پیشنهاد طراحی دوره کاهش تشنج

به اعتقاد سیدحسین موسویان، عضو ارشد گروه پیشین مذاکره‌کننده هسته‌ای، مصلحت ایران و آمریکا در این است که یک دوران کاهش تشنج را طراحی و طی کنند و منافع ایران و آمریکا در منطقه مبنای کاهش تشنج باشد.به گفته موسویان، پروسه کاهش تشنج، پیچیدگی‌ها و مشکلاتی دارد، ولی در نهایت مهم‌ترین وسایل دیپلماسی ما این موارد است. عضو ارشد گروه پیشین مذاکره کننده هسته‌ای گفت: من فکر می‌کنم مصلحت ایران و آمریکا این است که یک دوران کاهش تشنج را طراحی و طی کنند و منافع مشترک ایران و آمریکا در منطقه مبنای کاهش تشنج باشد.

سید حسین موسویان، معاون پژوهش‌های روابط بین‌الملل مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، به مسائل و ابهامات مربوط به مذاکرات هسته‌ای با اروپا از ابتدا تاکنون پاسخ داد. وی همچنین درباره شرایط کنونی و قطعنامه شورای امنیت هم نکاتی را بیان و در نهایت طرحی را برای برون رفت از بن‌بست فعلی مطرح کرد.

دبیر سابق کمیته سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی، ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت را اشتباه استراتژیک ۱+۵ خواند و گفت: اشتباه استراتژیک ۱+۵ این بود که پرونده ایران را در قالب فصل ۷ منشور برد، یعنی موضوع هسته‌ای را مساله‌ تهدید و صلح امنیت جهانی عنوان کرد و با قطعنامه‌ اخیر تحریم‌های سیاسی - اقتصادی اعمال کرد که به نظر این نیز اشتباه استراتژیک ۱+۵ بود که این روند مذاکرات، تعامل و گفت‌وگوهای هسته‌ای ایران و اروپا و ایران و ۱+۵ را به سمت شرایط غیرقابل مدیریت می‌برد که مقصر آن ۱+۵ است.

موسویان افزود: در ابتدا باید روشن باشد که مقصر این قضیه ۱+۵ است، برای آن که حتی در دوره دوم دیپلماسی هسته‌ای، ایران با همکاری با آژانس مخالفت نکرد و بعضا بازرسی‌‌ها از مراکز نظامی در اوایل مدیریت آقای لاریجانی نسبت به دوره مدیریت آقای روحانی افزایش یافت و حساس‌تر شد. در ادامه هم ایران همکاری با آژانس، NPT، پادمان، پروتکل و بازرسی‌های وسیع را قبول داشت. وی با اشاره به پیشنهاد ایران مبنی بر طرح سرمایه گذاری مشترک در نطنز خاطرنشان کرد: طرح سرمایه‌گذاری مشترک که برای اولین بار در نطنز در بهار سال ۸۳ پیشنهاد کردم، خیلی متفاوت با این است که رییس‌جمهوری ایران در سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد. تفاوت حرف من با حرف رییس‌جمهوری خیلی زیاد است. در دور دوم در سطح رییس‌جمهور این مساله اعلام شد که این یک حسن‌نیت بود.

عضو ارشد تیم پیشین مذاکره کننده هسته‌ای در پاسخ به این سوال که به نظر شما مسیر آینده به چه صورت خواهد بود و غرب چه ضررهایی می‌بیند؟ گفت: این مسیری است که طی می‌شود. می‌خواهند البرادعی پس از مهلت ۶۰ روزه در گزارش خود عنوان کند که ایران غنی‌سازی را تعلیق نکرده و بعد پیش‌نویس جدیدی تهیه و در آن ابعاد تحریم‌های مالی- تجاری را گسترش دهند. این مسیر شرایط را سخت‌تر می‌کند، هر دو طرف هم ضرر می‌کنند و اگر بخواهیم واقع‌بینانه نظر دهیم، هم ایران و هم ۱+۵ ضرر می‌بینند. وی با بیان این که «نقطه فوق‌العاده خطرناک این است که ۱+۵ مسیر را به سمت غیرقابل مدیریت ‌ببرد»، خاطرنشان ساخت: فصل ۷ منشور ۴ ماده دارد، ماده ۳۹ تشخیص تهدید است و این توصیه را در قطعنامه قبلی دادند، ماده ۴۰ که شورای امنیت اقدامات لازم را برای جلوگیری از وخامت اوضاع انجام می‌دهد که این هم در قطعنامه قبلی داده شد، ماده ۴۱ هم تحریم‌های سیاسی - اقتصادی است که در این قطعنامه داده شده است، لذا ماده ۴۲ می‌ماند که حمله نظامی است.

موسویان درخصوص اجرایی شدن این ماده هم تصریح کرد: به هیچ وجه امکان ندارد، یعنی به ماده ۴۲ نخواهند رسید. اجماع هم در مورد ماده ۴۲ وجود نخواهد داشت. آنجا جایی است که قطعاً اجماع شکسته می‌شود، منتها همین مسیر گسترش تحریم‌ها هم مسیر بدی است و مسیری است که کمکی به حل پرونده نمی‌کند.

وی اضافه کرد: پیشنهاد مشخص من این است که اولا در قالب مذاکرات رسمی یا غیر رسمی در سطح کارشناسی بر ۲یا ۳ اصل توافق شود و بلافاصله بعد از توافق، ملاقات و مذاکره در سطح وزرا صورت گیرد. آتش‌بس برای استمرار چنین مسیری داده و به پشت میز مذاکره بازگردند و مسیر را از شورای امنیت به شورای حکام برگردانند، «یک عقب‌گرد استراتژیک برای حل بحران» همچنین ۱+۵ حق ایران را به رسمیت بشناسد. موسویان تصریح کرد: شیطنت، خیلی بزرگی به خرج دادند و آن هم این که بسته‌ای که ۱ + ۵ در تابستان ۸۵ به ما پیشنهاد کرد، تجدید نظر در مورد تعلیق را به شرطی منوط کرده است، یک شرط این که آژانس اعلام کند کلیه ابهامات برطرف شده است که این چند سال طول می‌کشد، شرط دوم این که آژانس اعلام کند مواد هسته‌ای اعلام نشده در ایران نیست که این در مورد ژاپن ۲۵ سال طول کشید و آژانس بعد از ۲۵ سال توانست اعلام کند که در ژاپن مواد هسته‌ای اعلام نشده وجود ندارد، سوم اعتماد جهانی نسبت به ایران حاصل شود که این هم به مسائل دیگر مربوط می‌شود. وی اظهار داشت: این شیطنت را

۱ +۵ ۵در طرح تابستان ۲۰۰۵ هم داشت و در قطعنامه شورای امنیت از طرح ۱+ ۵ حمایت کردند، یعنی به طور غیر مستقیم شرایط بازنگری‌ در تعلیق را به زمان نامحدود بردند. این باید اصلاح شود، یعنی حق و اجرای حق ایران را به رسمیت بشناسند، این دو نکته کلیدی است که ایران باید به دنبال آن باشد. از آن طرف ایران هم بپذیرد و به آنها اعلام کند که ما برای هر نوع اعتمادسازی در مورد عدم انحراف در آینده کاملا باز و منعطف هستیم، پس آنچه که ما می‌گوییم در چارچوب «ان.پی.تی» است، اول باید این سه اصل به عنوان اصول اولیه مورد توافق قرار گرفته و بعد پروسه شورای امنیت به تعلیق درآید. موسویان گفت: بلافاصله باید مذاکرات شروع شده و راجع به جزئیات با هم توافق کنند که این تضمین‌های عینی چه باشد؟ اطمینان‌سازی‌ها چه باشد؟ اجرای حق ایران به چه شکلی عمل شود؟ اگر این اصول مورد توافق قرار گیرد راه برون رفت از بحران وجود دارد، وگرنه استمرار این مسیر خطای استراتژیک ۱+۵ است که شرایط را به سمت غیرقابل مدیریت پیش می‌برد. عضو تیم پیشین مذاکره کننده هسته‌ای تاکید کرد: به نظر من آمریکایی‌ها باید متوجه باشند که هم ۱+۵ و هم ایران خسارت می‌بینند، اما در ۱+۵ آمریکا خسارت بیشتری خواهد دید و معلوم نیست که خسارت باقی اعضای ۱+۵ به اندازه آمریکایی‌ها باشد. موسویان همچنین ادامه داد: فکر می‌کنم مصلحت ایران و آمریکا این است که یک دوران کاهش تشنج را طراحی و طی کنند و منافع مشترک ایران و آمریکا در منطقه مبنای کاهش تشنج باشد. در نهایت انتقال خطوط انرژی با کمترین هزینه از باثبات‌ترین مسیر، منافع مشترک همه است. این که ایران با ثبات‌ترین کشور بوده و کمترین هزینه را دارد هم جزو منافع استراتژیک ما و هم جهان غربی است که به انرژی محتاج است. وی سقوط طالبان و صدام را جزو منافع ایران و آمریکا برشمرد و افزود: علاوه بر این ثبات و امنیت در عراق جزو منافع استراتژیک ایران است، لذا باید بر منافع مشترک به عنوان بهترین عامل و ابزار کاهش تشنج کار کرده و یک دوره‌ای را طی کنیم، بلکه بتوانیم تشنج را به صفر برسانیم. به گفته وی آمریکایی‌ها امروز بیش از هر زمان دیگر در مورد عراق و افغانستان و همچنین در مورد لبنان، فلسطین و امنیت خلیج‌فارس و قضیه انرژی به ایران احتیاج دارند. معاون پژوهش‌های مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع اضافه کرد: نمی‌خواهم ساده لوح و خوشبینانه باشیم و بگوییم صد در صد این اتفاق می‌افتد. پروسه کاهش تشنج با آمریکا پیچیدگی‌ها و مشکلاتی دارد، اگر به اندازه پروسه هسته‌ای نباشد، در همین حدود مشکلاتی دارد، ولی در نهایت مهمترین وسائل دیپلماسی ما این موارد است.