کیارستمی:
جای تهیهکننده را خالی میبینم
نگاه سوم- فیلمهای مستند «جادهها» به کارگردانی عباس کیارستمی و «روزی روزگاری مراکش» به کارگردانی سیفا... صمدیان چهارشنبه شب با حضور منتقدان و علاقهمندان در خانه سینما نقد و بررسی شد. این برنامه که با حضور ناصر صفاریان و شادمهر راستین به عنوان دو منتقد برگزار شد، کیارستمی گفت: فیالنفسه تهیهکننده دشمن کارگردان نیست و این که من از تهیهکننده کمتر استفاده کردهام یک توفیق و در عین حال بدشانسی است.
وی ادامه داد: توفیق از این جهت که آقا بالا سر نداشتم و بدشانسی از این جهت که فیلمهایی که میخواهم بسازم در آخرین لحظه ممکن مثلا با این که دو سال بر روی آن کار کردهام احساس میکنم ارزش ساختن ندارد و نمیسازم.
این کارگردان معتقد است: اگر این شیوه را نداشت، مطمئنا به جمع فیلمهایی که تاکنون ساخته است ده فیلم دیگر نیز اضافه میشود. کارگردان «جادهها» گفت: من جای یک تهیهکننده را در زندگی کاریام خالی میبینم و گاهی دلم برای پسگردنی تنگ میشود. کیارستمی درباره واقعیت در فیلمهایش گفت: واقعیت برای من یک بهانه و یک سکوی پرتاب است. همیشه تصور میکنم کارهایم را با واقعیت شروع میکنم. این واقعیتی که از قبل در ذهن داشتم به عنوان انگیزه و استارت کار در ابتدا زده میشود. اما در ادامه به راهی میروم که از واقعیت دور میشوم.
فیلمساز سرشناس ایرانی در بخشی دیگر از صحبتهای خود افزود: اگر شما میبینید من با تیم کوچکی در سینما کار میکنم این امر دلیلی بر بیاحترامی به حرفه و تخصص دیگران نیست. من از مجموعه عکاسیها و فیلمهایی که ساختهام به نتایجی رسیدهام که فکر میکنم باید با شیوهای دیگر کار کرد. ما درحالحاضر شرایطی داریم که باید با امکانات مختصر کار را شروع کنیم و این با شرایط فعلی ما سازگار است. البته باز هم فکر میکنم سینمای بدنه و متخصص جایگاه خود را دارد. ما هم در کنار آن به کار خود ادامه میدهیم. البته باز هم میگویم این به آن معنا نیست که من سینمای بدنه، صنعتی و تجاری را نفی میکنم.
کیارستمی درباره قبول سفارش سینمایی هم گفت: من دوره قبول سفارش سینمایی را در جوانی گذراندهام. آن زمان من همیشه فکر میکردم جماعتی که برای آنها سفارشی انجام میدهم هنر را متوجه نمیشوند. اما حالا که زمان گذشته حس میکنم آنها هنر را به خوبی میفهمیدند و حتی میدانستند باید پول خود را خرج چه چیزی کنند.
کیارستمی در پاسخ به سوالی درباره رسیدن به قله در سینما گفت: در کار فیلمسازی قله نامعلوم است. اگر فرض کنیم به قله رسیدهایم پس باید برگردیم. بهتر است فکر کنید «جادهها» در راه برگشت من از قله گرفته شده است. من با فیلم کوتاه کار خود را شروع کردم. قصه زیاد دارم، اما با زیاد فکر کردن به این قصهها اصولا تازگی آنها برایم از بین میرود. البته فیلمهای نساخته نیز زیاد دارم که از جمله آنها میتوان به «سفر» اشاره کرد.
برنده نخل طلای کن درباره آخرین ساختهاش نیز گفت: من در ساخت کار جدیدم سعی کردم کلید دوربین را در اختیار بازیگر بگذارم و با قرار دادن دوربین به همراه بازیگر در یک اتاق به او اعتماد کنم. من حتی بعد از خروج آنها از اتاقی که دوربین در آن است برای کنترل امور نیز وارد آنجا نمیشوم. این تجربهها در سینما بسیار خوب است که اگر به درد فیلمسازی نخورد، لااقل برای خودشناسی چیز خوبی است.
ارسال نظر