دکتر فرهاد فزونی

۱ - بحث پیرامون صلاحیت و یا عدم صلاحیت داوطلبان انتخابات هیات نمایندگان اتاق‌های بازرگانی به صورت مستمر ادامه دارد و گفته‌ها هر روز داغ‌تر می‌شوند. بسیاری معتقدیم که نگرش‌ها براساس قوانین موجود نبوده و قانون‌ها تفسیر شده‌اند.

۲ - تعیین یک نفر از اعضای انجمن نظارت به عنوان نایب رییس انجمن خلاف نص صریح بند ۲/۵ آیین‌نامه تشکیل و نحوه فعالیت هیات‌های نمایندگان اتاق‌ها است. چه رییس انجمن آن را تایید نموده باشد و یا خیر. اشتباه در اشتباه است. بنابراین نایب‌ریس وجود ندارد. ۳ - بند ۲/۵ صراحت دارد «چهار نفر نماینده فعال و خوشنام از اتاق ایران...» آیا این افراد نماینده فعال هستند؟ فعال به چه معنی است؟ آیا فعال و خوشنام بودن در اجرای دستورات مقام‌های بالاتر است یا فعال و خوشنام اقتصادی؟ بسیاری معتقدند که این صفات متعلق به کارهای اقتصادی است و برخی از این اعضا چنین شرایطی را ندارند.

۴ - منظور از داشتن سه سال سابقه فعالیت اقتصادی، هرگز مربوط به سه سال آخر یعنی سال‌های ۸۱ تا ۸۴ نبوده است. آن هم با توجه به اظهارنامه مالیاتی. چرا که اظهارنامه مالیاتی برگه‌ای است که مودی پر کرده و ارسال می‌دارد. نتیجه چه خواهد شد فقط خدا می‌داند. ای کاش حداقل مفاصا حساب مالیاتی می‌خواستند، از سوی دیگر اگر کسی در سال‌های ۶۰ و ۷۰میلیون‌ها دلار صادرات داشته و یا مدیر اقتصادی بوده ولی امروز فعالیتی دارد که مشمول مالیات نیست و یا به تدریس اقتصاد مشغول است و یا... آن فعالیت‌ها به عنوان سابقه محسوب نمی‌گردند؟

۵ - از سوی اعضای انجمن نظارت بر انتخاب اتاق‌های بازرگانی اعلام شده است که «چنانچه شورای‌عالی نظارت تصمیماتی دیگر بگیرد در واقع آیین‌نامه اتاق بازرگانی را زیر سوال برده است» (دنیای اقتصاد ۸/۱۱/۸۵).

چرا؟ بند ۱۶/۵ صراحتا اشعار می‌دارد که «... شکایت مربوط به عدم احراز شرایط داوطلبان و عملکرد هیات نظارت بر انتخابات اتاق تهران و انجمن به عهده نمایندگان شورای‌عالی نظارت خواهد بود.»

پس چرا اجرای قانون به زیر سوال بردن آیین‌نامه است؟ آیا شورای‌عالی نظارت هم حق ندارد خلاف فرمایشات آقایان سخنی بگوید؟

۶ - یکی از اعضای انجمن اظهار داشته است که «جلوی نفوذ مدیران سیاسی را می‌گیریم». و من‌ا...التوفیق.

اما مدیران سیاسی طی ۲۷سال گذشته در اتاق وجود نداشته‌اند و امروز هم ندارند؟ آیا ریاست اتاق ایران یک چهره سیاسی نبوده و نیست؟ اصولا آیا این وظیفه اعضای انجمن است که سیاسیون را از میان داوطلبان جدا کرده و ردصلاحیت کنند؟ آیا این افراد بینش و توانایی چنین تشخیصی را دارند؟ وقتی سیاسیون ردصلاحیت شده همگی از جناح رقیب حاکمیت اتاق هستند، این عملکرد خود سیاسی نیست؟‌

۷ - ردصلاحیت مهرعلیزاده سیاسی نیست؟ مهرعلیزاده که توسط بالاترین مقام کشور برای نامزدی ریاست جمهوری تایید صلاحیت شده بود، صلاحیت ندارد که به عنوان یکی از اعضای هیات نمایندگان اتاق تهران انتخاب شود؟ تایید صلاحیت ایشان برای ریاست جمهوری، به این مفهوم بود که ایشان می‌توانست امروز بودجه کل کشور را به مجلس ارائه کند و کل اقتصاد ایران در دست و زیرنظر ایشان باشد و سیاست‌های اقتصادی تبیین شده توسط این فرد در کشور اجرا شود. آیا اعضای انجمن نظارت با نادیده انگاشتن توانمندی‌های ایشان در رد صلاحیتشان واقعا سیاسی کاری نکرده‌اند؟ جای شک و شبهه بسیار دارد. آیا در بین ردصلاحیت شدگان نیستند کسانی که بیش از تایید صلاحیت شدگان هم فعالیت اقتصادی داشته‌اند و هم اقتصاد و تجارت می‌دانند؟ ظاهرا این هم مانند بسیاری از نکاتی است که در اتاق ایران اتفاق می‌افتد. سیاسی بودن باید مختص به حاکمان باشد.

خلاصه کنم. تمامی دفاعیات و تشریح عملکرد ارائه شده از سوی اعضای انجمن نظارت غیرقابل قبول و مردود است. واقعیت‌‌ها نادیده گرفته شده‌اند و سیاست و منافع خطی بار دیگر بر همه چیز حاکم شده است. نگارنده آماده است تا حداقل در مورد دفاع از صلاحیت خود با هر یک از اعضای انجمن مناظره داشته باشد. تصور می‌کنم که بسیاری از دیگر ردصلاحیت‌شده‌ها نیز آماده چنین مناظره‌ای هستند.