بهمن دانایی

زندگی اقتصادی ایران دستکم از دهه ۱۳۴۰ به این سو با درآمد حاصل از صادرات نفت گره خورده است و از تحولات آن تاثیر می‌گیرد. به این معنی که درآمد حاصل از صادرات نفت‌خام بخش قابل توجهی از درآمدهای دولت را به خود اختصاص داده است که در یک مرحله بعد و پس از واریز به خزانه توسط دولت تملک و به مصارف گوناگون می‌رسد. برخی شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسی اعتقاد دارند نفت بلای سیاه است و درآمد حاصل از آن به جامعه ایرانی آسیب رسانده است. اما برخی دیگر معتقدند درآمد فروش نفت‌خام یک امتیاز بزرگ برای جامعه ایرانی است که به رشد سرمایه‌گذاری ملی کمک کرده و موجب توسعه ملی شده است. به نظر می‌رسد کسانی که معتقدند درآمد حاصل از فروش نفت‌خام و تملک آن توسط دولت برای جامعه ایرانی دردسر درست کرده است، بیش از هر چیز به توزیع و نوع خرج کردن این درآمد انتقاد دارند. یکی از صنایعی که در نیم قرن گذشته با درآمد نفت به شکل غیرمستقیم مرتبط شده و آسیب‌دیده است، صنعت قند است. پس از آنکه درآمد سرانه در ایران رشد را تجربه کرد و مردم توانستند مقدار بیشتری شکر به شکل‌های گوناگون مصرف کنند به سرعت بازار داخل برای این کالا باز شده و با تامین شکر از خارج، شرایط رشد صنعت قند نامساعد شد. این اتفاق از دهه ۱۳۴۰ تا امروز دیده می‌شود.

با توجه به اینکه تولید داخل به اندازه مصرف نبود در سال‌هایی که واردات با محدودیت مواجه می‌شد به تبع آن، قیمت قند و شکر در بازار داخل افزایش می‌یافت و دولت سهمیه‌بندی و انحصار توزیع را در دست می‌گرفت و شرایط فروش نامساعد می‌شد.این دور نه چندان مفید سال‌های سال ادامه داشت و صنعت قند باید خود را با درآمد حاصل از صادرات نفت و واردات سازگار می‌کرد.در اوایل دهه ۱۳۸۰ دولت براساس قانون برنامه سوم توسعه صنعت قند را آزاد کرد. اما آیین‌نامه‌های اجرایی تدوین شده برای ماده قانونی که صنعت قند براساس آن آزاد شده بود هرگز به درستی اجرا نشد.

به این ترتیب و در یک دوره زمانی کوتاه‌مدت نیم‌میلیارد دلار شکر وارداتی به بازار داخل سرازیر شده است.با توجه به اینکه دولت قیمت ارز را تثبیت کرده است و واردکننده شکر هر دلار را در سال ۱۳۸۵ به قیمت سال ۱۳۸۲ خریداری می‌کند واردات مقرون به صرفه است و قیمت تمام شده آن دارای مزیت برای واردکننده است. از طرف دیگر صادرکنندگان شکر برای تسخیر بازار شکر ایران کاهش قیمت را در دستور کار دارند و همچنین به تولیدکنندگان شکر یارانه صادراتی نیز می‌دهند تا بتوانند بر بازار مسلط و باقیمانده تولید داخل را نیز نابود سازند.انجمن صنفی کارخانه‌های قند ایران در دو سال اخیر بارها هشدار داده‌اند که احتمال تغییر شرایط وجود دارد و دولت نباید مطمئن باشد که قیمت نفت همیشه در سطح بالایی بماند. در دو ماه گذشته قیمت نفت‌خام در بازارهای جهانی سقوط کرده است و ناظران بین‌الملل معتقدند میانگین قیمت نفت در سال ۲۰۰۷ کمتر از ۲۰۰۶ خواهد بود.می‌توان تصور کرد که دولت و بازرگانان نتوانند در سال ۱۳۸۶ به میزان کافی ارز برای واردات شکر اختصاص دهند و بازار را اشباع کنند.

اکنون چه اتفاقی می‌افتد؟ به نظر می‌رسد بار دیگر تولید داخل عزیز خواهد شد و دولت به این موضوع توجه خواهد کرد، اما این شرایط با توجه به آسیب جدی که تولید داخل در این سال‌ها دیده است آیا چاره‌ساز خواهد بود؟ هشدارهای انجمن صنفی کارخانه‌های قند که تاکید داشتند نباید با کاهش تعرفه واردات و به اتکا دلارهای نفتی، بازارهای داخلی را با واردات سیل‌آسای شکر لبریز کرد، اکنون و در شرایط کاهش احتمالی درآمدهای نفتی به چشم خواهد آمد. تولیدکنندگان امیدوارند کمیسیون ماده یک قانون صادرات و واردات با توجه به احتمال کاهش درآمدهای نفتی و لبریز شدن بازار شکر خارجی که به پر شدن انبار کارخانه‌های ایرانی منجر شده است، تعرفه واردات را گونه‌ای تنظیم کنند که به رشد تولید داخل منجر شود.

سرمقاله شکر- نشریه انجمن صنفی کارخانه‌های قند و شکر ایران