گفتوگو با سیاوش طهمورث کارگردان نمایش «و اینک یحیی»
معاصر کردن پردهخوانی، تنها راه بقای آن
علیرضا تهرانی- یحیی که پردهخوانی را از پدرش به ارث برده است، اکنون در سن کهولت قصد دارد، آخرین پردهخوانی را انجام دهد، درگیری او با وجدانش در این مورد که آیا پرده را برای یک امرخیر بفروشد یا نه، شکل کلی داستان را تحتشعاع خود قرار میدهد. نوشته بالا خلاصه نمایش «و اینک یحیی» به کارگردانی سیاوش طهمورث است. این نمایش مدتی است که در سالن اصلی تئاتر شهر و در ساعت ۳۰/۱۹ و با حضور بازیگرانی چون رسول نجفیان، اسماعیل بختیاری، محمد پورحسن، ناهید مسلمی و اتابک نادری به صحنه میرود. به همین منظور با کارگردان این نمایش گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
با توجه به اینکه عموم مردم شما را به عنوان بازیگر سینما و تلویزیون میشناسند، شاید برای مخاطبین ما جالب باشد که سیاوش طهمورث پیشینهای غنی در عرصه تئاتر دارد. ممکن است کمی درباره این پیشینه توضیح دهید؟
اتفاقا افرادی که باری به هر جهت کار نمیبینند با سابقه تئاتری من کاملا آشنا هستند. من بیش از ۴۰سال در تئاتر سابقه بازیگری و کارگردانی دارم. مساله من تئاتر است و دوست دارم در این هنر بیشتر فعالیت کنم. اما به هر حال تئاتر مشکلات صحنهای و مادی زیادی دارد، از طرفی سینما و تلویزیون هم جذابیتهای خاص خود را دارد. همین مشکلاتی که بدان اشاره کردم باعث میشود که بیشتر به سمت سینما و تلویزیون گرایش پیدا کنم.
طرح این نمایشنامه چگونه شکل گرفت؟ گویا این کار را برای جشنواره تئاتر رضوی آماده کردهاید؟
واقعیت این است زمانی که به من پیشنهاد شد تا برای جشنواره رضوی کار کنم هیچ طرح و برنامهای نداشتم ولی قبول کردم تا در جشنواره حضور داشته باشم. با آقای عظیم موسوی تماس گرفتم و طرحی را برای نوشتن به ایشان پیشنهاد دادم. او حدود یک هفته بعد نوشتهای آورد که طرح خود او بود. نکاتی مدنظرم بود که به او گفتم. موسوی متن را نوشت و من هم تغییراتی در آن دادم که این را حق هر کارگردان میدانم. بعد از اجرا در جشنواره رضوی مسوولان از من خواستند تا این نمایش را به اجرای عموم ببرم. البته من قرار بود متنی دیگر را در نوبت اجرایی امسال خود در سالنی کوچکتر به صحنه ببرم که به دلیل اجرای «و اینک یحیی» به سال آینده موکول شد.
چه ویژگیهایی در متن آقای موسوی بود که ترغیب به اجرای صحنهای آن شدید؟
ما باید در کلیت زندگی نسبت به هر چیز و موقعیتی اعتقاد و ایمانی داشته باشیم. من اگر نسبت به کاری که انجام میدهم ایمانی نداشته باشم آن کار موفق نمیشود در این نمایش چیزی را به عنوان اعتقادات، ایمان و معجزه تعریف میکنیم. در واقع هر دیدگاه و اتفاق در زندگی میتواند شکل معجزه به خود گیرد که بسته به این است که ما چگونه و با چه خلوص نیت و نگاه درستی به زندگی مینگریم و عمل میکنیم. اگر ما تمامی لحظات زندگی را صادقانه زندگی نکنیم و به آن صادقانه نگاه نکنیم، نمیتوانیم اعتقاد و ایمانی داشته باشیم. من این اعتقادات را در کلیتی عرضه میکنم و منظورم فقط مسائل دینی و مذهبی نیست. ما در این نمایش قصدمان این است که اعتقادات، تجارب و تاریخ گذشته را به تجربه بگذاریم تا ببینیم چقدر میتوانیم از آن بهرهبرداری کنیم.
به اعتقادات، تجارب و تاریخ گذشته اشاره کردید. آقای طهمورث مسالهای که در نمایش شما دیده میشود چالشی است که یحیی دارد. او پرده نقاشی خود را از پدر و اجدادش به ارث برده اما وارثی برای این پرده ندارد.
ببینید این پرده نقالی، این تاریخ، تجربه گذشته و هویت ما باید در جایی حفظ شود. ما در عصر تکنولوژی و در قرن بیست و یکم آشفتگیهایی میبینیم که باعث میشود تاریخ مرور نشود و بیتوجه بماند. اما من به شخصه آنقدر هم ناامید نیستیم. اگر دقت کنید میبینید بعد از یحیی، سید وجود دارد که به عنوان رکن اصلی میماند و پناهگاه دیگران است. صدای او میپیچد و جریان پیدا میکند. ما میبینیم وقتی این پرده توسط یحیی به فروش میرسد دوباره به خود او باز میگردد. چرا که برخلاف نظر یحیی، سیدی هست که این پرده را نگهدارد و میبینیم این پرده دوباره بر دیوار یحیی نصب میشود که نشانگر این است که همچنان امیدی وجود دارد.
بنابراین و با این اوصاف فکر میکنید هنر سنتی پردهخوانی در عصر حاضر همچنان زنده و پویا است و علاقهمندان و هنرمندان خود را دارد؟
اصولا اشتباهی که درباره نمایشهای سنتی میکنیم این است که آنها تئاتر نیستند و نمایش هستند مثل پردهخوانی، نقالی و تخته حوضی. ما اگر بخواهیم این آثار را به شیوه گذشته و با همان سبک و سیاق اجرا کنیم، تکرار مکررات کردهایم. شما واقعا فکر میکنید در عصر حاضر و با وجود تلویزیون، فیلم، سینما و رسانهها و تکنولوژی جدید تصویری، چه کسی به پرده و پردهخوانی توجه میکند؟ اما اگر هنرمندان مسائل روز را با آن تلفیق کنند و قصه را با عصر امروز همسان کنند، هم پردهخوانی میماند و هم تماشاگر خواهد داشت. بنابراین اگر ما پردهخوانی را به صورت سنتی و مانند ۵۰ سال گذشته اجرا کنیم، بی تعارف تماشاچی از آن استقبال نمیکند، ما باید با ابداع پردهخوانی نو و بازیهای جدید در اطراف آن جوانان و تماشاچی را به دیدن آن ترغیب کنیم وگرنه رسانههای گروهی و تکنولوژی آن را نابود خواهند کرد.
متشکرم، وقتی نمایش را میدیدم نکتهای که مشاهده میشد این بود که هیچ کاراکتر منفیای در نمایش شما وجود نداشت. حتی هاشم دلال که چشم به فروش پرده یحیی دارد آدم بدی نیست. آیا تعمدی در این کار بود و هدف مشخصی از آن را داشتید؟
به اعتقاد من آدم بد روی زمین وجود ندارد. چه کسی از هنگام زایش بداست و باسلول گند به دنیا میآید. جوامع، تربیتها و خواستههای مختلف، انسانها را متفاوت میکند. اگر منافع شخصی خود را در نظر نگیریم همه خوبند. ما نباید انسانها را سیاه و سفید ببینیم، حتی هاشم دلال مسلک که قصد دارد یحیی را قانع کند تا پرده را بفروشد هم آدم بدی نیست ما در نمایش میبینیم احتیاجات زمانه او را به این مساله ترغیب کرده است. به نظر من هیچ انسان خوب و بد مطلقی وجود ندارد. این بدی به دلیل شرایط و مسائل سیاسی و اقتصادی ایجاد میشود. در کل و در جواب این سوال باید بگویم که این دیدگاه من است که همه خوبند.
در کارگردانی چه نکاتی بیشتر مدنظرتان بود. البته آنچه دیده میشود این است که نمایش شما در قالب و سبک واقعگرایی به صحنه رفته است.
آنچه وجود دارد این است که ما نمیتوانیم سبکی را برای کارگردانی مشخص کنیم. البته این بدان معنی نیست که سبکی وجود ندارد. ما شروع به کار میکنیم و بنا به مقتضیات مکانی، زمانی و تاثیرپذیری ما شکلی ایجاد میشود که سبک خاصی دارد. ما خارج از این مسائل باید روی صحنه زندگی کنیم. من زمانی که کارگردانی میکنم تماشاچی را در نظر نمیگیرم و بازیگران من گاهی به تماشاچی پشت میکنند. مخاطب عنصر خارج از صحنه است که اتفاقی را نگاه میکند. البته بر فرض مثال سبک فاصلهگذاری «برشت» با این فضا متفاوت است و بازیگران با تماشاگر صحبت میکنند تا تماشاگر حسی قضاوت نکند. اما لحظاتی که بازیگر طبیعی بازی میکند، باید حالات طبیعی زندگی خود را داشته باشد و آن را نشکند.
آقای طهمورث خودتان «و اینک یحیی» را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من نمایش فوق العادهای است، که برای عموم تدارک دیده شده. این یک تئاتر است و نمایش نیست. از این چیزهایی که به تازگی در نمایش ما آمده مثل حرکات موزون و... وجود ندارد و میتوان گفت تئاتر به معنی تئاتر است.
با توجه به اشارهای که به ورود موارد و مسائل جدید به تئاتر داشتید، چه دیدگاهی نسبت به تئاتر امروز کشور دارید؟
به منظر من به تئاتر امروز ایران نمیتوانیم خطمشی بدهیم. امروزه هر آنچه را که مقابل تماشاچی قرار میدهند، تئاتر میگویند در صورتی که ممکن است فقط یک نمایش باشد. ملغمهای که ایجاد شده این است که همه از روی دست هم تقلید میکنند و میخواهند رضایت تماشاگر را به هر گونهای جلب کنند. ما محتاج تماشاچی هستیم اما هر کس که در سالن نشست دلیل بر تماشاگر بودنش نیست. آدمهایی که در سالن مینشینند ممکن است فقط یک جمعیت باشند. تماشاگر انتخاب میکند و دیدگاه دارد و هر نمایشی را نگاه نمیکند، او فریب نمیخورد و نمیتوان با هر کاری او را جذب کرد. وقتی هر چیزی را به عنوان تئاتر به صحنه میبریم به تاریخ و فرهنگ و هویتمان خیانت میکنیم. شما میتوانی تئاتر کار کنی و تعداد مخاطبانت کمتر از کارهای دیگر باشد و ایرادی ندارد این ضایعه برطرف میشود. حیف است، هنرمندان و کارگردانان زیادی داریم ولی ممکن است آنها فراموش کنند که تئاتر را برای تئاتر کار میکنند.
ارسال نظر