علی سرزعیم

اگر از مردم سوال شود که موضوع علم اقتصاد چیست؟ اکثرا پاسخ ‌می‌دهند که علم اقتصاد مسائلی چون تورم، رشد اقتصادی، بیکاری و مسائلی از این دست را تحلیل ‌می‌کند. در واقع آن دیدگاهی از علم اقتصاد در ایران جا افتاده که ناظر به حوزه اقتصاد کلان ‌می‌شود در حالی که علم اقتصاد اساسا معطوف به تحلیل رفتار انسان‌ها است و بخش اصلی و عمده علم اقتصاد را اقتصاد خرد تشکیل ‌می‌دهد. به عبارت دیگر علم اقتصاد شیوه‌ای از تحلیل رفتار انسان‌ها است و امروزه با دستاوردهای جدید مشخص شده که علم اقتصاد نه تنها ‌می‌تواند رفتارهای اقتصادی را تحلیل کند بلکه بسیاری از رفتارهایی که غیراقتصادی تلقی ‌می‌شد با منطق اقتصادی بهتر توجیه نماید. یکی از اهداف یادداشت‌های اقتصادی روزنامه نیز اشاعه رویکرد اقتصادی به مسائل مختلف است و سیاست روزنامه بر آن است که این رویکرد علمی ‌را در کنار رویکردهای دیگر به جامعه ایران معرفی نماید. از این رو، در این شماره به تحلیل‌اقتصادی جمع‌آوری زباله ‌می‌پردازیم.

در چند ماه اخیر شهرداری تهران اقدام به مکانیزه نمودن سیستم جمع‌آوری زباله‌ها کرده است. در شیوه جدید سطل‌های استاندارد در جایگاه‌های مشخص قرار دارد و کامیون‌های مجهز ‌می‌توانند این سطل‌های بزرگ را بلند کرده و در محل مناسب تخلیه کرده و به جای اول بازگرداند. انجام این مکانیزم نیاز چندانی به نیروی انسانی ندارد در حالی‌ که در شیوه قدیم کارگران شهرداری اقدام به جمع‌آوری زباله ‌می‌کردند. پیش از بررسی این تحول باید به این نکته اقتصادی توجه داشت که اکثر فعالیت‌های تولیدی با تکیه بر ترکیب نیروی کار و سرمایه انجام ‌می‌گیرد. نسبت نیروی کار به سرمایه قابل تغییر است. در شیوه‌های کاربر نیروی انسانی سهم بیشتری در تولید دارد در حالی که در شیوه سرمایه بر سهم سرمایه بیشتر است. با توجه به اینکه اکثر فعالیت‌ها را ‌می‌توان از هر دو شیوه انجام داد مساله این است که تولیدکنندگان بر اساس چه مقیاسی دست به انتخاب تکنولوژی ‌می‌زنند؟ پاسخ متداول این است که اگر هزینه نیروی انسانی نسبت به سرمایه کم باشد، تولیدکنندگان تمایل دارند که از نیروی انسانی بیشتر یعنی تکنولوژی‌های کاربر استفاده کنند، اما اگر سرمایه ارزان‌تر باشد شیوه سرمایه‌بر ترجیح داده ‌می‌شود. هر‌گاه در ایران سوال میان انتخاب تکنولوژی کاربر و سرمایه‌بر مطرح ‌می‌شود بلافاصله افراد ‌می‌گویند چون شیوه‌های تکنولوژیک و سرمایه‌بر به کیفیت بهتر و محصولات استانداردتری منجر ‌می‌شود این شیوه‌ها ارجحیت دارد.

حال به مساله مورد بحث باز ‌می‌گردیم. آیا مکانیزه کردن جمع‌آوری زباله اقدام صحیحی است؟ از یکسو ‌می‌توان ادعا کرد که این شیوه موجب جمع‌آوری بهتر زباله و بهداشت بیشتر افراد در‌گیر در این مساله ‌می‌شود. از سوی دیگر باید توجه داشت که به کارگیری این روش موجب گردیده تا نیروی کاری که سابقا در این بخش مشغول به کار بودند بیکار شوند. مضاف بر آن اگر مسوولان شهرداری محاسبات هزینه فایده کرده باشند و بر‌اساس این محاسبات شیوه مکانیزه جمع‌آوری را انتخاب کرده باشند انتخاب آنها به شدت متاثر از قیمت‌گذاری ارز است. در این حالت، با توجه به اینکه دولت با استفاده از درآمد نفت، قیمت ارز را ثابت نگه داشته، هزینه به کارگیری تجهیزات مذکور کمتر از نیروی انسانی محاسبه شده است. علاوه بر آن اگر خرید این تجهیزات از خارج کشور معاف از هزینه‌های گمرکی باشد باز هم هزینه سرمایه به صورت مصنوعی کمتر از هزینه نیروی انسانی محاسبه شده است چرا که نگرفتن هزینه گمرکی به نفع شهرداری است، اما زیانی را متوجه کل جامعه ‌می‌کند به عبارت دیگر چیزی از جیب کل جامعه رفته است و نفع آن متوجه شهرداری گردیده است. اگر ملاحظاتی از این دست که نرخ ارز و درآمد گمرکی متعلق به کل کشور است، اما تجهیزات مذکور صرفا در خدمت شهروندان تهرانی قرار خواهد داشت، را وارد کنیم و از منظر عدالت به مساله نگاه کنیم مساله بسیار پیچیده‌تر ‌می‌گردد. با توجه به این ملاحظات مشخص ‌می‌شود که انتخاب میان این دو روش آن‌گونه که در ابتدا به نظر ‌می‌رسد کاملا ساده و بدیهی نیست. امید است مسوولان دست‌اندر‌کار شهرداری که از قضا آشنا به تحلیل‌های اقتصادی هستند با توضیحات خود ملاحظات خود در تصمیم‌گیری را به اطلاع مردم برسانند.