راست بگو، نهان مکن

سمیه کاویانی

قبل از اینکه آلبوم را گوش کنم، نگاهی به صفحات جلد آن می‌اندازم، در بین عکس‌ها و جملات، جمله‌ای توجهم را جلب می‌کند، پشت جلد آلبومش نوشته: «خداوند را سپاس می‌گویم که هیچ‌گاه مرا به حال خود رها نکرده، مردمی دارم که به پشتوانه آنها دست به تجربیات جدید بزنم و لذت آن را با آنها تقسیم کنم». علیرضا عصار این جمله را پشت گوشی تلفن که قبل از گفت‌وگو برای هماهنگی تماس گرفته‌ بودم، می‌گوید و روز گفت‌وگو مجدد تکرار می‌کند. چند باری قبل از انجام مصاحبه آلبوم «نهان مکن» تازه‌ترین و ششمین آلبوم او را گوش می‌کنم، بیشتر به معنی جمله «مردمی ‌دارم که به پشتوانه آنها...» یقین پیدا می‌کنم. ارائه چنین آلبومی در حال و هوای امروز موسیقی و بازار آشفته‌ آن به یک ریسک، بیشتر شبیه است. آلبومی با استانداردهای بالا، نام‌های مطرح، ارکستری که جزو بهترین ارکستر سمفونیک‌های دنیا است، تنظیم‌کننده‌ای که با حضور و تنظیم قطعات و رهبری ارکستر یانی در آکروپلیس، شهرت چند برابری را برای او به همراه آورد و حتی امتحان فضایی در موسیقی که تا به امروز در فضای موسیقی پاپ تجربه نشده است و... ریسک‌هایی است که برای انجام دادنشان واقعا باید به کار و مخاطبانت ایمان داشته باشی.

وارد محل گفت‌وگو می‌شوم، علیرضا عصار در کنار حبیب صبور مدیر برنامه‌هایش که این روزها، روزهای سختی را برای هماهنگی‌های گفت‌وگو و... می‌گذراند، در کنار هم نشسته‌اند و در حال بحث هستند.

فضای دفترشان با عکس‌های لمینیت شده از عصار تزئین شده است، اما خبری از پوست یا نشانه دیگری مربوط به آلبوم «نهان مکن» به چشم نمی‌خورد. اولین سوال کافی است تا بیشتر از نیمی از وقت گفت‌وگو صرف صحبت‌ها و دلیل و برهان و رد کردن نظرات، شود. خواننده‌ای که در سبک پاپ به شهرت رسید، یکباره چه می‌شود که سبک خاصی مثل کلاسیک را با شهرداد روحانی تجربه می‌کند، تغییری که شاید مخاطبان خاص‌تری را در بر بگیرد و طبقه عام چندان با آن ارتباط پیدا نکند: «این تغییر چندان هم یکباره اتفاق نیفتاد. در آلبوم‌های قبلی من برخی از آهنگ‌ها، حال و هوا و فضایی نزدیک به سبک کلاسیک داشتند و چندان با این سبک غریبه نبودم، مثلا قطعه «صدای پای آب» با شعری از سهراب سپهری یا قطعه‌ «من مست و تو دیوانه» قطعاتی الکترونیک- کلاسیک بودند و نماد و نشانه‌هایی از سبک کلاسیک را به همراه داشتند، ضمن اینکه وقتی صدای گروه که هم به آنها اضافه می‌شد، این فضا پررنگ‌تر و بیشتر حس می‌شد. اما چه شد که این آلبوم در سبک کلاسیک بسته شد، من در آلبوم‌های قبلی و در این آلبوم فضاهایی متفاوت از کارهای مختلف را گنجانده بودم. جدا از حالت کلاسیک که مثال زدم، آهنگ‌هایی مثل «خیال نکن» و سایر قطعات را نزدیک به شش و هشت خوانده بودم. قطعاتی مثل «ای عاشقان»، «عشق الهی» و «قدسیان آسمان» را هم خوانده بودم که همگی در یک سبک کاری قرار می‌گیرد. زمانی که تصمیم گرفتم که تغییر سبک به وجود بیاورم، نمی‌توانستم سبک آهنگ‌هایی مثل «عشق الهی» یا «خیال نکن» را انتخاب کنم، باید نوعی از موسیقی را انتخاب می‌کردم که هم خودم دوست داشته باشم و هم مخاطبم را به سطح توقع بالایی که از من داشت، برساند. در این باره یک نظر دیگر هم وجود داشت و گزینش یکی دو کار از هر سبک بود که دراین باره با شهرداد روحانی هم نظر بودیم که یکنواختی آلبوم با این کار از بین می‌رود. نتیجه این شد که یکی از بهترین سبک‌های موسیقی را در این آلبوم تجربه کردیم و رسیدیم به سبک کلاسیک».

درباره جمله‌ای که در جلد آلبومش نوشته می‌پرسم و اینکه چقدر به‌نوشته‌اش ایمان دارد. آیا واقعا با آشفته بازار فعلی موسیقی که از هر طرف انواع موسیقی‌ها به آنها عرضه می‌شود و حتی خودشان هم در انتخاب بین موسیقی خوب و بد دچار اشتباه می‌شوند، می‌توان بر روی حمایت آنها حساب کرد: «من به جمله‌ای که نوشتم ایمان کامل دارم. شنوندگان و مخاطبانم را بسیار شعورمند می‌دانم. در همه کارهایم سعی کرده‌ام که در حد توان و شعورم به آنها احترام بگذارم. من در تمامی کارهایی که کرده‌ام این را نشان داده و ثابت کرده‌ام. معتقدم اگر موسیقی خوب به گوش مردم برسد، آنها حتما آن را گوش می‌کنند. مشکل در اینجاست که موسیقی ما، همه را می‌گویم، به گوش مردم نمی‌رسد. موسیقی‌های موفق ما در طول این دو سال زیرزمینی و اینترنتی و غیرمجاز به گوش مردم رسیده است، البته موفقی که می‌گویم منظورم کیفیت و سطح کاری نیست، از نظر شنیداری و مخاطب‌پسندی است». برای رساندن کارهای خوب به گوش مخاطبان با وضعیت نابسامانی که از نظر کپی‌رایت و تبلیغ و پخش آلبوم‌های صوتی و تصویری موسیقی وجود دارد، چه راهی وجود دارد؟ این روزها خوانندگان خوب زیادی داریم که موسیقی‌های ارزشی و خوب تولید می‌کنند، ولی چون شناخته شده نیستند، کسی آلبومشان را نمی‌خرد و نتیجه می‌شود که آنها هم از روند فعالیت در کار و فضای موسیقی سرخورده می‌شود، علیرضا عصار با این شکل و در‌حقیقت معضل موافق است و بلافاصله ادامه می‌دهد: «متاسفانه چنین وضعیتی وجود دارد و بسیاری از کارهای خوب به دلیل اینکه خوانندگانشان مطرح و چهره نیستند و کسی نمی‌شناسدشان، فروش نمی‌کنند و اصلا به گوش مخاطبان نمی‌رسد. من در آلبوم‌های قبلی یک استراتژی داشتم که در این آلبوم هم آن را به کار گرفته‌ام، اما به نوع دیگری. در آلبوم‌های قبلی من اگر کار موفقی از نظر جذب مخاطب در همان لحظه اول مثل آهنگ «خیال نکن» را می‌خواندم، در کنارش کاری مثل «عشق الهی» را هم می‌خواندم که در مدت کمی، تبدیل به یکی از آهنگ‌های پر‌مخاطب و ارزشی شد. با این استراتژی، مخاطب را به شنیدن سطح بالا هم آشنا می‌کردم. در این آلبوم این استراتژی را درباره همه آلبوم و آهنگ‌های اعمال کرده‌ام. یعنی مخاطبانی که من را می‌شناسند به خاطر اسمی که از آلبوم‌های قبلی برایم مانده، کار جدیدم را هم می‌خرند و با این سبک و فضای کاری آشنا می‌شوند. ولی اینکه هرکس که آلبوم را می‌خرد باید بتواند با آن رابطه برقرار کند یا نه، موضوعی نیست که در اختیار من باشد. اما کمترین سود این اتفاق در اینجاست که مخاطب با سطحی بالاتر از موسیقی آشنا می‌شود و ذهنیتش از موسیقی پاپ، خوانندگان و آهنگ‌هایی نمی‌شود که تا به امروز شنیده است». او توجه به سبک کلاسیک و دور شدن و ایجاد فاصله بین سبک آلبوم‌های قبلی‌اش را در مقایسه با این آلبوم، را عاملی برای دور شدن و عدم استقبال مخاطبان آلبومش نمی‌داند و برعکس معتقد است، با فضای جدید آلبومش مسلما مخاطبان جدیدی به موسیقی او اضافه خواهند شد: «این درست نیست که، زمانی که می‌خواهند آهنگ موفقی را از من اسم ببرند فقط به آهنگ‌هایی مثل «خیال نکن» تکیه می‌کنند. آهنگ «خیال نکن» را زمانی که خواندم خواننده موفقی بودم و این باعث شد که آن آهنگ خودش را بیشتر نشان بدهد. چرا هیچ کسی اسمی از «قدسیان آسمان» نمی‌برد که شعرش با آنکه بسیار سخت است و حتی روی کاغذ هم نمی‌شود درست خواندش، ولی بسیار مطرح شد و گل کرد. مردم اگر کار خوب را بشنوند، از آن استقبال می‌کنند. به این موضوع شک ندارم». در تک‌تک جملات عصار اعتماد به نفس قابل توجهی دیده می‌شود، البته او تاکید دارد که دچار غرور نشده و نخواهد شد و اعتماد به نفسی که در جملات مشخص است به دلیل اعتقادی است که به آلبوم جدید و تیم موسیقی‌اش دارد: «من در این آلبوم به هر آنچه که دوست داشتم و می‌خواستم رسیدم. تنظیم کننده آلبومم جزو شناخته شده و مطرح‌ترین چهره‌های موسیقی جهان است، کار را در بهترین استودیویی که می‌شد ضبط کردیم، نوازندگان از بهترین ارکسترهای دنیا هستند، تیم ترانه و شعرم هم که از بهترین شعرها و ترانه‌سراهای مورد تایید من هستند. پس باید هم درباره آلبوم «نهان مکن محکم حرف بزنم».

حضور شهرداد روحانی جالب‌ترین اتفاق در حیطه موسیقی پاپ چند سال اخیر است. حضور موزیسین و موسیقی‌دانی که تمامی فعالیت‌هایش در صحنه‌های مطرح جهانی و کارکردن با ارکسترهای سمفونیک مختلف دنیا و خوانندگان کلاسیک و اپرا بوده است. موزیسین و موسیقی‌دانی که در طی تمامی سال‌های فعالیتش با هیچ خواننده پاپ داخلی و خارجی کار نکرده است و البته عصار دلایل خاص خود را برای این همکاری دارد، اما از حضور شهرداد روحانی در کنسرت‌های او و تصاویری که دوربین بدون هماهنگی روی صورت شهرداد روحانی زوم می‌کرد، می‌شد لذت و رضایت را از چهره او از موسیقی عصار حس کرد. بنابراین پیدایش این ارتباط چندان عجیب به نظر نمی‌رسد هرچه اولین اتفاق و تجربه موسیقی پاپ در همکاری با او باشد:«شهرداد روحانی را سال‌ها است که می‌شناسم. آن صحنه‌ هایی هم از حضور او در کنسرت مثال می‌زنی فقط برای یکی از کنسرت‌هایم که فکر می‌کنم در سال ۸۲ برگزار شده، بوده است. شهرداد در مدت زمانی‌هایی که به ایران می‌آمد، اگر این زمان با کنسرت‌های من همزمان می‌شد، حتما در کنسرت و برنامه‌هایم حضور پیدا می‌کرد. از طرفی من هم کارهای او را بسیار دوست می‌داشتم و هنور پیگیر و دوستدارش هستم. ضمن اینکه فکر می‌کردم فرم و سبک‌ کارهایش بسیار نزدیک به صدای من است و فرصت همکاری با او هم جزو موقعیت‌های مناسبی بود که بتوانم تجربه‌ای تازه را به دست بیاورم. فکر می‌کنم شهرداد هم به صدای من علاقمند بود که پذیرفت که با هم کار کنیم و همکاری داشته باشیم. بعد از صحبت کوتاهی که با هم داشتیم به نتیجه رسیدیم. قرار شد که من شعرها را انتخاب کنم و آهنگشان را بسازم و با پیانو ضبط کنم و برای او که در زمان ساخت و تنظیم قطعات در آمریکا بود، ایمیل کنم و او هم پذیرفت که تنظیم قطعات را انجام دهد. هر روز درباره قطعات و سبک و ملودی و تنظیمشان با هم تلفنی صحبت می‌کردیم. کارها که آماده شد قرار شد که به لندن برویم و کار را در استودیوی (ابی رد) و با ارکستر سمفونیک لندن ضبط کنیم.»

تجربه کاری با استودیوی ابی‌رد و مخصوصا ارکستر سمفونیک لندن را او جزو یکی از خواسته‌های موسیقیایی و ایده‌آل‌هایش می‌داند و با خاطره‌ای خوش از آنها یاد می‌کند و محل ضبط کارهایش و گروه نوازندگان را جزو اولین توافقات خود با شهرداد روحانی بیان می‌کند.

اما هزینه چنین آلبوم و پروژه‌ای قطعا هزینه‌ای متفاوت با آلبوم‌ های متداول داشته و شایعات و حرف و حدیث‌های متفاوتی درباره آن به گوش می‌رسد، موضوعی که علیرضا عصار با قطعیت تمامی حرف‌ها را رد می‌کند و ادامه ‌می‌دهد که تمایلی به صحبت در این باره ندارد. در این باره چنان مصمم به نظر می‌رسد که از پرسیدن و کنکاش منصرف می‌شوم.

بحث دوباره ناخودآگاه به سمت تغییر سبک موسیقی‌اش پیش می‌رود. از او می‌پرسیم که وقتی آلبوم‌ها موفق نشان می‌دهند، چه دلیلی برای تغییر وجود دارد. سوالی که باعث می‌شوداو دوباره به سراغ منطق‌های خاص خودش برودو با اشتیاق درباره آلبوم تازه‌ اش حرف بزند:« هنرمند موسیقی باید در تمامی کارهایش از یکنواخت شدن آهنگ و موسیقی‌اش، جلوگیری کند. موسیقی من به این مرحله نرسیده بود ولی تعمدی تغییراتی را که می‌خواستم در آلبومم به وجود آوردم.

چون هر چقدر هم که خوب کار کنی و کارت مورد قبول مخاطبانت هم باشد باز در دراز مدت حداقل برای خودت دچار تکرار می‌شوی و برای خودت ذهنیت خوبی ندارد. البته من به موضوع کلی نگاه کردم وکلا سبک را تغییر دادم و نگفتم آهنگ، تنظیم و... باید تغییر کنند، بلکه کل مجموعه‌ام را دچار تحول کردم و سعی کردم قطعات را خاص و گزیده کاری در تمام تراک (Track) یک آلبوم نتیجه‌ای را که می‌خواهی به دست نیاورد و تمام قطعات که با گزیده‌کاری سبک خاصی از موسیقی، کنار هم چیده شده‌اند، چندان باب طبع مخاطبان حداقل از نظر گیشه نباشد.

علیرضا عصار با استدلال خاص توجه به گیشه را مهلک‌ترین سم برای خواننده و کار هنری می‌داند: «مهلک‌ترین سم برای کسانی که کار هنری می‌کنند، توجه به گیشه است. متاسفانه الان خیلی از خوانندگان درگیر این ماجرا شده‌اند که مطمئنا کار اشتباهی می‌کنند. در هر صنفی که تولید هنری داری اگر به گیشه فکر کنی، محصول، محصول خوبی از کار درنخواهد آمد، حتی اگر در گیشه موفق نباشد. بالاخره برای هر کاری ما یک درجه‌بندی داریم. فرهاد هیچ‌وقت در گیشه موفق نبود ولی یکی از بهترین و ماندگارترین خوانندگان کل تاریخ ایران است. ضمن اینکه بسیاری از کارهای مطرح و موفق در گیشه را به سهولت می‌توان رد کرد. هیچوقت نباید به گیشه فکر کرد. من در هیچ کدام از آلبوم و کارهایم به گیشه فکر نکرده‌ام».

به قول خودش در جا انداختن حرف خود، مثالی را می‌زند تا نتیجه‌گیری حرف‌هایش هم باشد، حرفی که می‌گوید آن را برای اولین بار است که در جایی بیان می‌کند: «چند سال قبل، ما به مدت دوازده شب، شبی دو سانس اجرای برنامه‌ داشتیم، هنگامی که داشتیم رپراتوار را تنظیم می‌کردیم که کدام آهنگ‌‌ها را باید بخوانم، در یکی از قطعات به نام «دام اجل» مردد بودم، چون علاوه بر فضای خود آهنگ که می‌گفت: «تا کی گریزی از اجل، در ارغوان و ارغنون/ درکش کشانت می‌برند، انا علیه راجعون و...» در پشت سرمان هم حین اجرای آهنگ، تصاویر و کلیپ‌هایی پخش می‌شد که در ارتباط با آهنگ بود، برای این آهنگ هم معلوم است که چه نوع تصاویری باید استفاده شود، بالاخره تصمیم گرفتیم که کار را انتخاب و اجرا کنیم. نتیجه‌ای که گرفتیم جالب بود، این آهنگ یکی از جذاب و پرمخاطب‌‌ترین قطعات آن برنامه‌‌ها شد و من بازتاب آنی‌اش را از روی سن می‌دیدم که بسیاری از مردم را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و آنها را به گریه می‌اندازد. نکته و اتفاقی که در کنسرت‌ها کمتر پیش می‌آید. حالا منظورم این است که این آلبوم همچنین اهمیت و فضایی برای من داشته و دارد. من در این آلبوم می‌خواستم حرف‌هایم را بزنم. به همین دلیل با وسواس و گزیده‌کاری برایش تصمیم گرفته‌ام».

بحث اجرای برنامه و کنسرت که می‌شود از او درباره برنامه‌هایش برای کنسرت و اجرای برنامه می‌پرسم، چند وقتی می‌شود که او اجرای برنامه‌ای مثل برنامه‌های سابقش نداشته و منتظر انتشار آلبوم «نهان مکن» بود.

اما این‌بار با انتشار آلبوم تازه‌اش او برنامه‌های متفاوت‌ با قبل را برنامه‌ریزی کرده است: «فعلا برای بعد از محرم و صفر در حال برنامه‌ریزی هستم، البته فعلا هیچ چیزی کامل مشخص نیست، اما تصمیم دارم در آن روزها کنسرت‌هایم را شروع کنم».

علیرضا عصار از روند فروش آلبوم «نهان مکن» رضایت دارد و بازتاب‌‌های مثبتی را که در مدت کوتاه بعد از انتشار این آلبوم به دست رسیده را دلیل موفق نشان دادن آلبوم می‌داند: «از روند کاملا راضی‌ام، امیدوارم این آلبوم باعث اتفاقات خوبی بشود. هنوز هم تاکید می‌کنم و خدا را شکر می‌کنم که مردمی دارم می‌توانم که به پشتوانه آنها دست به تجربیات جدید بزنم و لذت آن را با آنها تقسیم کنم».