شاید حساسترین بورس دنیا
بخش اول
واقعیترین و بهترین نوع قیمت، قیمتی است که بازار آن را تعیین کرده باشد، اما هر بازاری به نسبت شرایط زمانی و مکانی و دامنه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری خود در فرآیند تعیین قیمت، اتفاقات متنوعی را تجربه میکند که نهایت این رفتار، به همان قیمت واقعی منتهی میشود. بورس ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقهای که ۷۰درصد استراتژیکترین مادههای جهان در آن آرمیدهاند، شخصیت خاصی به خود گرفته است که با وزش کوچکترین بادهای سیاسی و اقتصادی واکنش خاصی از خود آشکار میکند.
محمد حسن یاری
بخش اول
واقعیترین و بهترین نوع قیمت، قیمتی است که بازار آن را تعیین کرده باشد، اما هر بازاری به نسبت شرایط زمانی و مکانی و دامنه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری خود در فرآیند تعیین قیمت، اتفاقات متنوعی را تجربه میکند که نهایت این رفتار، به همان قیمت واقعی منتهی میشود. بورس ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقهای که ۷۰درصد استراتژیکترین مادههای جهان در آن آرمیدهاند، شخصیت خاصی به خود گرفته است که با وزش کوچکترین بادهای سیاسی و اقتصادی واکنش خاصی از خود آشکار میکند. بورس ایران به دلیل حساسیت منحصر به فرد خود تفاوتهایی اساسی با سایر بورسهای جهان دارد و این تفاوت موجب بهکارگیری برخوردها و استراتژیهای متفاوتی از طرف سهامداران میشود. در سبد اطلاعاتی سهامدار بورس ایران برخی از عوامل سیاسی و اقتصادی وزن بیشتری را به خود اختصاص میدهند.
جهان به دو انرژی نفت و گاز هر روز بیشتر از دیروز وابستهتر میشود و امنیت این منطقه (خاورمیانه) سرشار از مواد حیاتی کنونی را در سرلوحه دکترین خود قرار داده است. شاخصهای بازارهای سهام کشورهای بزرگ صنعتی، تحرکات این منطقه را زیر نظر دارند و لحظه به لحظه با رفتارهای خود مقدمات تحلیل سیاستمداران خود از خاورمیانه را فراهم میکنند.
سرمایهگذاری در بورس ایران به دلیل این خاصیت آشکار، نیاز به شرایط خاصی نیز میباشد که سهامدار احتمالی بورس ایران ناگزیر از رعایت این شرایط خواهد بود، اما این وضعیت سرشار از فرصتها همچنین تهدیدهایی را نیز به همراه دارد. ریسک سیستماتیک بورس ایران نسبت به سایر بورسهای بزرگ جهان بیشتر است و در عین حال کسی که مبادرت به سرمایهگذاری در این بازار پر ریسک میکند انتظار بازدهی بیشتر را نیز برای خود محفوظ میدارد. به یاد داشته باشید که هر جا که فرصتی نهفته باشد، ریسکی نیز در آنجا پنهان است. ریسکی که هم میتواند شما را به اوج برساند و هم به شدت به زمین بکوباند.
به دلیل بالابودن ریسک بازار سهام ایران، گاهی اوقات سهامدارانی پیدا میشوند که از این بازار ایرانی درآمدهایی فوقالعاده رویایی کسب میکنند.
اما بورس ما با سایر بورسهای دیگر جهان تفاوتهای استراتژیک دارد. منظور از تفاوت نه عقب ماندگی و یا نبود فرهنگ مناسب سرمایهگذاری و یا نداشتن قوانین اجرایی کافی نیست بلکه محیط و منطقهای است که در آن زندگی میکنیم. منطقهای که هیچ زمانی شما نمیتوانید منتظر آرامش و شرایطی بدون نوسانهای زیاد باشید.
جنگ عراق و افغانستان، انفجار برجهای دوقلو در آمریکا، افزایش و کاهش قیمت نفت و در آینده قیمت گاز، رشد و یا رکود اقتصادی، جنگ و صلح، سخنان افراد تاثیرگذار در جهان و... اینها بخشی از پارامترهای کلانی هستند که بر تمامی بورسهای دنیا به نسبت محدوده حساسیت و نفوذ و قدرت خود تاثیرگذار هستند. در بورسهای بزرگ و قدیمی مثل بورس نیویورک و لندن و حتی نیکی ژاپن، به علت توسعهیافتگی و وجود فرهنگ بالای سرمایهگذاری و همچنین وجود ابزارهای مقابله با نوسانهای شدید، تمامی این اتفاقات تا حدودی که موجب رکود مدتدار و سلب اطمینان سهامداران نشود وجود دارد و البته ضریب امنیت بالای سرمایهگذاری آن کشورها.
یکسری از پارامترها و عوامل جهانی و کلان، برای تمامی بورسها مشترک است یعنی تمامی بورسها کم و بیش از این عوامل تاثیر میپذیرند که با میزان نوسان خود عکسالعمل نشان میدهند، اما میزان هر کدام از این پارامترها در هر بورسی با توجه به ویژگیهای آن بورس متفاوت است. در برخی از بورسها عوامل سیاسی مقدمتر هستند و در برخی دیگر عوامل اقتصادی و در برخی نیز تنها عوامل درونی و سازمانی اهمیت بیشتری دارد. بررسی جغرافیای سیاسی بورس ایران، چهرهای خاص و متفاوت با بورسهای دیگر جهان را آشکار میکند.
انرژی؛ فرصت یا تهدید
نفتی که در سال ۱۸۹۵ توسط «ادوین دریک» با بهرهبرداری از چاهی در پنسیلوانیای آمریکا متولد شد اکنون جهان را به شدت به خود معتاد کرده است. منشا اصلی جنگها و صلحها شده است. برای بخشی از جهان وسیله پیشرفت و برای برخی تنبلی و تن پروری ارمغان آورده است. بیشتر از ۲۰۰ نوع مختلف نفت در جهان وجود دارد و قیمت آنها بر اساس ترکیبات شیمیایی هر کدام متفاوت است. هر بشکه نفت معادل ۱۵۹ لیتر است که برابر با ۸۰ بطری بزرگ نوشابه گازدار یا ۳۵ گالن است. این حجم برای پر کردن باک ۴ خودرو کافی است. بیش از نیمی از نفت استخراج شده در جهان به سوخت خودرو تبدیل میشود. آمریکا بزرگترین مصرفکننده نفت جهان است و یک چهارم تقاضای نفت بازار جهانی به این کشور تعلق دارد. به طور متوسط هر آمریکایی روزانه ۱۳ لیتر نفت مصرف میکند. این میزان دو برابر متوسط سرانه کشورهای توسعه یافته اروپایی و پانزده برابر کشورهای در حال توسعه است. روزانه ۸۴میلیون بشکه نفت در سراسر جهان مصرف میشود. این میزان نفت برای پرکردن ۴۰ استادیوم فوتبال کافی است. ارزش سالانه نفت خام معامله شده در بازارهای جهانی بیش از یک تریلیون دلار است و بخش مهمی از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص میدهد.
در حال حاضر نفت و گاز و زغال سنگ (۲۰۰۶) ۸۰درصد از انرژی مصرفی جهان را تامین میکند و تا ۲۵ سال دیگر نفت، انرژی برتر مصرفی جهان همچنان خواهد ماند که بیشتر از ۵۰درصد مصرف جهانی آن افزایش مییابد. میزان تقاضای جهانی نفت از حدود ۸۴میلیون بشکه در روز (۲۰۰۶) به ۹۴میلیون بشکه روزانه در سال ۲۰۱۵ و ۱۲۰میلیون بشکه روزانه در سال ۲۰۳۰ خواهد رسید. منابع طبیعی انرژی بهطور یکسان در سطح جهان پراکنده نشدهاند و دو سوم ذخایر نفت جهان در اختیار کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا قرار دارد. مجموع ذخایر اثبات شده نفت جهان یک تریلیون و ۲۹۲میلیارد بشکه میباشد.
انرژی از مهمترین اهرمهای تعیینکننده در عرصه تحولات سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیکی قدرتهای بزرگ به شمار میرود. قدرتهای بزرگ همواره از وابستگی در زمینه انرژی به کشورهای دیگر بیمناکاند و درصدد یافتن راهحلی برای حل این مشکل هستند.
یکی از مهمترین اهداف جنگافروزیهایی که پس از حادثه «یازده سپتامبر، توسط دولت جورج واکر بوش انجام شد، دستیابی به منابع غنی انرژی خاورمیانه است که بخش عمدهای از ذخایر جهان را شامل میشود.
تغییرات آب و هوایی، مسائل سیاسی، رشد اقتصاد جهانی، تصمیمهای اوپک و جنگ از عواملی هستند که تجارت نفت را مشکل میکنند.
انرژی رابطه تنگاتنگی با رشد اقتصادی کشورهای صنعتی دارد. بهطور کلی، این کشورها تنها مدت محدودی میتوانند بدون وارد کردن نفت و گاز به حیات خود ادامه دهند. مصرف روزانه آمریکا ۲۰میلیون بشکه نفت در روز است و با اینکه ۲۱میلیارد بشکه نفت شناخته شده دارد، ذخایر استراتژیک نفتش تنها کفایت ۱۸ ماه را میکند و این مدت برای اروپا کمتر از ۲ ماه است.
جالب این است که بورس نفت «نایمکس نیویورک» و بورس نفت «آی.پی.ای» لندن به عنوان بزرگترین بورسهای نفت جهان، در دو کشور مصرفکننده واقع است و روزانه میلیونها دلار اوراق بهادار این ماده سیاه رنگ در آنجا معامله میشود و منافع مادی و اعتباری فراوانی برای آنها به ارمغان میآورد و در این حال، بورس نفت ایران میتواند با بهرهگیری از یک مدیریت راهبردی و همچنین استفاده دقیق از فرصت استراتژیک منطقه خاورمیانه، تا قبل از به پایان رسیدن این فرصت انرژی، سرآمد بورسهای نفت جهان باشد.
حساسترین منطقه جهان!
مفهوم خاورمیانه توسط نظریهپرداز معروف (آلفرد ماهان) در سال ۱۹۰۲ مطرح شد. خاورمیانه مدنظر «ماهان» در برگیرنده خلیج همیشه فارس و فلات ایران بود که ایران عزیز ما و جنوب عراق را به طور تقریبی در بر میگرفت. بعدها وزارت خارجه انگلیس و سپس آمریکا محدوده جغرافیایی خاورمیانه را گسترش بخشیدند و پهنهای از شمال آفریقا تا سینه قاره هند را اضافه کردند. خاورمیانه اصیل همان محدوده جغرافیایی مدنظر ماهان است و خاورمیانه عربی بقیه این گستره جغرافیایی را در بر میگیرد. خاورمیانه اصیل آن قسمت از جغرافیای منطقهای است که تسلط بر آن ضامن امنیت و تداوم قدرت مسلط در سطح منطقه محسوب میشود.
به طور کلی کشورهای این منطقه عبارتند از: اردن - امارات - ایران - بحرین - ترکیه - سوریه - عراق - عربستان - عمان - قطر - کویت - لبنان - مصر - یمن و فلسطین که در برگیرنده کرانه باختری رود اردن و نوارغزه است. هر چند کشورهای ترکیه و قبرس از نظر جغرافیایی درون و یا نزدیک این منطقه هستند خود را بخشی از اروپا میدانند. ایران را مرز خاوری خاورمیانه میانگارند.
خاورمیانه از نخستین خاستگاههای تمدن جهان بوده است. بسیاری از باورها و آیینهای جهان از اینجا برخاستهاند. نخستین یافتههای آدمی در اینجا بوده است. نخستین قانونهای جهان در اینجا نوشته شده است. خاورمیانه از میانه قرن بیستم، مرکز توجه جهانی و شاید حساسترین منطقه جهان از نظر استراتژیکی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بوده است. این منطقه دارای بزرگترین منابع نفت و مکان کشمکشهای درازمدت اعراب و اسرائیل است. اصطلاح خاورمیانه شناسنده منطقهای فرهنگی است، در نتیجه مرز مشخصی برای آن وجود ندارد.
صادرات جهانی نفت خام به ۵۰میلیون بشکه در روز میرسد که از این رقم ۲۰میلیون بشکه در روز از منطقه خاورمیانه به مناطق دیگر صادر میشود. آسیا - اقیانوسیه بزرگترین واردکننده نفت خام خاورمیانه (۲۰۰۶) هستند. ژاپن ۵/۴میلیون بشکه در روز، چین ۳۶/۱میلیون بشکه در روز و سایر کشورهای آسیا- اقیانوسیه ۴۶۶/۷میلیون بشکه در روز از نفت مورد نیاز خود را از خاورمیانه تامین میکنند.
خاورمیانه همچنین ۳۴۵/۲میلیون بشکه در روز از نفت مورد نیاز آمریکا را (۲۰۰۶) تامین کرده است. واردات اروپا از خاورمیانه نیز در این سال به ۱۴۴/۳میلیون بشکه در روز رسید.
ذخایر نفت اثبات شده تا پایان سال ۲۰۰۵ منطقه خاورمیانه ۷۴۳میلیارد بشکه است که بیش از ۵/۵۷درصد از کل ذخایر نفت جهان است.
موقعیت جغرافیایی مخزن نفتی در استخراج آن اهمیت زیادی دارد. در حالی که بهرهبرداری از منابع نفتی فلات قاره مکزیک و سواحل آمریکا مشکل و پر هزینه است، استخراج نفت از چاههای خاورمیانه معمولا ارزان و آسان است.
شاهرگ اقتصاد جهان
خلیج فارس نامی است به جای مانده از کهنترین منابع، زیرا که از سدههای پیش از میلاد سر برآورده است. خلیج فارس را «گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر» نامیدهاند. ساکنان باستانی این منطقه، نخستین انسانهایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند دادهاند. خلیج همیشه فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهایی چون کویت، عربستان و امارات متحده عربی است. به همین دلیل، منطقهای مهم و راهبردی به شمار میآید.
خلیج فارس(پارس)در امتداد دریای عمان و در میان شبه جزیره عربستان و ایران قرار دارد. مساحت آن ۲۳۳۰۰۰ کیلومتر مربع است. از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد و از غرب به دلتای رودخانه اروندرود که حاصل پیوند دو رودخانه دجله و فرات و الحاق رود کارون به آن است ختم میشود.
خلیج فارس از لحاظ هفت عامل مهم یکی از مهمترین مناطق جهان محسوب میشود:
موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد در جهان، حضور به عنوان مرکز ارتباطی سه قاره و وجود عظیمترین ذخایر نفت و گاز، بازار مهم مصرف در منطقه برای خرید محصولات خارجی و خریدهای نظامی، نقش مهم فرهنگی خلیج فارس برای مسلمانان جهان، حضور به عنوان مهمترین محورهای ارتباطی دریایی و کشتیرانی جهان، منابع عظیم آبزیان دریایی و همچنین اهمیت ژئواستراتژیک تنگه هرمز، عواملی هستند که این منطقه را پر اهمیت ساختهاند.
از نظر اقتصادی، خلیج فارس شاهرگ اقتصاد مبتنی بر انرژی جهان است و نقش خلیج فارس همچون خون جهان صنعتی به شمار میرود.
خلیج فارس از دیرباز تا امروز نقش بسیار حساسی در تامین امنیت جهانی داشته است.
حساسترین گذرگاه آبی جهان!
تنگه هرمز به دلیل برخورداری از موقعیت استراتژیک جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی یکی از مهمترین آبراهها و معابر انرژی جهان محسوب میشود که تهدید امنیت آن، گلوی بسیاری از کشورهای مصرفکننده انرژی به ویژه نفت را خواهد فشرد.
تنگه هرمز آبراهی است که دریای عمان را به خلیج فارس میپیوندد و یکی از مهمترین تنگههای جهان میباشد و قوس آن رو به شمال و بهطرف درون فلات ایران قرار دارد و در نتیجه بیشترین خط ساحلی آن در راستای کرانههای ایران قرار گرفته است. این معبر خلیج فارس را به دریای عمان وصل میکند. به دلیل عبور و مرور نفتکشهای عزیمت کرده از بندرهای مختلف در خلیج فارس از آن میگذرند دارای اهمیت عظیم استراتژیک و اقتصادی است. سالانه ۱۳هزار واحد شناور از طریق تنگه هرمز به خلیج فارس وارد میشوند.
یکی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا میگوید: «با توجه به اینکه ۴۰درصد از نفت دنیا از این شاهراه حیاتی (تنگه هرمز) میگذرد اگر این تنگه برای مدت طولانی بسته شود اقتصاد جهانی سقوط خواهد کرد یا آثار فوری و مخربی بر اقتصاد جهانی به دنبال خواهد داشت.»
تردید نمیتوان کرد که بستن تنگه هرمز تبعات گستردهای در معادلات استراتژیک در بر خواهد داشت و میتواند زندگی سیاسی کشورهای منطقه و واردکنندگان نفت را مختل کند از آنجا که تمامی تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه برای رساندن نفت خود به بازارهای جهانی به تنگه هرمز وابسته هستند، هر گونه اختلال در این تنگه، کل جریان نفت در منطقه را متوقف خواهد کرد.
با توجه به اینکه اقتصاد دنیا واقعا محتاج انرژی و به خصوص انرژیهای فسیلی است، طبیعتا اگر کوچکترین مشکلی در این تنگه به وجود بیاید اولین کسانی که ضربه خواهند دید مجموعه اروپا و آمریکا هستند.
زندگی سیاسی و اجتماعی تمامی کشورهای حوزه خلیج فارس به نفت و در یک کلام به امنیت تنگه هرمز وابسته است. تنگه هرمز در خلیج فارس یکی از حساسترین و حیاتیترین گذرگاههای آبی عصر حاضر در قلمرو سیاسی استان هرمزگان ایران قرار گرفته است.
حساسترین نقطه در حساسترین منطقه جهان!
ایران در منطقه خلیج فارس و دریای عمان بیش از ۲هزار کیلومتر مساحت مناسب عملیاتی و شمار زیادی جزایر استراتژیک در اختیار دارد و در شمال با دومین منبع نفت و گاز جهان هم مرز است. لذا در تامین امنیت منطقه و همچنین کمک به استقرار صلح و ثبات بینالمللی در سده بیست و یکم نقش محوری خواهد داشت. همچنین ایران با منافع غنی نفت کنترل نیمی از سواحل خلیج فارس را در دست دارد.
با نگاهی به نقشه منابع انرژی در جهان در مییابیم که بیش از ۷۰درصد ذخایر نفت و گاز دنیا در منطقه کوچکی از حوزه خلیج فارس تا حواشی خزر نهفته است. به همین دلیل این منطقه به عنوان تکیه گاه قلمروهای استراتژیکی انتخاب گردیده است که در آن ایران نقش کلیدی محوری دارد.
میزان ذخایر نفت خام ایران بیش از ۱۳۲میلیارد بشکه(۲۰۰۶) و حجم ذخایر گاز طبیعی ۲۸تریلیون متر مکعب(۲۰۰۶) است. برخورداری از طولانیترین ساحل در امتداد خلیجفارس و دریای عمان و اشراف بر تنگه استراتژیک هرمز از یک سو و همسایگی با کشورهای نفت خیز و گاز خیز حوزه خزر و آسیای میانه و قفقاز از سوی دیگر و نزدیکی به اروپا از طریق شمال غرب، موقعیت استراتژیک ایران را برجستهتر میکند. از طرفی روند رو به رشد تقاضای انرژی در جهان حکایت از آن دارد که کشورهای دارنده آن ذخایر تا چه حد مسوولیت تامین آن را در جهان دارا هستند و چنانچه ثبات و پایداری بازار را طالب باشیم این مسوولیت سنگینتر خواهد شد. از طرفی مسیر ایران برای ترانزیت نفت کشورهای حاشیه خزر را میتوان مهمترین امتیاز دانست که کشورهای حوزه خزر میتوانند بهره متقابل ببرند. مسیر ایران ارزانترین مسیر برای این کشورها جهت رسیدن به آبهای آزاد و بازارهای مصرف است.
ایران به عنوان کشوری در خاورمیانه که میتواند موجب افزایش قیمت نفت شود، جایگاهی ویژه در تحولات جهانی دارد. ایران سومین کشور جهان است که بیشترین ذخایر نفتی را در اختیار دارد.
ایران با ۵/۱۳۲میلیارد بشکه نفت اثبات شده تا پایان ۲۰۰۵ بعد از عربستان و کانادا در رتبه سوم جهان قرار دارد و به تنهایی حدود ۱۱درصد نفت جهان را دارا است و این غیر از ذخایر اثبات نشده نفت و گاز است که بالغ بر چند صدمیلیارد بشکه میباشد. از ۳۰میلیون بشکه تولید نفت اوپک ۲۴میلیون بشکه آن از تنگه هرمز که در حوزه سیاسی ایران است، میگذرد و در صورتی که ایران دچار تهدید شود امنیت بازار انرژی به خطر میافتد. ایران در سال ۲۰۰۵، ۴درصد نفت مورد نیاز چین، ۷درصد نفت فرانسه، ۹درصد نفت کرهجنوبی، ۱۰درصد نفت ژاپن، ۱۱درصد نفت ایتالیا، ۱۴درصد نفت بلژیک، ۲۲درصد نفت ترکیه و ۲۴درصد نفت مورد نیاز یونان را تامین کرده است. آخرین قطره بشکههای نفت ایران حدود ۹۸ سال دیگر به پایان میرسد.
آمریکا با ذخایر اثبات شده ۲۱میلیارد بشکه در رتبه یازدهم جهان قرار دارد که ذخایر نفت ایران ۶ برابر نفت آمریکا و ۸ برابر کل ذخایر نفت اتحادیه اروپا است.
دریای خزر، بزرگترین دریاچه روی زمین است که بین آسیا و اروپا در ناحیه آسیای مرکزی و در سرحد کشورهای ایران، آذربایجان، قزاقستان، روسیه و ترکمنستان واقع شده است. از بین این کشورها تنها ایران عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفتخام اوپک است.
انتقال نفت دریای خزر به بازارهای بینالمللی از طریق ایران، امنترین و کم هزینهترین و آسانترین مسیر ممکن برای انتقال انرژی دریایخزر است. دریای خزر در حال حاضر سومین مخزن بزرگ نفت و گاز زمین است. ایران با جای گرفتن در منطقه خاورمیانه و بین
دو حوزه سرشار از انرژی خلیج فارس و دریایخزر به عنوان پلی میان این دو منطقه از اهمیت ژئواستراتژیک بسیاری برخوردار است.
منطقه خزر در یک دهه اخیر به یکی از صحنههای مهم چالش رقابت بینالمللی تبدیل شده و به صورت یکی از مهمترین مناطق استراتژیک جهان و کانون توجه کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی درآمده است
ایران با ذخیره ۲۸تریلیون متر مکعب گاز، دومین کشور گاز خیز در سراسر جهان بعد از روسیه است. حدود ۱۶درصد از ذخایر گاز جهان در اختیار ایران است. حدود ۸درصد از ذخایر کلی گاز جهان فقط در پارس جنوبی قرار دارد. ذخایر گاز ایران مساوی با کل ذخایر کشورهای عربستان، آمریکا، کانادا، انگلیس، الجزایر، نروژ، هلند و اندونزی است. داشتن دومین ذخایر گاز جهان جایگاه مهمی را از لحاظ عرضه انرژی برای ایران خواهد داشت. ایران شاهراه انرژی برای کشورهای منطقه خزر میتواند محسوب شود، که با یک درصد جمعیت جهان ۱۶درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد.
انرژی در بیست سال آینده به یکی از فاکتورهای مهم در توسعه و رفاه عمومی تبدیل میشود و ایران نیز با استفاده از منابع غنی خود در معادلات بینالمللی نقش عظیمی ایفا خواهد نمود. براساس چشمانداز بیست ساله، کشورمان به دلیل داشتن منابع انرژی قوی به قدرت اول منطقه در سطح بینالمللی تبدیل خواهد شد. تولید نسبتا پایین ایران در زمینه نفت و گاز، تا حدود زیادی ثابت میکند که این کشور در دو دهه آینده جزو معدود کشورهایی خواهد بود که توانایی افزایش تولید و صادرات نفت و گاز در جهان را خواهد داشت.
ارسال نظر