یادداشت
مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی (هم محیط خارجی و هم محیط داخلی) تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل. بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصتها (O) و تهدیدهای خارجی (T) و اقدام پیشگیرانه مناسب با توجه به نقاط قوت (S) و نقاط ضعف (W) یک شرکت تاکید دارد.
پیمان نادری
مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی (هم محیط خارجی و هم محیط داخلی) تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل. بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصتها (O) و تهدیدهای خارجی (T) و اقدام پیشگیرانه مناسب با توجه به نقاط قوت (S) و نقاط ضعف (W) یک شرکت تاکید دارد. مراحل مدیریت استراتژیک چیست؟
فرآیند مدیریت استراتژیک در برگیرنده چهار مرحله میشود:
۱ - تدوین ماموریت و چشمانداز
۲ - تدوین استراتژیها
۳ - اجرای استراتژیها
۴ - ارزیابی استراتژیها
مقصود از تدوین استراتژی این است که پس از تعیین ماموریت و چشمانداز سازمانی عواملی که در محیط خارجی و داخلی، سازمان را تهدید میکنند یا فرصتهایی را به وجود میآورند شناسایی شده و هدفهای بلندمدت با در نظر گرفتن استراتژیهای گوناگون و انتخاب استراتژیهای خاص جهت ادامه فعالیت تعیین شود.
اجرای استراتژیها ایجاب میکند که سازمان هدفهای سالانه در نظر بگیرد، سیاستها را تعیین کند، در کارکنان انگیزه ایجاد کند و منابع را به گونهای تخصیص دهد که استراتژیهای تدوین شده به اجرا در آید.
استراتژیها از اینرو باید مورد ارزیابی قرار گیرد که موفقیت امروز نمیتواند موفقیت فردا را تضمین نماید سازمانی که به وضع کنون خود بسنده نماید یا دچار تکبر شود محکوم به فنا خواهد بود وضعیتی که متاسفانه خیلی از سازمانهای ایرانی بدان دچار شدهاند. به وضعیت گذشته و حال برخی از سازمانها توجه نمایید و تاثیر حضور کالاهای ارزان قیمت چینی (عامل محیطی) بر صنعت داخلی را مشاهده کنید.
مزایای مدیریت استراتژیک چیست؟
مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را میدهد که به شیوهای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیتهایش به گونهای درآید که در محیط اطراف خود اعمال نفوذ نماید و بدینگونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد.
ویژگیهای مدیریت استراتژیک چیست؟
جدا از ویژگیهایی عمومی مدیریت، از یک سری خصوصیات که مختص مدیریت استراتژیک است میتوان بحث کرد:
۱ - قبل از هر چیز مدیریت استراتژیک یک وظیفه مدیریتی عالی است: مدیریت استراتژیک چون بهطور کامل مربوط به آینده سازمان بوده و سعی در مشخص کردن راستا و جهت برای آن دارد، بدان جهت وظیفه اصلی مدیران بلند پایه است.
۲ - معطوف به آینده و هدفهای بلندمدت سازمان است: در افق زمانی مشخص شده سازمان چه وضعی خواهد داشت و برای دستیابی به این نتایج چه کارهایی را باید انجام دهد آنسوف (Ansoff) به عنوان اولین دانشمندی که استراتژی را به شکل جامع و معنادار توضیح داد، معتقد است که هر قدر بین اهداف و فعالیتهای فعلی سازمان سازگاری بیشتری وجود داشته باشد، نرخ رشد و توسعه بزرگتر و منظمتر خواهد بود.
۳ - مدیریت استراتژیک سازمان به صورت یک سیستم باز مینگرد: سازمانها با محیطی که در آن قرار دارند دارای همبستگی و تعامل میباشند، در محیط هر تغییری صورت میگیرد سازمانها نیز از آن تاثیر خواهند پذیرفت. بدین سبب مدیریت استراتژیک محیط پیرامون را از نزدیک تعقیب میکند.
۴ - مدیریت استراتژیک مدیران رده میانی را راهنمایی میکند به عبارت دیگر مدیریت استراتژیک اهداف و دورنمایی را مشخص کرده و در داخل سازمان تا پایینترین سطوح برای هر کس نقطه شروع حرکت و نقطه پایان را تعیین میکند.
تاثیر مدیریت استراتژیک بر عملکرد سازمان چیست؟
تحقیقات نشان داده است که عملکرد سازمانهایی که با رویکرد مدیریت استراتژیک به فعالیت میپردازند بهینهتر از دیگر سازمانها است. دستیابی به یک حلقه ارتباط مناسب بین محیط یک سازمان و استراتژیها، ساختار و فرآیندهای آن سازمان، آثار مثبتی بر عملکرد آن دارد. برای اثربخش و موثر بودن، همیشه لازم نیست که مدیریت استراتژیک در قالب فرآیندی رسمی به اجرا درآید. شرکتهای کوچک، در عمل ممکن است به شکل غیر رسمی اینکار را انجام دهند، مدیر عامل و گروهی از مدیران ارشد دور هم جمع شده و به حل مسائل استراتژیک میپردازند و قدمهای بعدی را برنامهریزی میکنند. پژوهشهای انجام گرفته، مزایایی را برای تفکر استراتژیک و تعهد عمیق به فرآیند مدیریت استراتژیک قائل است:
از جمله:
۱ - سطوح مختلف مدیریت سازمان را در تعیین اهداف، هدایت و راهنمایی میکند.
۲ - شناسایی و پاسخگویی به موج تغییرات، فرصتهای جدید و تهدیدات در حال ظهور را تسهیل میکند.
۳ - منطق مدیریت را، در ارزیابی نیاز به سرمایه و نیروی کار تقویت میسازد.
۴ - کلیه تصمیمگیریهای مدیران در زمینه استراتژی در کل سازمان را هماهنگ مینماید.
۵ - سازمان را قادر میسازد که موقعیت واکنشی (Reactive) خود را به وضعیت کنشی و آیندهساز (Proactive) تبدیل کند.
مزایای فوق به سازمانها این توانایی را میبخشد که صرفا پاسخگوی نیروهای رقابتی بوده و در مقابل شرایط متغیر حاکم بر خود نبوده و با واکنش مناسب خود بر آنها تاثیر گذارند.
ارسال نظر