پایان سال نفت

دنیای اقتصاد- رهام وزیری: سرانجام ماراتنی که از روز سوم ژانویه ۲۰۰۶ و با قیمت ۱۴/۶۳دلار به ازای هر بشکه در بورس نفت نیویورک آغاز شده بود، در روز ۳۰دسامبر و با قیمت ۰۶/۶۱دلار به پایان رسید. سال ۲۰۰۶ یکی از شگفتی‌سازترین سال‌های نفت‌خام بود. مجموعه‌ای از عوامل طبیعی و سیاسی در سال ۲۰۰۶ شرایطی را برای بورس‌های نفت رقم زدند که کمتر کارشناسی می‌توانست آنها را پیش‌بینی کند. آغاز سال با قیمت فراتر از ۶۳دلار نوید یکسال همراه با نفت گران و به تبع آن کاهش رشد اقتصادی کشورها به خصوص کشورهای صنعتی یعنی بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان نفت‌خام را می‌داد. به همین دلیل تحلیل‌هایی که در آخرین روزهای سال ۲۰۰۵ و روزهای ابتدایی سال ۲۰۰۶ ارائه می‌شد، همگی از افزایش قیمت‌ها حکایت می‌کردند. اما هیچ تحلیلگری نمی‌تواند ادعا کند که بهای ۷۸دلار را در برآوردهای خود لحاظ کرده باشد. برخی تحلیلگران سال ۲۰۰۶ را دقیقا نقطه مقابل سال ۱۹۹۸ دانستند. در سال ۹۸ تحت‌تاثیر افزایش سرمایه‌گذاری سخت‌افزاری کشورهای تولیدکننده نفت به‌خصوص عربستان سعودی و روسیه، بازارهای نفتی با یک مازاد تولید بی‌سابقه روبه‌رو شدند و قیمت‌ها سقوط کردند. میانگین قیمت نفت‌خام در این سال با هفت دلار سقوط نسبت به سال ۹۷ به هر بشکه ۹۱/۱۱دلار رسید. سال ۲۰۰۶ دقیقا نقطه مقابل آن سال بود تقاضای روزافزون آمریکا، چین و هند، بازارهای نفت را شوکه کرد و قیمت‌ها افزایش پیدا کردند. نگرانی از عدم همخوانی عرضه با تقاضا تحت‌تاثیر کاهش سرمایه‌گذاری در بخش اکتشاف و استخراج نفت اصلی‌ترین نگرانی کشورهای واردکننده نفت‌خام طی سال ۲۰۰۶میلادی بود. پس از کاهش قیمت‌ها در اواخر دهه ۹۰میلادی میزان سرمایه‌گذاری در بخش نفت به شدت کاهش پیدا کرد.

ایران و بازارهای نفت

بدون هیچ شکی باید مساله هسته‌ای ایران و تحولات پیرامون آن را اصلی‌ترین عامل سیاسی تاثیرگذار بر بازارهای نفت‌خام در سال ۲۰۰۶ به حساب آورد. از ابتدای مطرح شدن مساله هسته‌ای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای همواره این نگرانی در بین واردکنندگان نفت‌خام وجود داشت که ایران چه تصمیمی در برابر این موضوع خواهد گرفت و واکنش چهارمین تولیدکننده نفت جهان چه خواهد بود. بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده بودند که ایران جریان صدور نفت‌خام را در واکنش به تصمیمات آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای محدود یا حتی برای مدتی قطع خواهد کرد. تقریبا هیچ تحلیلگری نمی‌توانست به درستی و روشنی عاقبت چنین کاری را پیش‌بینی کند. پس از آنکه آژانس تصمیم گرفت پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل گزارش کند، نگرانی‌ها افزایش یافت. شوک این تصمیم به حدی بود که قیمت نفت ظرف چهار روز کاری در بورس نیویورک بیش از ۵دلار افزایش پیدا کرد. نفت به سرعت در حال گران‌تر شدن بود و بسیاری از معامله‌گران در انتظار بودند تا واکنش ایران را در این زمینه ببینند. سخنان سیدکاظم وزیری هامانه، وزیر نفت ایران به سرعت به یاری بازارهای نفت آمد. هامانه طی سخنانی که در رسانه‌های جهانی بازتاب فراوانی داشت به صراحت بیان کرد که ایران قصد استفاده از نفت به عنوان سلاح را ندارد. اقدام سنجیده ایران که نشاندهنده تعهد دولتمردان کشورمان در قبال جامعه جهانی بود، توانست بازارهای نفت را نسبت به آینده عرضه مطمئن کند. در ماه آوریل یک بار دیگر موضوع پرونده هسته‌ای ایران به بحث اصلی محافل سیاسی بین‌المللی تبدیل شد. این موضوع یک بار دیگر نگرانی‌هایی را از بابت آینده عرضه نفت از سوی ایران در بورس‌های نفت به وجود آورد. هر چند ایران هیچ‌گاه از اسلحه نفت استفاده نکرد، اما سرانجام نفت در روز ۱۷ آوریل ۲۰۰۶ میلادی از مرز ۷۰دلار عبور کرد.

نفت ۷۰دلاری

بحث هسته‌ای ایران در کنار چند عامل سیاسی و طبیعی دیگر همان‌گونه که عنوان شد، قیمت نفت را در روز نخست سومین هفته معاملاتی آوریل به ۴۰/۷۰دلار در هر بشکه رساندند. اتفاق نگران‌کننده‌ای که اثرات اقتصادی فراوانی برای کشورهای صنعتی به همراه داشت. خوش یا ناخوش، دوران نفت گران آغاز شده بود. دورانی که تا یکصد و سی و هفت روز بعد ادامه یافت. ورود نفت به محدوده قیمتی ۷۰دلار زمینه را برای یک اتفاق بزرگ‌ آماده کرد. در ماه جولای نیروهای اسرائیلی به بهانه اسارت چند سرباز این رژیم به خاک لبنان حمله‌ور شدند. این یورش که با مقاومت نیروهای حزب‌ا... لبنان روبه‌رو شد، جنگی تمام عیار را در منطقه خاورمیانه یعنی شاهرگ نفت جهان رقم زد. اصلی‌ترین نگرانی از جانب تسری پیدا کردن درگیری‌های لبنان به دیگر کشورهای عربی به خصوص عربستان یعنی بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت جهان بود. سرانجام مجموعه این نگرانی‌ها قیمت نفت را در روز ۱۴ جولای سال ۲۰۰۶ میلادی به ۴۰/۷۸دلار در هر بشکه رساند، در این روز بهای نفت اوپک نیز به بیش از ۷۲دلار رسید. رسیدن نفت به این رقم و از همه مهم‌تر طولانی شدن مدت زمان عرضه نفت ۷۰دلاری تاثیرات منفی زیادی بر اقتصاد کشورهای صنعتی گذاشت. اقتصاد آمریکا به عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد جهان و بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام بیش از هر کشور دیگری تحت تاثیر نفت گران قرار گرفت. اقتصاد ایالات متحده که در ربع اول سال رشد ۶/۵درصدی را تجربه کرده بود تحت تاثیر افزایش قیمت نفت خام و رکود صنایع بزرگ این کشور همانند صنایع خودروسازی و هواپیماسازی، در ربع دوم سال به نصف کاهش پیدا کرد و در ادامه سال باز هم کمتر شد. افزایش بهای خرده فروشی سوخت تحت تاثیرگرانی نفت خام هزینه این کالاها را در سبد خانوارهای آمریکایی و اروپایی افزایش داد و اقتصاد این کشورها را در معرض خطر بروز تورم قرار داد. گرانی نفت به دلیل عوامل سیاسی در ادامه با روند صعودی تقاضا همراه شد به گونه‌ای که در ماه‌های ژوئن و جولای کمتر تحلیلگری از ارزان شدن نفت در آینده نزدیک سخن به میان می‌آورد.

سقوط قیمت‌ها

کم‌کم خریداران به خرید و فروشندگان به فروش نفت بالای ۷۰دلار عادت کرده بودند که نشانه‌های تغییر در بازار نفت مشاهده شد. پایان فصل مسافرت‌های تابستانی در ایالات‌متحده و به دنبال آن کاهش تقاضا برای بنزین اولین خبری بود که بازارهای نفت را به ارزان شدن نفت امیدوار کرد. همچنین پایان جنگ لبنان پس از گذشت ۳۳ روز عامل مهمی برای آرام شدن جو روانی بازارهای نفت در سرتاسر جهان بود. با فرونشستن این عوامل بحران‌زا در بورس‌های نفت بالاخره در روز اول سپتامبر سال ۲۰۰۶ میلادی قیمت نفت به زیر ۷۰دلار سقوط کرد و هر بشکه نفت خام به قیمت ۱۹/۶۹دلار دست پیدا کرد. در حقیقت روز ۳۱ آگوست آخرین روزی بود که نفت در سال ۲۰۰۶ به قیمت بالاتر از ۷۰دلار عرضه شد.

روند کاهش قیمت نفت با سرعت ادامه پیدا کرد. یکی از عواملی که هر ساله بر افزایش قیمت نفت تاثیر می‌گذارد سرمای هوا در ایالات‌متحده به خصوص ایالات شمالی این کشور است. امسال اخباری که از اواخر تابستان مخابره می‌شدند نشانگر این واقعیت بودند که از سرمای ناگهانی هوا خبری نیست. شروع پاییز نشان داد که نه تنها سرمای ناگهانی در کار نیست بلکه سرمای همیشگی سال‌های قبل نیز امسال تعدیل شده است و میزان تقاضا برای فرآورده‌های نفتی همچون گازوئیل و نفت سیاه جهش شوک‌آوری نخواهد داشت. عدم تقاضای بیش از اندازه باعث شد تا سرانجام سد ۶۰دلار نیز در هم بشکند و نفت در روز سوم اکتبر سال ۲۰۰۶ به قیمت ۶۸/۵۸دلار در هر بشکه برسد. به این ترتیب نفت در ظرف ۴۵ روز بیش از ۲۵درصد قیمت خود را از دست داد.

رقابت تولید

افزایش غیرقابل انتظار قیمت نفت خام در جهان باعث به وجود آمدن یک رقابت فشرده در بین تولیدکنندگان نفت خام در جهان شد. تقاضای نفت خام امسال از ۸۴میلیون بشکه در روز فراتر رفت. کشورهای تولیدکننده هر یک سعی کردند سهم بزرگ‌تری از این بازار را برای خود تصاحب کنند. این رقابت اگرچه برای این کشورها درآمد نفتی بیشتری را به همراه داشت، اما به عقیده برخی تحلیلگران یکی از دلایل کاهش بیش از اندازه قیمت نفت پس از ماه آگوست و فصل سرما همین رقابت تولیدکنندگان بر سر عرضه بیشتر نفت خام است. همواره کشورهای کوچک تولیدکننده نفت و آن دسته که ذخایر نفتی اندکی در اختیار دارند علاقه‌مند هستند که در شرایط گرانی نفت، نفت بیشتری تولید کنند. رسیدن نفت به ۷۰دلار بهترین شرایط را برای آنها فراهم کرد تا تولید خود را تا آنجا که می‌توانند افزایش دهند. گزارش‌هایی که بعدها به وسیله آژانس بین‌المللی انرژی ارائه شد نشانگر این مساله بود که بسیاری از کشورهای کوچک عضو اوپک در ماه‌های ژوئن، جولای و آگوست بسیار بیشتر از سهمیه مشخص شده برایشان تولید نفت داشته‌‌اند. از آن سو کشورهای خارج از اوپک نیز بدون داشتن قید و بندی تولید را افزایش دادند و همه این موارد باعث به وجود آمدن مازاد عرضه فراوان در بازار نفت‌خام شد و زمینه را برای سقوط بیشتر قیمت‌ها آماده کرد. رقابت تولید یک اثر دیگر نیز در جهان نفت داشت و آن برهم خوردن ترتیب جدول تولیدکنندگان بود. طی این رقابت فشرده عربستان که برای سالیان متمادی بالاترین تولید نفت را در جهان در اختیار داشت، جای خود را به روسیه داد. روسیه به مدد هیولاهای نفتی خود یعنی روز نفت و لوک‌اویل در ما‌ه‌های جولای و آگوست خود را بالا کشید و به مقام اول تولیدکنندگان نفت‌خام دست پیدا کرد. هر چند سیاست کاهشی اوپک در ادامه مجال بیشتری به روسیه برای جولان در بازار نفت داد.

جنگ قیمتی دیگر

سقوط قیمت نفت در آستانه فصل زمستان اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت موسوم به اوپک را به این اندیشه انداخت که فکری برای جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت‌‌ها بکنند. با رسیدن قیمت نفت‌خام به قیمت ۵۶دلار در ماه اکتبر کم‌کم این زمزمه در بازارهای نفت پیچید که اوپک قصد دارد میزان سقف تولید خود را کاهش دهد. انتشار این خبر یک بار دیگر خاطره جنگ نفت تاریخی اوپک در دهه ۷۰ میلادی را در اذهان زنده کرد. در آن زمان احمد زکی‌یمانی وزیر نفت عربستان سعودی با اعلام اینکه دوران نفت ارزان به پایان رسیده است، آغاز جنگ قیمت‌ها را در بازار نفت اعلام کرد. سی‌سال پس از آن تاریخ اوپک یک بار دیگر در اندیشه به راه انداختن جنگ قیمت‌ها بود. سرانجام اوپک طی دو مرحله کاهش سقف تولید را تصویب کرد. در اجلاس فوق‌العاده‌ای که در ماه اکتبر در دوحه مرکز قطر برگزار شد اوپک تصویب کرد که سقف تولید این سازمان به میزان ۲/۱میلیون بشکه از ابتدای ماه نوامبر کاهش پیدا کند. این اتفاق در صورت وقوع می‌توانست یک شوک جدی عرضه را به بازارهای نفت وارد کند و قیمت‌ها را از جا بکند اما این کاهش تولید هیچ‌گاه محقق نشد. اگر چه در هنگام تصویب اجماع لازم وجود داشت اما در زمان اجرا این سازمان نتوانست اعضای خود را هماهنگ کند. اوپک در حالی تصمیم به کاهش سقف تولید گرفت که اعضای این سازمان تحت تاثیر رقابت تولید در ماه‌های گرانی، سقف تولید را از ۲۸میلیون بشکه مجاز فراتر برده بودند.

به فاصله چند روز پس از مصوبه دوحه کم‌کم کشورهای عضو اوپک شروع به بهانه آوردن به منظور عدم اجرای مصوبه کردند. نیجریه که ریاست دوره‌ای اوپک را نیز به عهده دارد به همراه اندونزی و الجزایر رسما با صدور بیانیه‌های جداگانه‌ای اعلام کردند که قصد اجرای مصوبه دوحه و کاهش تولید خود را ندارند. این بیانیه‌ها تصمیم اوپک را خدشه‌دار کرد و آنگونه که باید و شاید نتوانست بر بازار نفت تاثیر بگذارد. سست شدن تصمیم اوپک باعث شد تا روند افزایش قیمت‌ها که پس از اجلاس فوق‌العاده دوحه آغاز شده بود، متوقف شود. آمارها نشان می‌دهند که اوپک در بهترین ارزیابی‌ها تنها ۷۵۰هزار بشکه از این کاهش ۲/۱میلیون بشکه‌ای را محقق کرده است. اوپک در جریان اجلاس عادی خود در روز ۱۴دسامبر که در ابوجا مرکز نیجریه برگزار شد یک کاهش ۵۰۰هزار بشکه‌ای دیگر را به تصویب رساند که قرار است از ابتدای ماه فوریه به اجرا درآید. آنچه در جریان کاهش اول رخ داد، انجام دومین کاهش را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. هرچند نمی‌توان گفت اوپک این بار در جنگ قیمت‌ها بازنده شد اما به جرات می‌توان گفت تصمیم اوپک نتوانست تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر بازارهای نفتی جهان بگذارد. اوپک برای هدایت این جنگ یک نفر را کم داشت. فردی همانند احمد زکی‌یمانی را!

ذخائر تازه، تولیدکنندگان جدید

سال ۲۰۰۶ سال کشف ذخائر تازه نفت و ظهور تولیدکننده جدید در بازار نفت بود. نیجریه نخستین کشوری بود که از کشف ذخائر تازه در منطقه دلتای رود نیجر خبر داد. نیجریه امسال را با بحران‌های متعدد و ناآرامی‌هایی از جاب شورشیان مسلح این کشور پشت‌سر گذاشت. از آنجا که نیجریه یکی از تامین‌کنندگان اصلی نفت ایالات متحده است کشف ذخائر تازه در آن به امنیت عرضه در آمریکا کمک فراوانی می‌کند. عراق دومین کشوری بود که از کشف میدان جدید نفتی خبر داد. این میدان نفتی در مناطق نفت‌خیز شمال این کشور قرار دارد و برآوردهای اولیه نشان می‌دهد این مخزن زیرزمینی بیش از ۱۲۰میلیون بشکه نفت‌خام دارد.

اصلی‌ترین اکتشاف امسال به کشف یک میدان عظیم نفتی در خلیج مکزیک بازمی‌گردد. کمپانی نفتی شورون طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد میدان نفتی بزرگی را در نزدیکی نیواورلئان کشف کرده است که حاوی ذخائر عظیم نفت و گاز است. بنابر ادعای این شرکت میزان ذخائر این میدان به اندازه‌ای است که مجموع ذخائر نفت ایالات متحده را ۵۰درصد افزایش می‌دهد. عربستان آخرین کشوری بود که در سال ۲۰۰۶ از کشف میادین جدید نفت و گاز خبر داد. علی النعیمی وزیر نفت عربستان در اوایل ماه دسامبر اعلام کرد در داخل خاک عربستان میادین جدید نفتی کشف شده است. وی بدون اشاره به ذخیره این میادین جدید اعلام کرد با احتساب ذخیره‌های جدید هم‌اکنون مجموع ذخائر نفت عربستان بالغ بر ۲۶۴میلیارد بشکه نفت‌خام است. عربستان یک‌چهارم ذخائر نفت جهان را در اختیار دارد. رسیدن نفت به قیمت‌های فوق تصور در سال ۲۰۰۶ باعث شد تا استخراج و صدور نفت برای برخی کشورها توجیه اقتصادی پیدا کند.

چاد، یکی از این کشورها بود که امسال رسما به جمع صادرکنندگان نفت‌خام پیوست. چاد که فعالیت‌های اکتشاف را از سال ۲۰۰۵ آغاز کرده بود، در اواسط امسال نخستین محموله نفت خود را راهی چین کرد. چین اکنون دومین واردکننده نفت‌خام جهان است. آمارهای موسسه بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد بیش از ۹۰درصد افزایش تقاضا در سال ۲۰۰۶ به‌دلیل افزایش تقاضای کشورهای آسیایی همچون هند، چین و ژاپن بوده است. کوبا یکی دیگر از کشورهایی بود که تحت‌تاثیر افزایش قیمت جهانی نفت تصمیم گرفت به جمع صادرکنندگان نفت بپیوندد و به احتمال فراوان از سال ۲۰۰۷ تولید خود را آغاز خواهد کرد. هوگو چاوز رییس‌جمهور ونزوئلا ضمن اعلام خبر از این کشور دعوت کرد به جمع کشورهای عضو اوپک بپیوندد.

۲۰۰۷ ، سال سرگردانی

عمده تحلیل‌هایی که تا پیش از آغاز سال‌جدید میلادی ارائه شده است، نشانگر سرگردانی تحلیلگران در سنجش شرایط بازار نفت‌خام است. جنگ روانی ایجاد شده بین تولیدکنندگان و واردکنندگان نفت فضایی غیرشفاف را به وجود آورده که هرگونه گمانه‌زنی را مشکل می‌کند. در چنین فضایی اعتماد به آمارهای ارائه شده مشکل می‌شود و همین مساله دست تحلیلگران را می‌بندد. موسسه

جی‌پی مورگان در تحلیل خود از بازار نفت قیمت این کالای استراتژیک را در ماه‌های ابتدایی سال ۲۰۰۷ در حدود ۶۷دلار پیش‌بینی کرده است. اگرچه اوپک قصد کاهش مجدد تولید از ماه فوریه را دارد و این موضوع موجب افزایش قیمت نفت خواهد شد، اما مصرف‌کنندگان نیز از هم‌اکنون کاهش تقاضا را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

ایالات‌متحده اعلام کرده از ماه ژانویه تحویل نفت به ذخایر استراتژیک را محدود خواهد کرد و چین نزدیک به ۳ماه است که واردات نفت را کاهش داده است.

این موسسه در ادامه تحلیل خود با اشاره به عواملی همچون افزایش سرمایه‌گذاری در بخش حفاری می‌نویسد که انتظار می‌رود نفت در ادامه سال با کاهش قیمت روبه‌رو شود. در طولانی‌مدت بهای نفت یک‌بار دیگر به سطح ۴۵ تا ۵۰دلار در هر بشکه بازخواهد گشت. این روند از نیمه دوم سال ۲۰۰۷ آغاز شده و در اواخر سال ۲۰۰۸ به کف می‌رسد. واحد سنجش میتسوبیشی نیز یکی دیگر از مراکزی است که چشم‌انداز خود از وضعیت آینده بازار نفت را ارائه کرده است. براساس این تحلیل عوامل درونی بازار به نفع عرضه سنگینی می‌کند و در این شرایط انتظار ارزانی نفت می‌رود اما عوامل سیاسی در سال ۲۰۰۷ نیز همچنان بازار را ملتهب نگاه خواهد داشت. گلدمن ساکس، یکی از جذاب‌ترین تحلیل‌ها را برای بازار نفت ارائه کرده است. البته جذاب‌ برای تولیدکنندگان نفت. در این تحلیل ادعا شده است که شرایط بازار نفت به گونه‌ای است که قیمت نفت در سال ۲۰۰۷ میلادی یک‌بار دیگر به ۷۲دلار خواهد رسید. افزایش چشمگیر تقاضا در سال ۲۰۰۷ به گونه‌ای خواهد بود که کشورهای صنعتی بدون شک برای حفظ سطح تولیدات کارخانه‌ای خود مجبور هستند نفت بیشتری وارد کنند.

همچنین این موسسه با اشاره به کاهش تولید نفت در دریای شمال یعنی اصلی‌ترین محل تولید نفت اروپا نوشت: چاه‌های نفت این منطقه دچار افت فشار شده‌اند و پیش‌بینی می‌شود سال آینده ۱۰درصد دیگر از تولید دریای شمال کاسته شود.سیاست‌های گازی روسیه در ماه‌های اخیر باعث خواهد شد تا بسیاری از کشورها سهم نفت‌خام را در بخش انرژی خود افزایش دهند و این موارد باعث افزایش چشمگیر قیمت نفت‌خام در سال ۲۰۰۷ خواهد شد. در مجموع به نظر می‌رسد تحلیل‌هایی که کاهش قیمت را هدف گرفته‌اند، به حقیقیت نزدیک‌تر باشند چرا که رالی چهار ساله افزایش قیمت نفت با رسیدن به ۴۰/۷۸دلار در روز ۱۴جولای به پایان رسید و نفت‌خام اکنون در سراشیب کاهش قرار گرفته است.