با اندکی اصلاح و در چارچوب توافقات پیشین لاریجانی- سولانا را قوت بخشیده است.
دکتر علی اکبر ولایتی، مشاور بینالملل مقام معظم رهبری در سفر به مسکو، مذاکراتی را با مقامات بلندپایه کرملین انجام داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، هرچند هنوز محتوای پیام پوتین که توسط ایوانف به مقام معظم رهبری تقدیم شد و پیامی که دکتر ولایتی برای رییسجمهور روسیه برده است، به طورکامل مشخص نیست اما سفر دکتر لاریجانی به مونیخ که دیدارهایی را نیز به همراه دارد و حضور منوچهر متکی به صورت همزمان در موناکوی فرانسه، تحرکی جدی در دستگاه دیپلماسی هستهای را نمایان میسازد.
اما در حالی که تنها چند هفته از ضربالاجل شورای امنیت به کشورمان برای توقف کلیه فعالیتهای مرتبط با غنی سازی اورانیوم باقی مانده، مجددا شاهد احیای مباحثی چون «بندهای توافق لاریجانی-سولانا» و تاکید تمام طرفها بر لزوم حل موضوع از طریق «مذاکره» هستیم، در این میان گویا به خاویر سولانا هم «ماموریتی جدید» برای ایفای نقشی مجدد در مساله هستهای ایران ابلاغ شده و اعلام آمادگی رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا جهت مذاکره با دکتر لایجانی در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ، گواهی بر این مدعا است.از سوی دیگر و با اهمیت یافتن حواشی کنفرانس بینالمللی مونیخ بیش از جلسات رسمی آن و بر اساس ارسال پیامهایی از جانب برخی پایتختهای اروپایی، گویا قرار است کشورهایی چون سوئیس هم ضمن ورود به مساله هستهای ایران، بهایفای نقش در این چارچوب بپردازند.در شرایطی که آمریکا و سه کشور اروپایی، همچنان بر لزوم تعلیق غنی سازی از سوی ایران در چارچوب قطعنامه ۱۷۳۷ تاکید میورزند و نقش چین در معادله هستهای ایران به مراتب کمرنگتر از گذشته شده، تعاملات نزدیک تهران - مسکو در هفتههای اخیر میتواند نوعی انتظار از روسیه برای ایفای «نقشی خاص» در آینده نزدیک را برای ناظران بر روند تحولات پرونده هستهای ایران تداعی کند.
اشاره به «دیالوگ متقابل و پویا در سطح کاری» با ایران که در دیدار رییس جمهور روسیه با دکتر ولایتی از سوی پوتین انجام شده و بیان این مطلب از سوی وی پس از دریافت پیام مقام معظم رهبری، که «به خود این اجازه را میدهم تا ابراز امیدواری کنم که در روند رایزنیهای ما و سایر شرکتکنندگان در این روند و پیش از همه، مسلما دوستان ایرانی ما موفق به یافتن راهحلی در رابطه با مسائل دشواری گردند که ما به حل آنها مشغولیم»، میتواند بیانگر نگاه مسکو به موضوع هستهای ایران باشد.هر چند که «بازی دوگانه روسیه» در مساله هستهای و اینکه مسکو تا کنون هیچ یک از تعهداتش در قبال ایران را به طور کامل اجرایی نکرده، همواره چهرهای دو سویه و ناصادق را از این کشور برای ما ترسیم میکند اما از سوی دیگر نیز نباید فراموش کرد که در شرایط دشواری که پدیدهای به نام ۱۷۳۷ بر ایران تحمیل میکند، برای نیل به حقوق ملی از هیچ اهرمی نباید فروگذار کرد چرا که گاهی اوقات میتوان با بهرهجویی از غلبه یک سوی اهرمی دو سویه، منافعی را کسب نمود. حال چنانچه سفر مشاور مقام معظم رهبری به مسکو که تنها چند روز پس از حضور دبیر شورای امنیت ملی روسیه در تهران انجام شده را به منزله «استقبال تهران از طرح ایوانف» برای مساله هستهای کشورمان بدانیم و این رویکرد را با «توافق یازدهبندی لاریجانی - سولانا» در آمیزیم، «توافقی دوازدهبندی» به دست میآید که ملاحظات طرح ایوانف را نیز در برداشته باشد، بر همین مبنا هر چند که جزئیات طرح ایوانف برای ایران هنوز رسانهای نشده اما به نظر میرسد کلیات این طرح «تلفیقی از طرح البرادعی و پیشنهاد روسیه با اندکی تغییر و اصلاح» باشد.در این میان به نظر میرسد چنانچه، همچون گذشته راه مذاکرات سازنده با کارشکنیهای یک جانبه واشنگتن مسدود نشود و رویکرد «یک جانبهگرایی»، به «نگرشی جامعالاطراف» تغییر یابد، توافقات پیشین دکتر لاریجانی و خاویر سولانا با اندکی تغییر همچنان میتواند مبنایی مناسب برای از سرگیری مذاکراتی همه جانبه باشد که نقطه آغاز آن در مونیخ خواهد بود.در همین راستا دیدار احتمالی دبیر شورای عالی امنیت ملی با برخی مقامات در سفر به آلمان را نیز میتوان گامی در جهت «بارور ساختن» پیشنهاد مورد نظر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان «یکی از اضلاع طرح چندجانبه» برای حل مساله هستهای ایران جهت تامین منافع دو طرف ارزیابی کرد.بنابراین با توجه به اهمیت مذاکرات دبیر شورای عالی امنیت ملی در مونیخ به نظر میرسد این مذاکرات نه تنها نتیجه گفتوگوهای دکتر ولایتی در مسکو را روشن سازد و آغازی دوباره را برای مذاکرات هستهای با غرب رقم زند، بلکه به نوعی اعلام پاسخ نهایی تهران به قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به حساب آید.
ارسال نظر