نوسان اجرای نمایش ها در جشنواره
علیرضا تهرانی- جشنواره تئاتر فجر تا به امروز نظرات متفاوتی را در بر داشته است. اینکه آثار اجرایی آیا به واقع نمایشهای برگزیده سال بودهاند یا انتخابهایی سوال برانگیز، خود به مقولهای تبدیل شده که با توجه به عدم پاسخگویی مسوولان همچنان برای تماشاگران و علاقهمندان تئاتر مسالهای بیپاسخ است. آیا واقعا میتوان نمایش «رستم و سهراب» را اثری برگزیده در سال گذشته خواند؟
این نمایش با شیوه اجرایی بسیار ضعیف، طراحی صحنه و لباس تاریخ مصرف گذشته مربوط به دورهای سپری شده و مدفون در تاریخ تئاتر ایران بوده است.در کنار این نمایش «جنایت و مکافات» هم در فرهنگسرای نیاوران به صحنه رفت که با اقبال عمومی منتقدان، تماشاگران و هنرمندان مواجه شد.حضور این گونه نمایشها در جشنواره تئاتر فجر بیاهمیت نیست و نمیتوان به آن بیتوجه بود. شاید سادهترین و پیشپا افتادهترین نکته در قبال این آثار ضعیف، بازدید میهمانان و گروههای خارجی از این نمایشها است.همه میدانیم که آثار حاضر در جشنواره از نظر میهمانان خارجی آثار برگزیده و قابل توجه تئاتر ایران به شمار میروند، حال خود قضاوت کنید.
در سالن اصلی تئاتر شهر همچنین نمایش «مرد نیک» را نمیتوان اثری قابل قبول و اجرایی برگزیده برای سال ۸۵ قلمداد کرد و مشخص نیست چه معیاری اجرای این نمایش را از سالن قشقایی که مقیاس صحنهای کوچکی دارد به سالن اصلی تئاتر شهر با مقیاس وسیعتر برای اجرا منتقل کرده است.در این گزارش سعی شده است به نمایشهای اجرا شده با استفاده از نظرات هنرمندان تئاتر بپردازیم.
آتیلا پسیانی با نمایش های خود همواره نظرات متفاوتی را پیش رو داشته است. او موافقان و مخالفان زیادی دارد اما به هر حال تکلیف تماشاچی با آثار او مشخص است.آنها میدانند در نمایشی از پسیانی با چه فضا و شیوه اجرایی و جنس ارتباط با تماشاچی مواجه خواهند شد. دکتر محمود عزیزی که از نمایش «تیغ و ماه» به کارگردانی پسیانی در جشنواره دیدن کرده است، درباره این تئاتر میگوید: «من از این نمایش خوشم آمد. دلیلی ندارد که در یک اثر نمایشی آغاز و پایانی وجود داشته باشد. البته این نمایش هم آغاز دارد، هم میانه و هم پایان.در واقع «تیغ و ماه» نمایشی است که تماشاگر خود را به دیدن صحنههایی دعوت میکند و نوع ارتباط خود را با آنها برقرار میکند.کافی است که هر یک از صحنهها بتوانند موقعیت و جریان را در ذهن تماشاگر ایجاد کنند. تئاتر پسیانی مثل یک آلبوم عکس، یا نمایشگاه نقاشی است که بیننده صفحات این آلبوم را ورق میزند، به عکسی خیره میشود و از عکسی عبور میکند. من در کل این جنس از نمایشها را دوست دارم».
اما اولین نمایش خارجی اجرا شده نمایش عروسکی «اسب جادویی» از کشور لهستان بود. حسن معجونی درباره این نمایش میگوید: «به نظر من به دعوتکنندگان این نمایش باید جایزهای تقدیم کرد. به جرات میتوانم بگویم که چنین نمایشی را در کشور لهستان خیلی سخت میتوان یافت. نمایشهای عروسکی لهستان از ویژگیهای بسیار بارزی برخوردارند و این نمایش در کشور خودمان هم میتوانست تولید شود. من حدودا ۱۰دقیقه از این نمایش را دیدم و سپس از سالن خارج شدم».
«قصه تلخ طلا» به نویسندگی و کارگردانی بهروز غریبپور دیگر نمایشی بود که در طول جشنواره به صحنه رفت. این اثر با اتکا به افسانهای کهن نمایشی کاملا عامیانه را به اجرا درآورده است. کاظم هژیر آزاد درباره این تئاتر میگوید: «نمایش سادهای بود و در آن پیچیدگی وجود نداشت و به نظر من بیشتر به درد کار کودک میخورد. البته موضوعی که مطرح میکند برای بزرگسالان هم مناسب است، اما به اصطلاح، خیلی نو و بکر نیست. این نمایش درباره عدم دل بستن به دنیا و داشتن قناعت بود که البته از قدیم مطرح است و این اثر، آن را مجددا به ما یادآوری میکند». وی در ادامه میافزاید: «اتفاقاتی که در این نمایش رخ میداد از ریتمی سریع برخوردار نبود که مربوط به متن و کارگردانی کار میشود.
«تئاترشهر در هنگام اجرای نمایش «ددالوس وایکاروس» شاهد یکی از شلوغترین اجراهای جشنواره تئاتر فجر بود. جسارت، خلاقیت و نوآوریهایی کاملا غیرمعمول و بکر و خاطره خوش اجرای عمومی این نمایش همه دلایلی بود تا تماشاگران به دیدن این نمایش بشتابند.همایون غنیزاده، ویژگیهای دیگری را در تئاتر مدرن ایران با نمایش گشود، اثری که در سطح بینالملل میتواند چشمانداز نوینی را برای تئاتر ایران بگشاید. ایوب آقاخانی که یکی از تماشاگران این نمایش بود درباره این اثر عقیده دارد: «ددالوس وایکاروس را نمایشی بسیار خلاق میدانم و معقتدم ظرفیتهای بسیار بالایی برای اجرا در سطوح بینالمللی دارد. البته تاکید میکنم که تمام توان این کار فقط به محدوده کارگردانی برمیگردد و بقیه جنبهها را مدنظر ندارم».
ارسال نظر